یک استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه اصفهان معتقد است طرح نام «اصفهان شمالی»، تنها مرهمی برای آرام کردن اصفهانیها در مقابل تقسیم غیر منطقی و غیر علمی این استان است و در عمل، این استان، «استان کاشان» خواهد بود.
حسین مختاری هشی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، با اشاره به تلاش برخی برای تقسیم کردن استان اصفهان، اظهار کرد: عوامل متعددی در تقسیمات کشوری موثر است. نخستین عامل، جغرافیای طبیعی است. برای مثال در یک استان ممکن است رودخانه بزرگی وجود داشته باشد که عبور و مرور از یک سوی رود به سوی دیگر به خصوص برای روستاها دارای محدودیت باشد و هم مرکز استان نمیتواند به خوبی خدمت رسانی کند و هم شهروندان نمیتوانند برای دریافت خدمات یا برخی نیازها به راحتی به مرکز استان مراجعه کنند.
وی ادامه داد: عامل دیگر، جغرافیای انسانی است. نخست اینکه تعداد جمعیت برای تبدیل شدن به یک استان باید به مقدار مناسبی برسد که این مقدار در قوانین ایران برابر با حدود یک میلیون نفر است. دیگر اینکه جمعیت باید دارای همگنی باشد. این همگنی باید از نظر فرهنگی، مذهبی و قومیتی دارای همگنی و ارتباط باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، افزود: مساله موثر دیگر در طرح تقسیمات کشوری، سازماندهی سیاسی فضا است. فضاهای بزرگتر را برای مدیریت بهتر و سازماندهی مناسب، به فضاهای کوچکتر تقسیم میکنند. در مقیاس شهر نیز به همین صورت است و برای مثال شهر اصفهان به همین دلیل به پانزده منطقه تقسیم شده. کشور ترکیه، با مساحتی معادل نیمی از ایران، دارای 81 استان است.
مختاری هشی گفت: تقسیمات کشوری، زیربخش کوچکی از سازماندهی سیاسی فضا است. سازماندهی سیاسی فضا اهدافی را دنبال میکند. اداره بهتر امور، تحقق اهداف ملی، کنترل سیاسی به خصوص در مناطق مرزی، فراهم کردن شرایط برای مشارکت و ارائه خدمات مطلوب از جمله اهداف سازماندهی سیاسی فضا است. اصولی نیز در این زمینه وجود دارد که باید در نظر قرار بگیرد. برای مثال اصل تسهیل خدمات رسانی، دسترسی سریع و کم هزینه مردم به مرکز، رضایت عمومی، وحدت میان مردم و عدم تمرکزگرایی، از جمله اصول مهم در سازماندهی سیاسی فضا هستند.
وی تصریح کرد: نام اصفهان شمالی برای بخشی که قصد دارند از استان اصفهان جدا کنند مبنای منطقی ندارد. این نام تنها مرهمی است که اصفهانیهای مرکز را آرام کند و مانع از خشم اصفهانیها از تقسیم شدن استانشان شود. اگر قرار باشد نامی برای این استان جدید انتخاب کنند باید استان کاشان باشد. با انتخاب این نام تلاش این است که فشارهای اصفهان را کم کرده و لابیهای اصفهان را ناکارآمد کنند.
این استاد جغرافیای سیاسی گفت: شهرستانهایی که طبق این طرح در استان جدید قرار خواهند گرفت، شامل کاشان، گلپایگان، خوانسار، آران و بیدگل، نطنز، اردستان، نایین و خوروبیابانک میشوند. از نظر جغرافیایی این شهرستانها با هم انسجام ندارند. برای مثال گلپایگان و خوانسار، ارتباطی با کاشان ندارند و در میان آنها کوهستان قرار دارد و ارتباط میان مرکز و این دو شهرستان قطع است.
مختاری هشی ادامه داد: این استان جدید، حتی پیوستگی فیزیکی نیز ندارد، شاهینشهر و میمه در میان آنها است و دو بخش جدا از هم خواهد شد که این مساله با اصل دسترسی مغایر است و بنیان علمی و منطقی ندارد. از طرفی برخی شهرستانها از مرکز دورتر میشوند. خور تا اصفهان 370 کیلومتر است، در صورتی که خور تا کاشان 440 کیلومتر است. همچنین نایین تا کاشان 230 کیلومتر است، در صورتی که نایین تا اصفهان کمتر از 150 کیلومتر است. این مساله نیز نشان میدهد تقسیمات جدید مبنای درستی ندارد.
وی افزود: بنابراین در این تقسیمات جدید، از میان هشت شهرستان مورد نظر، چهار شهرستان خوروبیابانک، نایین، گلپایگان و خوانسار، هیچ منطق جغرافیایی و علمی نداشته و تنها به این دلیل اضافه شدهاند که جمعیت به حدنصاب مورد نیاز برسد. چهار شهرستان باقیمانده نطنز، کاشان، اردستان و آرانوبیدگل، در صورت جدا شدن و تبدیل به یک استان میتواند اتفاق خوبی باشد، اما جمعیت این چهار شهرستان حدود نیم میلیون نفر است که به حدنصاب نمیرسد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، تصریح کرد: مساله دیگر، بار مالی این اقدام برای دولت است. در چنین شرایطی و با توجه به بزرگ بودن دولت، هر اقدامی که بار مالی داشته باشد، منتفی است. تبدیل کاشان به استان جدید، تعداد زیادی ادارات و کارمندان جدید برای دولت میطلبد. بنابراین به طور کلی، پیشنهاد بر اساس اصول جغرافیای سیاسی و حتی اصول جغرافیای طبیعی، دچار اشکال است.
وی ادامه داد: دو بخش این استان جدید حتی در حوضههای آبی متفاوتی قرار دارند و بخشی در حوضه زاینده رود و بخشی نیز در حوضه کارون قرار دارد. در صورتی که بهتر است یک استان در حوضه مشترکی قرار داشته باشد.
مختاری هشی افزود: کوچکتر شدن در مجموع خوب است و خدمت رسانی را بهتر میکند، اما باید به اصول و لازمهها توجه کافی شود. نمایندگان نباید برای رای آوردن و وعدههای انتخاباتی دست به کارهای سیاسی و غیر علمی بزنند.
وی ادامه داد: اما تقسیم شدن اصفهان میتواند به نفع این استان باشد. وسعت استان اصفهان در حال حاضر، تمام انرژی و توان شهر اصفهان را گرفته است. شهر اصفهان، شهری با اقتصاد پویا و توانمند است، اما این استان برای آنکه استان بزرگی محسوب شود، به ناچار هزینههای زیادی انجام میدهد که مانع چابکی و پویایی آن شده است.
این استاد جغرافیای سیاسی تاکید کرد: کوچک شدن استان اصفهان بر اساس منطق جغرافیایی بسیار خوب است و اگر این استان بتواند محدودتر شده و بر گردشگری متمرکز شود، تبدیل به واتیکان گردشگری خواهد شد و در این صورت استان اصفهان توسعه خواهد یافت.
حسین مختاری هشی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، با اشاره به تلاش برخی برای تقسیم کردن استان اصفهان، اظهار کرد: عوامل متعددی در تقسیمات کشوری موثر است. نخستین عامل، جغرافیای طبیعی است. برای مثال در یک استان ممکن است رودخانه بزرگی وجود داشته باشد که عبور و مرور از یک سوی رود به سوی دیگر به خصوص برای روستاها دارای محدودیت باشد و هم مرکز استان نمیتواند به خوبی خدمت رسانی کند و هم شهروندان نمیتوانند برای دریافت خدمات یا برخی نیازها به راحتی به مرکز استان مراجعه کنند.
وی ادامه داد: عامل دیگر، جغرافیای انسانی است. نخست اینکه تعداد جمعیت برای تبدیل شدن به یک استان باید به مقدار مناسبی برسد که این مقدار در قوانین ایران برابر با حدود یک میلیون نفر است. دیگر اینکه جمعیت باید دارای همگنی باشد. این همگنی باید از نظر فرهنگی، مذهبی و قومیتی دارای همگنی و ارتباط باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، افزود: مساله موثر دیگر در طرح تقسیمات کشوری، سازماندهی سیاسی فضا است. فضاهای بزرگتر را برای مدیریت بهتر و سازماندهی مناسب، به فضاهای کوچکتر تقسیم میکنند. در مقیاس شهر نیز به همین صورت است و برای مثال شهر اصفهان به همین دلیل به پانزده منطقه تقسیم شده. کشور ترکیه، با مساحتی معادل نیمی از ایران، دارای 81 استان است.
مختاری هشی گفت: تقسیمات کشوری، زیربخش کوچکی از سازماندهی سیاسی فضا است. سازماندهی سیاسی فضا اهدافی را دنبال میکند. اداره بهتر امور، تحقق اهداف ملی، کنترل سیاسی به خصوص در مناطق مرزی، فراهم کردن شرایط برای مشارکت و ارائه خدمات مطلوب از جمله اهداف سازماندهی سیاسی فضا است. اصولی نیز در این زمینه وجود دارد که باید در نظر قرار بگیرد. برای مثال اصل تسهیل خدمات رسانی، دسترسی سریع و کم هزینه مردم به مرکز، رضایت عمومی، وحدت میان مردم و عدم تمرکزگرایی، از جمله اصول مهم در سازماندهی سیاسی فضا هستند.
وی تصریح کرد: نام اصفهان شمالی برای بخشی که قصد دارند از استان اصفهان جدا کنند مبنای منطقی ندارد. این نام تنها مرهمی است که اصفهانیهای مرکز را آرام کند و مانع از خشم اصفهانیها از تقسیم شدن استانشان شود. اگر قرار باشد نامی برای این استان جدید انتخاب کنند باید استان کاشان باشد. با انتخاب این نام تلاش این است که فشارهای اصفهان را کم کرده و لابیهای اصفهان را ناکارآمد کنند.
این استاد جغرافیای سیاسی گفت: شهرستانهایی که طبق این طرح در استان جدید قرار خواهند گرفت، شامل کاشان، گلپایگان، خوانسار، آران و بیدگل، نطنز، اردستان، نایین و خوروبیابانک میشوند. از نظر جغرافیایی این شهرستانها با هم انسجام ندارند. برای مثال گلپایگان و خوانسار، ارتباطی با کاشان ندارند و در میان آنها کوهستان قرار دارد و ارتباط میان مرکز و این دو شهرستان قطع است.
مختاری هشی ادامه داد: این استان جدید، حتی پیوستگی فیزیکی نیز ندارد، شاهینشهر و میمه در میان آنها است و دو بخش جدا از هم خواهد شد که این مساله با اصل دسترسی مغایر است و بنیان علمی و منطقی ندارد. از طرفی برخی شهرستانها از مرکز دورتر میشوند. خور تا اصفهان 370 کیلومتر است، در صورتی که خور تا کاشان 440 کیلومتر است. همچنین نایین تا کاشان 230 کیلومتر است، در صورتی که نایین تا اصفهان کمتر از 150 کیلومتر است. این مساله نیز نشان میدهد تقسیمات جدید مبنای درستی ندارد.
وی افزود: بنابراین در این تقسیمات جدید، از میان هشت شهرستان مورد نظر، چهار شهرستان خوروبیابانک، نایین، گلپایگان و خوانسار، هیچ منطق جغرافیایی و علمی نداشته و تنها به این دلیل اضافه شدهاند که جمعیت به حدنصاب مورد نیاز برسد. چهار شهرستان باقیمانده نطنز، کاشان، اردستان و آرانوبیدگل، در صورت جدا شدن و تبدیل به یک استان میتواند اتفاق خوبی باشد، اما جمعیت این چهار شهرستان حدود نیم میلیون نفر است که به حدنصاب نمیرسد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، تصریح کرد: مساله دیگر، بار مالی این اقدام برای دولت است. در چنین شرایطی و با توجه به بزرگ بودن دولت، هر اقدامی که بار مالی داشته باشد، منتفی است. تبدیل کاشان به استان جدید، تعداد زیادی ادارات و کارمندان جدید برای دولت میطلبد. بنابراین به طور کلی، پیشنهاد بر اساس اصول جغرافیای سیاسی و حتی اصول جغرافیای طبیعی، دچار اشکال است.
وی ادامه داد: دو بخش این استان جدید حتی در حوضههای آبی متفاوتی قرار دارند و بخشی در حوضه زاینده رود و بخشی نیز در حوضه کارون قرار دارد. در صورتی که بهتر است یک استان در حوضه مشترکی قرار داشته باشد.
مختاری هشی افزود: کوچکتر شدن در مجموع خوب است و خدمت رسانی را بهتر میکند، اما باید به اصول و لازمهها توجه کافی شود. نمایندگان نباید برای رای آوردن و وعدههای انتخاباتی دست به کارهای سیاسی و غیر علمی بزنند.
وی ادامه داد: اما تقسیم شدن اصفهان میتواند به نفع این استان باشد. وسعت استان اصفهان در حال حاضر، تمام انرژی و توان شهر اصفهان را گرفته است. شهر اصفهان، شهری با اقتصاد پویا و توانمند است، اما این استان برای آنکه استان بزرگی محسوب شود، به ناچار هزینههای زیادی انجام میدهد که مانع چابکی و پویایی آن شده است.
این استاد جغرافیای سیاسی تاکید کرد: کوچک شدن استان اصفهان بر اساس منطق جغرافیایی بسیار خوب است و اگر این استان بتواند محدودتر شده و بر گردشگری متمرکز شود، تبدیل به واتیکان گردشگری خواهد شد و در این صورت استان اصفهان توسعه خواهد یافت.
نظرات