داستان از زبان پسر ارشد خانواده روایت میشود، تم اصلی داستان پدرکشی است و در همان ابتدای رمان مخاطب با داستان هولناک پدرکشی توسط پسر ارشد خانواده مواجه میشود، پسری که از پس تحمل ظلم و ستمهای بسیار از جانب پدر، بانهایت سنگدلی و بیعاطفگی که از پدر به ارث برده است، پدر را به قتل میرساند.
پس از قتل پدر انتظار میرود، اعضای خانواده بر ترس خود از دیکتاتوری و زیردست بودن غلبه کرده و به آرامش و آزادی دست یابند؛ اما برخلاف انتظار، پدر گرچه کشته شده است اما روح او همچنان بر سر شخصیتهای داستان سنگینی میکند و به شیوه بیرحمانهای حضور خود را بر فرزندان خانواده تحمیل میکند.
نویسنده رمان "حصار و سگهای پدرم" خود برآمده از جامعهای پدرسالار است و پدرش پلیسی بوده است، سنگدل و تندخو! و در واقع این کتاب انعکاسی است از شخصیت پدر خود نویسنده و در همان ابتدا شیرزاد حسن کتاب را به روح پدرش تقدیم کرده است.
خلاصه کتاب حصار و سگهای پدرم
رمان از خانوادهای بزرگ و پرجمعیت روایت میکند که توسط پدری دیکتاتور و مستبد اداره میشود، پدری که همه افراد خانواده را در خانه حبس و به دور خانه نیز یک حصار کشیده است. حصاری که زندان دختران و پسرانش، طویله اسب و استرهایش، قفس بلبلهایش، لانه و آشیانه سگ و گربه، خرگوش و کبوترهایش، اولین و آخرین منزلگاه زنانش است.
هیچ کسی حق خارج شدن از این حصار را ندارد و همه باید در داخل خانه به وظایف خود عمل کنند. افراد خانواده باید به طور کامل در خدمت پدر و حیوانات خانه باشند و مو به مو دستورات پدر را اجرا کنند و در مقابل نیز اعضای خانواده باید سپاسگذار پدر خود باشند.
قدرت برای پدر خانواده مهمترین چیز است و کسی جرات سرپیچی از او را ندارد؛ سرپیچی از دستورات او عواقب بسیار جدی و وحشتناکی در پی خواهد داشت. خشم پدر در حدی است که حتی حیوانات حصار را هم میترساند و با پرندگان کاری میکند که پرواز را فراموش کنند.
شخصیت پدر در رمان "حصار و سگهای پدرم" کسی است که به معنای واقعی کلمه یک دیکتاتور وحشی است و یک نظام توتالیتری در خانه خود ایجاد کرده است؛ داستان یک دیکتاتور خودخواه و بیمار که جز خودش کسی را نمیبیند، رمان دیکتاتوری است با حرمسرایی از زنان زشت و زیبا و پیر و جوان که هر سال چندین زن میگیرد و وارد خانهاش میکند. در این خانه محاصره شده هیچکس جرات حرف زدن ندارد، همه پسران و حیوانات اخته شدهاند، هیچکدام از دخترانش حتی جرات فکر کردن به مردهای دیگر را ندارند، هیچکس اهالی خانه را نمیبیند و کسی نمیتواند بیرون برود، حتی وقتی یکی از دخترانش شبهنگام ماه را تماشا میکند و از زیبایی آن لذت میبرد، برای همیشه محکوم میشود به زندانی شدن در زیرزمین خانه! چرا که پدر خانواده درباره ماه افکار خاصی داشت.
در وصف دیکتاتوری پدر همان بس که؛ روزی پدر مهمانی داشت که یک بچه شیر برای او آورده بود، بعد از اینکه مهمانش رفت بچهشیر را پاره پاره میکند و جلو سگهایش میاندازد و در جواب سوال پسرش که میپرسد چرا این کار را کردی؟ میگوید: «تنها یک شیر در این حصار جا دارد و آن منم.»
درباره رمان حصار و سگهای پدرم
سراسر رمان با اتفاقات غیرمنتظرهای همراه است و پس از کشته شدن پدر اتفاقات عجیبی رخ میدهد که ذهن مخاطب را با چالش و سوالات بسیاری روبهرو میسازد که آیا پس از مرگ پدر اعضای خانواده برترس خود از دیکتاتور غلبه کرده و از حصاری که پدر برای آنها ساخته بود نجات پیدا میکنند؟
متاسفانه کشتن والد دردی از این جامعه ترسو و زیردست دوا نمیکند و فقط اوضاع را برای اعضای خانواده سختتر کرده است، پدر هنوز حضور دارد و به شیوه بیرحمانهای حضور خود را بر فرزندان تحمیل میکند، پدری که قدرت خدایی داشت و کسی حق سرپیچی از فرمان او را نداشت، از ذهن آنها پاک نشدنی است و در کمال تعجب وقتی قهرمان داستان پدرش را میکشد، بلبشوی عجیبی پدید میآید و قاتل که انتظار دارد کسانی که پیشتر او را به قتل پدر تحریک کردهاند، اکنون با آغوش باز پذیرای وی باشند، با کمال تعجب میبیند همه به او پشت میکنند و برای پدر ازدسترفتهشان مرثیه سر میدهند.
نثر رمان "حصار و سگهای پدرم"، نثری است پر از ترس و هراس و دلهره که فضایی مالیخولیایی و ترسآور را برای مخاطب ایجاد میکند و ظلم و ستمهای جوامع پدر سالار را برای مخاطبان خود به تصویر میکشد.
شیرزاد حسن در این رمان با روایت توتم و تابو به اصول پدرسالاری از دیدگاه فروید میپردازد و از نظر شیرزاد حسن، پدر نشانه کابوس بزرگ قدرت است که همچون سایهای از او جدا نمیشود؛ قدرتی که خشونت پدر را نشان میدهد.
رمان "حصار و سگهای پدرم" یکی از تلخترین و در عین حال مهمترین رمانهایی است که نویسنده کُرد، در نقد جامعه کُرد و به طور کلی جوامع شرقی نوشته است. از همان جملات آغازین کتاب، مخاطب متوجه میشود که با یک کتاب تلخ و تکاندهنده روبهرو است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این کتاب حقیقتا یک رمان خوب است که فضای آن بسیار به فرهنگ و جامعه ایران نیز نزدیک است.
انتهای پیام
نظرات