به گزارش ایسنا، در ابتدای این شماره در یادداشتی از محمدحسین مدل میخوانیم: شاعر با کلماتی که در یک قطعه میآورد، دیدن ندیدهها را برای خود و مخاطب خود به وقوع میرساند، البته اگر مخاطب اساسا با دیدن سر و کار داشته باشد والا خواندن متن اگر به قصد دیدن متن نباشد، خواندن اتفاق نمیافتد.
اگر یک قطعه شعر بتواند مخاطب را با خود، خودی کند و به جهان درونی مخاطب برسد به ثمر رسیده است. گاهی شاعر فکر میکند که چه شعری بنویسد تا شعر خوبی باشد. این رویه در شعر، اصل ناکامی شعر است. اما اگر شعر در شاعر بجوشد و خودش را نشان بدهد و آنچه را که دیده به شیوه و زبان خودش بنویسد، آن وقت میتواند به خلق شعر رسیده باشد. چون چیزی که او دیده، تنها در نگاه او آشکار شده و نه دیگران و میدانیم که آشکار هرکس با دیگری فرق دارد، حتی اگر دیدن رنگی از سرخ باشد، زیرا رنگ سرخ هم مثل رنگهای دیگر طیفهای گوناگون دارد و هر کدامش تأثیری بر حال آدم در وقت دیدنشان دارد. مثل سرخ مایل به صورتی یا سرخ مایل به سیاه.
شاعر، دیدن را، فهمیدن را و تجربه زندگی کردن را هر روز از جهانی که میشناسد و میبیند کشف و گاهی شکار میکند. در شعرش اما حرفهای خودش را میزند، به شیوهای که حرفهایش حرف مخاطب شود. منظورم این است که تفاهمی متقابل و مشترک بین شاعر و مخاطب باید باشد و آن فهمیدن همدیگر است تا آن یاور گوارا، در بین شاعر و مخاطب به اتحادی واحد برسد و اتفاق بیفتد.
عربها به یک قطعه شعر میگویند قصیده اما منظورشان فقط شکل و شمایل قصیدهای که ما میشناسیم نیست بلکه برای شعر، قصد را الزامی میدانند. مگر ما از نوشتن شعر قصدی نداریم؟ منظورم قصد شعر، با تعهد داشتن شعر در برابر کسی با چیزی نیست که قصد شعر خود شعر است و قصد در شعر میتواند منطق باشد در ساختار شعر، در چگونه قرار گرفتن کلمات در کنار هم، که در نهایت به دیدن و فهمیدن چیزی برسیم که پیش از آن ندیدهایم.
در این شماره در کنار یادداشتی درباره آریا آریاپور با عنوان شاعری که راه را به راه میبرد، شعرهایی از این شاعر به همراه شعرهایی از ۲۷ شاعر دیگر منتشر شده است.
شماره چهل و چهارم «نوشتا» با قیمت ۱۰هزار تومان منتشر شده است
انتهای پیام
نظرات