به گزارش ایسنا، رفتار بلاگر یا همان لیدر گردشگری حاشیهساز در یکی از محوطههای تاریخی دشتِ سیستان در سیستان و بلوچستان که متولیانِ میراثی آن را محوطهای فقط شناساییشده و نه ثبتشده در فهرست آثار ملی معرفی کردند، بهخاطر دردآور بودن لحظات تلخی که آقای گردشگر در زمان جابهجا کردن اسکلتها و آثار تاریخی پراکندهشده در محوطه قلعه به وجود آورد، واکنشهای زیادی را از سوی فعالان میراثی و گردشگری به همراه داشت.
این واکنشها و بازتاب گستردهاش با حضور مونسان، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، و معاون میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان پایِ اعتراضهای مطرحشده در فضای مجازی و قول برای پیگیری اتفاق رخداده همراه شد و در نهایت یگان حفاظت وزارتخانه میراث فرهنگی وارد گود شد و با تکرارِ قوانین و ضوابط میراث فرهنگی قول پیگیری داد و حتی از دستگیری شخص متخلف خبر داد. اما اینبار هم تقصیرها فقط به گردنِ شخص خاطی افتاد و میراث فرهنگی و اقدامات نکردهاش در طول سالهای گذشته برای حفاظت و ساماندهی محوطهها و فضاهای تاریخی دور از چشم باقی ماند.
درست مانند هشدارهایی که باستانشناسان مختلف بر اثر تجربیاتی که در سایتهای تاریخی مختلف دارند به آنها اشاره کردند، از «چگاسفلی» باستانی در بهبهان گرفته تا «ارجان»ی که فعالیت معدنکاران آن را تحتالشعاع قرار داده یا بافت و بناهای تاریخی اصفهان و حتی خانههای از ثبت ملی خارجشده در همه شهرهای کشور که با حکم دیوان عدالت اداری مجوز تخریب میگیرند یا همین شوشِ جهانیشده در چند کیلومتری چگاسفلی که هر لحظه امکانِ فعالیت دوباره ساخت زیرگذر در عرصه شهر جهانیاش وجود دارد یا اصلا تلهکابینی که قرار است طاق بستان را بدون دانستنِ ضوابط تاریخی و حفاظتی درست به دنیای مدرنِ سرمایهگذارها وارد کند.
رفتارهایی که هر بار با وقوعشان همان اعتراضها بلند است، اما در این میان معمولا صدای متولیانِ میراثی به گوش نمیرسد و در اکثر اوقات از نبود «فرهنگ» در این شرایط یاد میکنند و خیالها را راحت که آن مسبب همه چیز است و به راهی برای برطرف کردن خلاهای قانونی نمیاندیشند و همان میشود که در زمان تجاوز به محوطههای تاریخیِ میراث فرهنگی، دستگاه متولیِ تاریخِ کشور، خود را وامدار قوانین میداند و دیگر دستگاههای متولی از طراحانِ پروژه های سدسازی در کشور گرفته تا کشاورزانی که خود را صاحبِ زمین های قرار گرفته در عرصههای تاریخی میدانند تا کشتشان را رونق ببخشند و مجوزهایی که برای فعالیت معادن در محوطههای تاریخی صادر میشود و مدیران شهری که مجوزِ خیابانکشی در محوطههای تاریخی را صادر می کنند و انجام پروژههای عمرانی و فیزیکی را بلامانع می دانند و حتی آنهایی که سالهاست آشیانهشان را روی محوطه های تاریخی پهن کردهاند و حالا نه راه پس دارند و نه راه پیش، منتظر میمانند برای پاپس کشیدن میراث فرهنگی، به واسطه همان قانونی از آن حرف میزنند و برای دیگر دستگاهها وجود ندارد.
دشت سیستان قابلیت تبدیل شدن به یک پارک باستانشناسی را دارد
روحالله شیرازی - رییس پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری - در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، رفتار انجامشده توسط یک گردشگر در دشت سیستان را رفتار نامناسبی میداند و با اشاره به واکنشهای رخداده به دنبال آن، آرزو میکند این نوع رفتارها دیگر تکرار نشوند.
او با بیان اینکه بعد از انتشار رفتار انجامشده توسط یک نفر در دشت سیستان خوشبختانه همه پیگیریها و حساسیتهای لازم رخ داد تا دیگران نیز متوجه باشند که نمیتوانند بیگُدار سراغ محوطههای تاریخی بروند، میگوید: نباید گردشگران یا افراد دیگر فکر کنند هر رفتاری که دوست داشته باشند میتوانند در محوطههای تاریخی انجام دهند و باعث تخریب یک محوطه شوند، واکنشهای رخداده به آن اتفاق به گونهای بود که امیدواریم این نوع رفتارها دیگر تکرار نشوند.
او با تاکید بر طراحی برنامههای پژوهشی برای بخشهای مختلف دشت سیستان و حتی محوطهای که اخیرا توسط گردشگر دچار آسیبهایی شده است، ادامه میدهد: بر اساس طرحهای تهیهشده باید تلاش کنیم تا اطلاعات لازم را در ارتباط با این محوطههای باستانی در دشت سیستان به طور کامل به دست آوریم.
او با بیان اینکه هنوز اغلب محوطههای باستانی قرارگرفته در دشت سیستان پرونده ثبتی که دارای عرصه و حریم مصوب باشد، ندارند، میافزاید: با این وجود این محوطهها جزو محوطههای شناختهشدهای هستند که مانند دیگر محوطههای باستانی این دشت تاریخی به دلیل تعداد زیادشان شمارهگذاری شدهاند.
او به وجود بیش از ۵۰۰ محوطه باستانی در دشت سیستان اشاره میکند که در مناطق دورافتاده دشت و بعضا در نزدیکی مرز قرار دارند و ادامه میدهد: در برنامهریزیهایی که در دست کار دارم تلاش میکنم تا محوطههای مختلف دشت سیستان به خصوص این محوطه را از نزدیک به طور کامل بررسی کرده و برنامه پژوهشی مناسب با آن را تعریف کنیم.
شیرازی با تاکید بر وجود آثاری غنی از نظر باستانی در دشت سیستان، اظهار میکند: تمام دشت سیستان را میتوان به عنوان یک پارک باستانشناسی در نظر گرفت، بیش از ۱۵۰۰ محوطه باستانی در سههزار کیلومتر مربع که از یکدیگر تراکم نیز دارند.
رییس پژوهشکده باستانشناسی با اشاره به وجود محوطههای شاخصِ مختلفی در دشت سیستان که توسط باستان شناسان در فصلهای مختلف کاوش نیز بررسی شدهاند، نمونه آن را «شهر سوخته» میداند که معمولا و هر سال برنامه کاوش مشخصی برای آن تعریف میشود و تا کنون ۱۰ فصل کاوش باستانشناسی قبل از انقلاب و ۱۵ فصل کاوش بعد از انقلاب اسلامی در این محوطه تاریخی انجام شده است.
او البته میگوید: متاسفانه امسال به دلیل شیوع کرونا کاوش تعطیل شد.
به گفته شیرازی، کاوشهایی در محوطههای اقماری دیگر در اطراف شهر سوخته مانند «تپه صادق خان» یا «تپه یلدای دو» توسط دانشجویان باستانشناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان یا دانشجویانِ دانشگاه زابل و باستانشناسانِ پژوهشکده باستانشناسی انجام شده و فعالیتهای مستندنگاری در کوه خواجه با کمک تیم ایرانی و ایتالیایی صورت گرفته که مطالعات مستندنگاری و اسکن لیزر و فتوگرامتری آن برای شناختِ المانهای معماری این محوطه باستانی انجام شده است.
او با اشاره به نظر باستانشناسان درباره دشت سیستان که معتقدند این دشتِ تاریخی همیشه برای انجام فعالیتهای باستانشناسی جا دارد، اظهار میکند: دستکم شش محوطه عصر مفرغ به دنبال مطالعات، بررسیها و بازبینیها در بخشهایی مانند قلعه رستم یا قلعه مکی در دشت سیستان به دست آمدهاند.
انتهای پیام
نظرات