در کوچه پس کوچه های شهر اردکان هنوز هم بوی دانههای بودادهی کنجد بازمانده از هنرصنعت عصاری در مسیر تولید ارده، به مشام می رسد. هنرصنعت حلواارده اردکان تاریخی دارد به بلندای همان اولین تولید حلواارده در کشورمان توسط دانشمند بزرگ ایرانی شیخبهایی که آوردهاند از شاگردانش شخصی بود که این صنعت را بعدها به اردکانیها آموخت و طعم خوش امروز این سوغاتی شیرین که برند حلواارده ایرانی نیز به شمار میرود، یادگار همان مادهغذایی خوشمزه و خاص است.
این جمله زیبای سعدی که گفت؛ «هنرمند هر کجا که رود قدر بیند و بر صدر نشیند»؛ حکایت هنرمندانی است که به جبر روزگار گاه از هنر اصلی خود دست کشیده اما هرگز از تلاش و کوشش برای کسب رزق حلال دست نکشیدهاند و در این میان مردان و زنان کویر مرکزی ایران از دیرباز نان قناعت بازوان پرتوان خود را خورده و بر سر سفره مناعت طبع خود نشستهاند، گنجی با رنج فراهم کرده و آرمانشهری بر مدار ایمان، اخلاق و دانش را پایهگذاری کردند اما روزگار قدار، گاه ناجوانمردانه همچون شلاقی، بر صورت هنرمند تازیانه میزند؛ هرچند آن که در صدف پنهان خود مروارید هنر را پرورانده باشد، هرگز اسیر تندباد حوادث نخواهد شد.
اردکان را خیلیها به خیلی چیزهایش میشناسند؛ یکی به صنعت، یکی به هنر، دیگری به علم، یکی دیگر به اجتهاد، برخی به شعر و یکی هم به ارده و حلوای شیرینش! سوغاتی ناب از دل کویر که کامتان را شیرین و جسمتان را نیرو می بخشد.
آنچه می خوانید نحوه تولید حلواارده نیست بلکه در مسیر تولید ارده از دانه کنجد که در کارگاههایی با عنوان «عصاری» در اردکان انجام میپذیرد، حکایت روزهای غربت هنرمندی است که دست از رزق حلال نکشیده و با جور زمانه ساخته است؛ جوانی هنرمند و سختکوش که در کنار فعالیت در این هنرصنعت، هم دستان پرتوانی دارد برای گچکاری و هم صدای دلنشینی برای خوانندگی!
خوانندهای عصار
«ابوالفضل شاکر»، جوانی اردکانی است که در اوج هنر خوانندگی، با افتخار به این هنرصنعت قدیمی در اردکان میپردازد و با تولید اردهی باکیفیت، در ارائه محصول مرغوب در این شهرستان نقش به سزایی دارد.
این جوان هنرمند که تازه پا به سن ۲۴ سالگی گذاشته، متولد محله جنتآباد اردکان است و از کودکی، کارگری را تجربه کرده است.
شاکر در گفتوگو با ایسنا میگوید: خیلی زود در دوران نوجوانی با توجه به علاقهای که به کار گچکاری داشتم، شاگردی این فن را انتخاب کردم اما با توجه به عشقی که به کار عصاری نیز داشتم در کنار گچکاری، گاهی به کارگاه عصاری همسایهمان سر میزدم.
گچکاری و عصاری
شاکر با اشاره به سختیهای کار عصاری بیان میکند: همان طور که از اسم این کار برمیآید؛ «عصاری» گرفتن عُصاره از دانه یا گیاهی را به ذهن میآورد و عصاری نیز همان گرفتن عصاره کنجد است که به آن «ارده» میگویند ولی با این حال خیلی زود با این فن آشنا و در آن مشغول به کار شدم.
وی که حالا برای یکی از تولید کنندگان باکیفیت و برند حلواارده سازی در اردکان کار میکند، ادامه میدهد: با توجه به نیاز حلوااردهسازان اردکانی به استفاده ارده در ابتدای صبح کاری، مجبوریم هر روز صبح، ساعتها زودتر از شروع فعالیت حلوااردهسازیها، فعالیت خود برای تولید ارده را آغاز کنیم تا به موقع ارده مورد نیاز آنها را به دتشان برسانیم.
کار در سحرگاهان
این جوان خوش ذوق اردکانی با اشاره به این که شروع به کار در یک کارگاه عصاری از ساعت سه و نیم بامداد است، تصریح میکند: یک عصاری در اردکان معمولاً از ساعت 3.5 تا 4 بامداد کارش را شروع میکند و این روند حتی گاهی تا نیمههای شب به طول میکشد.
شاکر میگوید: شاید سختی کار در عصاری چیزی کمتر از کار در معدن نباشد چرا که مسیر تولید ارده از کنجد، از حمل گونیهای سنگین بار کنجد تا حمل سنگهای بزرگ نمک مخصوص پوست کندن و همچنین ایستادن جلوی فِرِ کوره مخصوص طعمدار کردن و بودادن کنجد که تا مرز پختگی و آماده شدن برای خروج ارده از دانههای کنجد پیش میرود، کار طاقتفرسایی است.
عشق به موسیقی
این جوان پرتلاش که در کنار این کار سخت به هنر گچکاری نیز علاقه دارد، اظهار میکند: البته من کار را با آموزش حرفهی گچکاری که آن هم کاری سخت و مشقتبار است و با دست و پنجه و انرژی زیادی سر و کار دارد، شروع کردم اما عشق به هنر خوانندگی در کنار این دو شغل سخت، نگذاشت به آن فکر نکنم لذا هرچه درآمد به دست آوردم برای تولید آهنگهایم از سال ۹۰ تاکنون خرج کردهام.
شاکر که تاکنون بیش از ۱۵ اثر موسیقیایی با صدای خودش ساخته است، میگوید: یک خودرو پیکان که در همان ابتدای کار گچ کاری خریده بودم را نیز برای ساخت آلبوم آهنگهایم فروختم و خرج موسیقی کردم.
وی با اشاره به روزهای سخت و دورانی که تاکنون سپری کرده است، میگوید: عشق به خوانندگی برایم به گونهای بود که هر چه پول از کار کردنم به دست می آوردم، برای کلاس و ساخت آهنگ خرج میکردم تا جایی که زمانی صبح ها عصاری میکردم و عصرها تا شب گچکاری، و تمام ماحصل آن را در مسیر هنر خرج میکردم.
این هنرمند اردکانی تصریح میکند: خوانندگی را از کودکی دوست داشتم و وقتی بر سر کار گچکاری هم حاضر میشدم، برای استادکار گچکار و همشاگردیهایم، شروع به خواندن میکردم.
کرونا و ازدواج
شاکر به اوضاع کنونی و سختیهای کرونا و کار کردنش اشاره و اضافه میکند: تا سال گذشته هرچه بود و نبود، فکر و ذکرم خوانندگی بود اما با آمدن کرونا، همه برنامه و نقشههایم برای رسیدن به آرزوهایم در عرصهی هنر، نقش بر آب شد و تصمیم گرفتم با آن که شرایط مالی خوبی نداشتم، دنبال زندگی و آرزوهای دیگرم بروم و این شد که ازدواج کردم.
وی که از سپری کردن یک ساله زندگی مشترک خود با همسرش راضی است، میگوید: خوشبختانه زندگی شیرینی را آغاز کردهام و همسرم هم به هنرم علاقه دارد و بسیار مرا تشویق میکند اما هر دو می دانیم که شرایط کنونی کرونایی کشور و بحران اقتصادی حال حاضر، فقط باید به کار و ساخت زندگی فکر کنیم چرا که خوانندگی در حال حاضر پشتوانهای برای شغل و درآمد آینده زندگی نخواهد بود.
این جوان هنرمند خاطرنشان میکند: گلایهای ندارم اما مطمئنا اگر نوجوانان و جوانانی که علاقه به هنر دارند، مورد توجه و حمایت قرار گیرند و مثل من در سختی، مجبور به کار و تولید اثر هنری در سن پایین نباشند، هم باعث شکوفایی و دلگرمی در مسیر هنر خواهند شد، هم آیندهدار برای ساختن سرزمین ایران.
وی که یکی از آرزوهایش این است که روزی خوانندهای بزرگ و آینده دار شود، میگوید: به این که کارگر هستم افتخار میکنم، به این که یک هنرصنعت اردکان را در دستانم دارم، افتخار میکنم و به این که با دستان پینهبستهام هنوز هم گچکاری میکنم، افتخار میکنم اما آرزو دارم روزی بتوانم با افتخار یکی از خوانندگان موفق استان یزد و شهرم اردکان باشم.
ابوالفضل در پایان با خندهای تلخ بر لب به اوضاع مالی نامناسب خود اشاره و این که اگر حمایت شود میتواند برای خود یک کارگاه عصاری دست و پا کند، میگوید: اگر به همین هنرصنعت عصاری اردکان نیز بیتوجهی شود، با ورود افراد غیرخبره و تغییرات نابجا در تولید، مطمئنا در کیفیت ارده اردکان تاثیر منفی خواهیم داشت و نام ارده اردکان نابود میشود بنابراین امیدوارم در این عرصه نیز به علاقهمندان به این عرصه توجه شود و زمینه اشتغال و تولید بیشتر آنها فراهم شود.
انتهای پیام
نظرات