شیرزاد حسن نویسنده بلندآوازه کردستان به سال ۱۹۵۱ در شهر اربیل (پایتخت اقلیم کردستان) به دنیا آمد.
وی به سبب داستانهایش شهرت دارد و دارای آثار مهمی در زمینه داستاننویسی و رُمان با نگاه و جایگاهی متفاوت در ادبیات کُرد است. نوشتههای او که همه به زبان کُردی و لهجه سورانی نگاشته شدهاند به دیگر زبانهای دنیا نیز ترجمه شدهاست.
وی با در هم شکستن تابوها و محدودیتهای جامعهی سنتی، توانست گوشههایی از اسباب درماندگی و عقبماندگیهای مردم و دردها و محنتهای لایههای فرودست اجتماع خود را آشکار سازد.
سال ۱۹۷۵ دانشنامه کارشناسی زبان انگلیسی را از دانشگاه المستنصریه بغداد دریافت و به عنوان دبیر زبان خارجه به تدریس پرداخت.
سال ۱۹۹۷ پس از شرکت در کنفرانس جهانی نویسندگان مدت شش ماه در فنلاند ماندگار شد، اما طاقت نیاورد و راه میهن را در پیش گرفت و در سلیمانیه اقامت گزید. رُمان «مِه بر فراز دره» در حقیقت داستان نوستالژیک اقامت چندماهه او در اروپا است. او هماکنون در شهر سلیمانیه برای یکی از نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد کار میکند و همچنان به نوشتن داستان و رُمان مشغول است.
شیرزاد حسن خود برآمده از یک خانواده سنتی پدرسالار بود و پدر او نظامی خشنی بود که در خانواده آنها کسی اجازه ابراز عقیده نداشت و همین مسئله باعث کمرویی شیرزاد در نوجوانی شد.
او بعدها شخصیت پدر و جامعه سنتی و پدرسالار خود را در داستانهایش، از جمله نوولت قدرتمند «حصار و سگهای پدرم» بازتاب داد.
در این قصه، راوی پس از پدر کشی، درمییابد که زنده و مرده پدرش ارزش و کارکردی برابر دارد. مرده پدر مانند زنده و مرده فیل است، یا حتی، ارزشی افزوده پیدا کردهاست! چون ارزش اسطوره در جامعه اسطورهاندیش بسیار بیشتر از واقعیت است و ارزش دروغ بیش از حقیقت!
از این رو شیرزاد حسن با آگاهی از جنبههای گوسفندوار زندگی تودههای اسطورهاندیش و خرافهباور، با شجاعت در کنار نقد خودکامگی پدر یا قدرت استبدادی، به نقد فرهنگ تودهوار نیز دست میزند، با این که میداند ممکن است از دو طرف طرد شود.
او نویسندهای متعهد به ادبیات و جامعه است و از این روی، ادبیات را رها از هرگونه قید و بند و مرز میداند و تصریح میکند که: «من وقتی مینویسم هیچ چیزی را قبول ندارم».
اندیشهها و افکار و دیدگاههای این نویسنده در لابهلای نوشتههایش پراکنده است. وی در زمینه داستان کوتاه و رماننویسی قلمفرسایی کرده است. افزون بر آن، نوشتههای دیگری در زمینههای تربیتی، فرهنگی و فکری دارد که هر یک بیانگر ابعاد مختلف شخصیت این نویسنده است.
شیرزاد حسن طرفدار جدی فمینیسم و حقوق زنان و آزادیهای مشروع قانونی است و این موضوع در بیشتر داستانهای او نمود پیدا میکند.
به قول بختیار علی این « اُدیپ خجالتیِ کُردستان» گرچه نگاه و دیدگاهی کمابیش فرویدی به جهان پیرامون خود دارد، اما فرویدیسم او از نوع شرقیِ آن است که در عشقی ناب و به دور از هرگونه خیانت ریشه دارد. عشقی که همه زنان و مردانِ میهنش از آن سهمی دارند.
وی به ایران نیز سفر کرده و در دهم فروردین ۱۳۹۵ در حضور بیش از هزار نفر از دوستداران ادبیات به سخنرانی در مورد ادبیات پرداخت.
از جمله آثار گرانبها و باارزش شیرزاد حسن میتوان به تنهایی، گل سیاه، حصار و سگهای پدرم، محله مترسکها، پهندشت غزالانِ کُشته شده، مِه بر فراز، پروانههای پیرِ شامگاهان، عنکبوت و زنی اَلکَن، زنی بر فراز مناره، واپسین شبِ هُبوطِ عیسی، چوبدستیهای موطن و واپسین زمزمههای من اشاره کرد.
انتهای پیام
نظرات