دکتر سید رضا شاکری در گفت وگو با ایسنا، گفت: هر تصمیم، اقدام و فعالیتی، ابعاد، پیامدها و آثاری مختلفی دارد که نیازمند پژوهش است. پژوهش مانند آزمایشگاهی است که متخصص در آن فعالیت میکند و تشخیص صحیح و درمان، بدون آزمایش امکانپذیر نیست. پژوهش بخصوص برای کشورهای درحال توسعه، چنین ضرورت و کاربردی دارد و برای جلوگیری از تجربههای تکراری و پرهزینه قطعاً باید پژوهش صورت بگیرد. در جایگاه معاون پژوهشی پژوهشگاه دو شعار را سرلوحه قرار میدهم؛ پژوهش کن و راستی بازجوی (سخن فردوسی) و دوم؛ بدون پژوهش تصمیمگیری نکنیم.
شاکری افزود: هیچ پژوهشی، غیرسودمند نیست و نمیتوان گفت که هیچ کاربردی ندارد. حتی پژوهشهایی در دانشهای کاملا نظری و انتزاعی مایه ای از کاربردی بودن دارند که در فرایند امور خود ر ا بروز می دهند. زمانی که مثلا در زمینه انسانشناسی در کشور صحبت کنیم، کاربردی بودن پژوهش کجا خود را نشان میدهد؟ در نگاه اول همه معتقدند که این نوع پژوهش، یک فعالیت دانشگاهی است که در نهایت به چاپ مقاله یا کتاب منتهی میشود. چنین تلقی کاملاً اشتباه است. گرایش پژوهشی که در حوزه انسانشناسی، فرهنگ، نظام خانواده، سبک زندگی، دولتپژوهی و یا هویت انجام میشود، کاملاً کاربردی است، به این معنا که مثلا نتایج تحقیقات انسانشناسی باید قبل از چیده شدن برنامههای توسعه و قانونگذاری و سندنویسی به برنامهریزان و سیاستگذاران به شکل کاربردی ارایه شود. شاخصهای انسانشناسی، دغدغهها، فرهنگ و شخصیت انسان ایرانی به درستی شناسایی شده و در تدوین سیاستها مدنظر قرار گیرند.
وی گفت: در اینجا کاربردی بودن، سودمندی و نیازمحور بودن پژوهشهای علوم انسانی و اجتماعی به وضوح مشخص میشود، اما شکل آن با پژوهشهای پزشکی و مهندسی متفاوت است؛ این دسته پژوهشها بیشتر به جسم و فیزیک میپردازند، اما پژوهشهای علوم انسانی به روح و روان، بافت جامعه، روندها، ارتباطات و روابط انسانی میپردازد و سیاستگذار باید اینها را در قانونگذاری بودجهریزی، تغییرات فضایی، سیاستهای جمعیتی و هویتی، روابط و مناسبات زندگی و اجتماعی و... دخالت بدهد.
تولید علم باید تابعی از نیازهای جامعه باشد
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی خاطر نشان کرد: اگر در تجاریسازی و تولید کمتر موفق بودهایم، نباید به این فکر کنیم که تولید علم کشور مشکل دارد، اما باید توازنی در این بین وجود داشته باشد. تولید علم باید تابعی از نیازهای واقعی خودمان باشد. جریان علم در جهان، جریان واحدی است و قوانین و ضوابط خود را دارد. اگر در چرخه جهانی تولید علم مشارکت میکنیم، هدف از این کار باید دیدن نقص و مزیتهای کارمان باشد. علم سپهری جهانی، سنت و میراثی متعلق به همه بوده و همه میتوانند در آن مشارکت داشته باشند.
شاکری افزود: اما شرایطی در کشور حاکم شده است که بخشی از سیاستهای وزارت علوم، سیاست آکادمیک است که باعث میشود ارتقاء افراد عملاً به سمت تولید علم در شکل تولید مقالههای ISI یا علمیپژوهشی سوق پیدا کند که خوانندهای عام ندارد. باید تعداد مجلههای علمیترویجی را افزایش دهیم و هدف این باشد که افراد بیشتری در سطوح مدیریتی و کارشناسی (وزیر، مدیر، وکیل، رییس) از این مقالهها استفاده کنند.
پژوهش کاربردی باید سهمی در ارتقاء داشته باشد
وی تأکید کرد: در عین حال معتقدم قوانین و مقررات حوزه ارتقاء اعضای هیئت علمی در حوزه پژوهش و آموزش عالی باید از هم تفکیک شوند. منِ پژوهشگر برای ارتقاء باید معیارهای لحاظشده توسط وزارت علوم مانند تولید مقاله، تدریس، شرکت در کارگاه را رعایت کنم؛ اما طرح پژوهشی امتیاز کمی دارد، گزارش راهبردی امتیازی ندارد، مقاله علمیترویجی امتیاز بسیار کمتر نسبت به مقاله علمیپژوهشی و ISI دارد. توصیههای سیاستی و گفتگوهای سازنده علمی/اجرایی باید به عنوان نتایج و یا نظام پیشنهادها در ارتقا امتیاز داشته باشند. پژوهشگر علوم انسانی باید مهارتهایی برای انتقال و کاربست نتایح پژوهش خویش کسب کرده و در ارتقای او این مهارتها سهم داشته باشد.
شاکری افزود: در این فضا، پژوهشگر برای ارتقاء مجبور میشود به سمت پر کردن همان معیارهای وزارت علوم حرکت کند. دستکم در جهاد دانشگاهی باید این مسئله را بومی کنیم و از طریق استدلال و گفتگو آنها را قانع کنیم و این مجوز را از وزارت علوم بگیریم. پژوهشهای کاربردی باید سهمی در ارتقاء داشته باشند. جهاد دانشگاهی بیش از سی سال است که در قالب عنوان طرح های داخلی هزاران طرح پژوهشی را انجام داده است و در میان آنها نمونههای بسیار مفید و کاربردی و در عین حال علمی وجود دارد؛ اما متأسفانه امتیاز این طرحها با اینکه کار بسیاری برده اند، فاصله زیادی با امتیاز طرحهای پژوهشی کارفرمایی دارند. جهاد دانشگاهی نهادی دانشبنیان است و اعتبارش به تحقیقات آن است با این وجود سهم امتیازی تحقیقات برنامهای آن برای عضو هیأت علمی ناچیز است. در نظام ارتقای وزارت علوم تولید علم غالب است که این برای جهاد در دراز مدت به افت و کاهش سهم پژوهش خواهد انجامید.
سرقت علمی پدیده ای است که یک شبه اتفاق نیفتاده است
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی گفت: ممکن است برای کشوری مانند آلمان که در مرزهای علم حرکت میکند، تولید علم خیلی مهم باشد، ولی آیا تولید علم به معنای تولید مقاله، اولویت اول کشور است؟ از دیدگاه منِ پژوهشگر، نه. باید توازنی در تولید پژوهش و علم کشور داشته باشیم و این توازن به سیاستهای ابلاغی وزارت علوم بازمیگردد. این توازن وجود ندارد و باید از لحاظ سیاستی اعمال شود و پژوهشگر حوزه علوم انسانی و اجتماعی در درجه اول به سمت پژوهش و بعد به سمت مقاله برود.
وی افزود: عدم تعهد و پایبندی به اخلاق حرفهای در علم و پژوهش و بحث سرقتهای علمی، عارضه و پیامدی است که یک شبه اتفاق نیفتاده است. اینها مسائلی هستند که در کشور چندان مورد توجه نبوده و ریشه آن، در سیاستگذاریها و تصمیم گیری هاست.
شاکری تأکید کرد: زمانی که به دانشجوی دکتری گفته میشود برای دفاع باید مقاله ISI یا علمی پژوهشی داشته باشد، دانشجو به جای تمرکز بر کیفیت کار، به نتیجه فکر میکند. وقتی مقاله چاپ کردن، ملاک برای دفاع قرار بگیرد، توازن از بین میرود و منجر به بروز بیاخلاقی میشود.
علم از شأنیت خود فاصله گرفته است
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی گفت: مشکل اساسیتر این است که علم از شأنیت خود فاصله گرفته است. در گذشته علم فی نفسه ارزش داشت و مقدم بر نتایج و فوایدش در انتخاب مورد توجه قرار می گرفت. دانشجو در فرآیندی از تعهد، اخلاق و سخت کوشی به کسب و تربیت علمی روی میآورد که باعث میشد به علمی که کسب کرده است، مقید باشد. علوم انسانی در ذات خویش سوگندی نهانی دارد؛ وفاداری به فضیلت ها و به روح و روان انسان.
وی تأکید کرد: منِ پژوهشگر علوم انسانی که با انسان، جامعه، همنوع و هموطن خود سروکار دارم، مانند پزشکان که سوگند بقراطی دارند، نباید سوگندی داشته باشم؟
شاکری افزود: اهلیتی که باید در علم کسب شود، بسیار مهم است. این اهلیت سه ضلع دارد: دانشجو، استاد، مناسبات دانشگاهی. اگر در هرکدام از اینها، اهلیت، تربیت و روح علم رعایت نشود، آسیب میبینیم. اگر در نظام دانشگاهی فقط چاپ مقاله ISI مهم باشد و اینکه مقاله را خود دانشجو نوشته باشد یا نه، اهمیتی نداشته باشد؛ زمانی که مقاله در ارتقاء اعضای هیئت علمی مؤثر باشد، استاد از دانشجو میخواهد که نام او هم در مقاله ذکر شود. از سوی دیگر دانشگاه هم از افزایش آمار مقالات سود می برد. هرسه ضلع این فرایند از تولید مقاله سود می برند با این حال ممکن است این فرایند با روح و ذات علم سازگار نباشد. پس مقدم بر تولید علم وفاداری به اصول و ارزش های خود علم است.
شاکری خاطر نشان کرد: مهمترین جنبه سیاستی که این عارضه را میتواند به تدریج کاهش دهد، بازگشت به ارزش و فضیلتهای علم است. فضیلتهایی که در درجه اول دانشگاه، در درجه دوم استاد و در درجه سوم دانشجو باید به آنها متعهد باشند. اگر این سه ضلع، به ارزشها و فضیلتهای علم برگردند، در کوتاهمدت میتوان این معادله بد در کشور را تغییر داد.
نهادهای دولتی نباید پژوهشکده داشته باشند
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی در خصوص بحث تعدد پژوهشکدهها گفت: این موضوع باید در دو سطح مورد بررسی قرار گیرد. در مقطعی بسیار رایج شده بود که دستگاهها و سازمانهای دولتی، پژوهشکده داشته باشند. معتقدم غیر از دستگاهها و زیرمجموعههای وزارت علوم، بقیه نمیتوانند پژوهشکده داشته باشند و این مسئله، آفتی برای فعالیت آنها است، چراکه ماهیت کار سازمان دولتی، اجرایی، سیاستی و مدیریتی است و با علم و پژوهش سازگاری ندارد. هر نهاد و سازمانی گرانیگاهی دارد؛ در سازمان مدیریت یا وزارتخانه ها یا نهادهایی مانند سازمان تبلیغات و یا صدا و سیما، گرانیگاه فعالیت سیاستی و اجرایی است نه علمی و پژوهشی. و بر عکس در دانشگاه و نهاد تحقیقاتی مرکز ثقل فعالیت علمی و پژوهشی است و نه اجرایی.
شاکری افزود: از سوی دیگر، اگر یک پژوهشکده دولتی بخواهد در مورد مسائل سازمان خود پژوهش کند، به صورت طبیعی ضریب علمیت پژوهش کاهش پیدا میکند و به صورت ناخواسته، پژوهشهای انجام شده دارای سمتگیری به سوی سازمان است و نمیتواند با دیدگاه نقادی در مورد سازمان خود پژوهش کرده و آن را به سمت اصلاح، تغییر مثبت و بهبود سوق دهد.
وی تأکید کرد: بنابراین سازمانها و نهادهای دولتی نباید پژوهشکده داشته باشند؛ این کار وظیفه علم است و علم از حوزه اجرایی و سیاستی جداست. پژوهشکدههای دولتی باید در قالب فرصتهای برابر، به پژوهشکدهها (غیردولتی) واگذار شوند و این برونسپاری حتماً در بخش پژوهش دستگاههای دولتی باید اتفاق بیافتد؛ در غیر اینصورت، پژوهش آسیب دیده و تصمیمگیریهای خوبی انجام نمیشود.
تعدد پژوهشکدهها در فضای برابر و شفاف، عامل افزایش رقابت علمی
شاکری گفت: معتقدم خارج از فضای اداری، رسمی و دولتی کشور، پژوهشکدهها باید افزایش پیدا کنند و حتی بخش خصوصی نیز به این بخش وارد شود؛ حتی چند شرکت خصوصی بزرگ میتوانند پژوهشکده داشته باشند؛ اما تعدد پژوهشکدهها در کشور نباید اسباب رانت را ایجاد کند.
وی افزود: اگر سیاستگذاری صحیح و نقادانه و مبتنی بر علم اتفاق بیفتد، تعدد پژوهشکدهها با فرض اینکه غیررانتی بوده و در فضای برابر و شفاف علمی کار کند، نه تنها بد نیست، بلکه باعث رقابت علمی مثبت بین آنها میشود. با ایجاد رقابت علمی، پژوهشکدهها و مرکز تحقیقاتی که اصیل، درست، روشمند و بیطرف کار میکنند، از سایر پژوهشکدهها متمایز خواهند شد.
لزوم شکلگیری «سازمان نظام پژوهشی علوم انسانی ایران»
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی گفت: شفافیت علمی، فضای رقابتپذیری و غیررانتی به پژوهشکدههای کشور از لحاظ تکثر و تعدد کمک میکند؛ اما خروجی پژوهشکدهها باید سنجش و پایش شوند. برخی پژوهشکدهها با اعتبارات دولتی، پژوهشهایی انجام میدهند که با هیچگونه از نیازهای کشور انطباق ندارد و در نهایت، خروجی مفیدی هم حاصل نمیشود.
شاکری افزود: نظارت بر فعالیت پژوهشکدهها نباید فقط به یک نهاد واگذار شود. مهمترین نهاد و سازکار نظارتی در کشور که میتواند فعالیتهای پژوهشکدهها را پایش کند، باید از داخل خود آنها بوجود بیاید. سازوکارهای سیاستی و نظارتی را نباید معطوف به دولت کنیم. پیشنهاد عینی و عملی بنده تاسیس «سازمان نظام پژوهشی علوم انسانی ایران» است که در یک فرآیند دموکراتیک، تخصصی و شفاف هیئت مدیره انتخاب کنند و به آنها قدرت بدهد. این نهاد نظارتی باید ایجاد شود تا بتواند هم از حقوق پژوهشگران و هم نهادهای تحقیقات علوم انسانی دفاع کنند و هم آنها را پایش و سنجش کنند تا در مسیر کار حرفه ای از علم و اخلاق فاصله پیدا نکنند.
وی تأکید کرد: وقتی رقابت اصیل شود، بودجههای پژوهش حداقل در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، شفاف و غیررانتی بوده و براساس توانمندی و قابلیت علمی این بودجه تزریق شود، در عمل کسانی میتوانند کارهای پژوهشی انجام دهند که قادر به رقابت سالم هستند.
شاکری گفت: مخاطب اصلی مسائل انسانی و اجتماعی، دولتها هستند و وظیفه تأمین بودجه این بخش را برعهده دارند. در کشور ما که بودجه به صورت متمرکز در اختیار حاکمیت قرار دارد، باید این کار از طریق دولت صورت بگیرد، البته نباید به این شکل باشد که هر کسی نفوذ و رانت بیشتری داشت، بودجه بیشتری دریافت کند.
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی با اشاره به نقش خیرین در این حوزه گفت: در بخش عمومی، خیریهها نیز به این حوزه وارد شدهاند و افرادی هستند که ثروت خود را وقف علم و پژوهش کردهاند. اما به بحث وقف میتوان به شکل دیگری هم نگاه کرد. آیا یک تحصیلکرده علوم انسانی، جامعهشناسی، روانشناسی تاکنون پیشقدم خادمی یک کتابخانه عمومی شده است؟ وقتی یک مدیر، دانشمند یا استاد دانشگاه بخشی از وقت خود را برای خدمترسانی در یک کتابخانه دانشگاهی صرف کند و دانشجویان این حرکت را ببینند، آن زمان کار ارزش پیدا میکند. این فرهنگ سازی برای وقف و کار خیریه است.
شاکری خاطر نشان کرد: وقف ابتدا از یک نهاد شروع نمیشود؛ وقف از انسان شروع میشود. اگر خدمت به علم و پژوهش باب شود، دانش آموز و دانشجو از این طریق آموزش میبیند. در ادامه، دولت نیز میتواند نقش خود را ایفا کند. فرهنگسازی و هویتسازی از یک سو و برنامهریزی و سیاستگذاری از سوی دیگر میتواند زمینهساز دستیابی به آرمانها و اهداف متعالی این حوزه باشد.
به سمت کاسبکاری و کار تکراری نرویم
معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی در پایان گفت: نگران این هستم که فضا در حوزه پژوهشهای علوم انسانی و اجتماعی به سمت کاسبکاری، کار تکراری و صوری درحال حرکت است. پژوهشگر این حوزه همواره باید رابطه خود را با فضیلتهایی که علماش بر آن مبتنی شده است، حفظ و اهلیت خود را اثبات و تقویت کند؛ این اتفاق نمیافتد مگر اینکه دائماً با ارزشهای علم گفتوگوی انتقادی داشته باشد. این پیوند و وفاداری اگر اتفاق بیفتد، از بسیاری از آفتها و آسیبها جلوگیری میشود.
انتهای پیام
نظرات