روشنروان که قبلا در حوزه موسیقی فیلم پرکار بود، چند سالی است که فعالیت خاصی در این زمینه ندارد. به همین جهت علت این امر را از او جویا شدیم. او به ایسنا توضیح داد: من یکی از پرکارترین آهنگسازان فیلم در دهه های ۶۰ و ۷۰ بودم؛ زمانی که موسیقی فیلم اثری هنری به حساب میآمد که هم در بالا بردن جنبههای دراماتیکی فیلمها نقش بسزایی ایفا میکرد، هم اثری هنری به حساب میآمد و قابلیت شنیده شدن و اجرای صحنهای جدای از فیلم را داشت. آهنگسازان موسیقی فیلم در آن زمان اکثرا دارای تحصیلات آکادمیک موسیقی بودند و میتوانستند موسیقی خود را به صورت پارتیتور بنویسند که در نتیجه امکان ماندگاری آنها و در صورت نیاز اجرای صحنهای ممکن بود.
او ادامه داد: از نیمه دهه ۷۰ با ورود سینتی سایزرها، سمپلرها و بانکهای صوتی که مرتبا پیشرفتهتر و کیفیت شنیداری بهتری را عرضه میکردند، از یک طرف شمار زیادی از جوانان بااستعداد وارد سینما شدند که علاقه و توانایی کار با این ابزار را داشته ولی از دانش موسیقی و آهنگسازی آگاهی چندان نداشتند. آنها می توانستند بدون نیاز به نوازندهها با کمترین هزینه موسیقی فیلم بسازند که البته خوشایند تهیه کنندگان فیلم بود. از سوی دیگر گروهی از نوازندگان که اجرای موسیقیهای متن فیلم را انجام می دادند، بیکار شدند.
روشنروان در ادامه صحبت هایش تاکید کرد: این دگرگونی باعث شد تا از یک طرف، آهنگسازانی که موسیقی خود را آکوستیک و با اجرای نوازندگان ضبط میکردند و طبعا هزینه بیشتری برای سازندگان فیلم داشت، به مرور حضورشان در فیلم به عنوان آهنگساز کمرنگتر شود. از سوی دیگر موسیقی فیلم به تدریج کیفیت هنری خود را از دست داد و تبدیل به نوعی موسیقی کلیشهای از جنس موسیقی پاپ شد. از سوی دیگر تهیه کنندگان و کارگردانهایی که فقط فروش هر چه بیشتر گیشه برایشان مهم بود به تولید فیلمهایی پرداختند که عاری از خلاقیت و نگاه هنری بود و نیاز به همان موسیقیهای ماشینی داشت. از این رو زمینه برای حذف کارگردانهای خوب و متفکر، آهنگسازان تحصیلکرده و نوازندگان استودیویی فراهم شد. ناگفته نماند که در همان سالها بودند آهنگسازان خوبی که با استفاده از مولدهای صوتی، موسیقیهای مناسب و تاثیرگذاری هم ساختند.
این آهنگساز بیان کرد: با توجه به موارد گفته شده از ابتدای دهه ۸۰ تصمیم گرفتم حضور کمتری در موسیقی فیلم داشته باشم؛ مگر این که فیلمی ساخته شود که نیاز به موسیقی آکوستیکی داشته باشد و کارگردان آن با شناختی که قاعدتا باید از آهنگسازان و شیوه موسیقی نویسی و سابقه کاری آنها داشته باشد، آهنگساز مناسب آن را انتخاب و به کار دعوت کند. به باور من آهنگساز نباید با لابی گری و شیوههای گوناگون، خود را به کارگردان، تهیه کننده و فیلم تحمیل کند، بلکه باید از طرف کارگردان با آگاهی تمام انتخاب شود.
روشنروان در پاسخ به پرسش دیگر ایسنا مبنی بر اینکه چرا موسیقی فیلم همانند گذشته با مخاطب ارتباط برقرار نمیکند؟ اظهار کرد: کاملا مشخص است؛ هنگامی که موسیقی متن نتواند ارتباط منطقی با فیلم برقرار کند و توانایی کمک به بالا بردن کششهای دراماتیکی فیلم را نداشته باشد و ساختار موسیقی ضعیفی داشته باشد، نمی توان توقع داشت موسیقی تاثیر مثبتی در فیلم داشته باشد و در حافظه مردم باقی بماند.
او اضافه کرد: امروزه بخش بزرگی از موسیقیهای فیلم و سریال، افکتهای صوتی مشابهی هستند که به سبب تکرار زیاد و نامربوط در فیلمها، دلزدگی ایجاد میکنند. امروزه میتوان بخشهایی از موسیقیهای متن را روی فیلمهای دیگری گذاشت، بدون اینکه مشکلی برای فیلم یا بیننده ایجاد کند؛ فرضا بیننده بگوید موسیقی متعلق به فیلم دیگری است. در حالی که سابق بر این موسیقی متن فیلمها هویت منحصر به فرد خود را داشتند که به طور کامل با فیلم منطبق و درآمیخته بودند. از این رو فرضا امروز اگر شما قسمتی از موسیقی سریال «امیرکبیر» یا «گلهای داوودی» را بشنوید، فورا تصاویر آن فیلمها جلوی چشمانتان نقش میبندند. هر چند که این موسیقیها سی و اندی سال پیش ساخته شدهاند.
لزوم استمرار یادگیری موسیقی از هنرستان تا دانشگاه
این هنرمند درباره اینکه آیا در حال حاضر هنرستانها و دانشکدههای موسیقی استاندارهای لازم را برای آموزش موسیقی دارند، گفت: با توجه به اساتید خوبی که امروزه در دانشکدههای موسیقی تدریس میکنند، انتظار این است که فارغ التحصیلان با دانش کافی وارد فعالیت هنری شوند. ولی در پارهای موارد به کسانی برخورد میکنیم که هرچند دانش آموخته دانشگاه معتبری هم هستند ولی از ابتداییترین دانش موسیقی بیبهرهاند. مشکل شاید این است که ورودیهای رشته موسیقی همگی دانش آموخته هنرستانهای موسیقی نیستند و میزان سواد موسیقی آنها با هم برابر نیست.
او ادامه داد: اگر ورودیها همگی دانش آموخته هنرستان ها باشند، وقتی وارد دانشگاه میشوند، ادامه منطقی دروس هنرستان را فرا میگیرند و نیازی نیست دروس ابتدایی را از صفر آغاز کنند. اگر چنین نباشد نه تنها اساتید ناچار به تدریس دروس پایه میشوند، بلکه به خاطر درس های زیاد غیرموسیقی نمیتوانند دروس پایه را به طور کامل آموزش دهند که این روند تا پایان دوره ادامه پیدا میکند؛ مگر این که دانشجو با هزینه گزاف کلیه دروس تخصصی را از اساتید خارج از دانشگاه فرا بگیرد.
آموزش مجازی ساز مطلوب نیست
روشنروان همچنین درباره تأثیر آموزش مجازی موسیقی در دوران کرونا، تصریح کرد: با توجه به اینکه فعلا امکان آموزش حضوری در دانشگاهها و هنرستانها وجود ندارد، برخی دروس نظری را هر چند با دشواری میتوان آموزش داد ولی آموزش ساز را به خوبی و با کیفیت نمیتوان انجام داد. برای آموزش ساز لازم است استاد و هنرجو رو در روی یکدیگر باشند تا هنرجو با دیدن دست، نحوه اجرای استاد، ریزه کاریها و حس اجرا بتواند آموزش درستی ببیند. تجربه آموزشی ۱۱ ماه گذشته نشان میدهد که تدریس آنلاین برای ساز مطلوب و قابل قبول نیست.
انتخابات آنلاین خانه موسیقی بهترین گزینه است
این موسیقیدان که از بنیانگذاران خانه موسیقی است، در پاسخ به اینکه آیا نقدی نسبت به اداره کنونی این نهاد دارد یا خیر؟ پاسخ داد: خانه موسیقی که نتیجه تلاش مستمر عوامل اجرایی آن است، باید خانه امن و مورد اطمینان اهالی موسیقی و خانه دوم آنان باشد. اگر هیات مدیره و مدیرعامل محترم احساس کنند که با تغییرات شگرفی که در موسیقی و نسل جوان آن افتاده نیاز به تغییراتی در اساسنامه است قطعا چنین کاری خواهند کرد؛ همینطور اگر اعضای خانه مواردی از تغییرات لازم در خانه را لازم بدانند باید امکان ارائه پیشنهادشان به هیات مدیره را داشته و در صورت نیاز نشستهایی جهت تبادل نظر انجام شود.
او همچنین درباه برگزاری آنلاین انتخابات این نهاد عنوان کرد: با توجه به شرایط فعلی که امکان گردهمایی وجود ندارد و معلوم نیست تا چه زمانی این محدودیت ادامه خواهد داشت، اگر امکان برگزاری انتخابات آنلاین وجود داشته باشد بهترین و شاید تنها گزینه باشد که در این صورت عده بیشتری از اعضا میتوانند مشارکت داشته باشند.
درست نیست هر کس به تنهایی روز موسیقی را انتخاب کند
در سالهای اخیر بارها شاهد اختلاف نظر اهالی موسیقی بودهایم تا حدی که آخرین بار این اختلاف نظر، گریبانگیر انتخاب روز ملی موسیقی شد. این هنرمند در پایان مصاحبه با ایسنا درباره این اختلاف نظرها بیان کرد: اختلاف نظر همیشه وجود داشته و نمیتوان انتظار داشت همگان به یک شکل فکر کنند. در مورد موضوع مهمی چون تعیین روز ملی موسیقی و پیشنهاد آن به شورای فرهنگ عمومی لازم است متفکران موسیقی با مشورت جامعه شناسان و در نظر گرفتن تمام جوانب و دعوت از صاحب نظران پیشنهاد خود را ارائه دهند. اینکه هر کس به تنهایی روز یا مناسبتی را اعلام کند به نظرم درست نیست. این مقوله می تواند توسط خانه موسیقی به سرانجام مطلوب برسد.
انتهای پیام
نظرات