با روشهایی که تکامل یافته و ناجوانمردانه تر شده حمام خون راه می افتد؛ پرنده هایی که نمی نشینند بلکه سقوط می کنند بر میزهای فروشندگان خردی که هر کدامشان یا قاتل پرنده اند و یا دلال آن؛ سقوطی که به قیمت تنها شدنشان و نسل کشی شان تمام می شود.
باور کردنی نیست اما واقعیت است که شکار می شوند تنها از روی چشم و هم چشمی در شکار و طمع برای ثروتمند شدن یک شبه از منبع طبیعت سخاوتمند؛ در این میان تنها گروه اندکی هستند که از سر بیکاری و پایان کشت و کار برنج دست به پرنده کُشی می زنند؛ درآمد بالای ۱۰۰ میلیارد تومان حاصل از کشتار یک میلیون پرنده، صاحبان زمین های کشاورزی و بومیان را وسوسه می کند تا چشمشان را بر قتل عام پرندگانی همچون پرلا، چلینگر و غازها ببندند.
پرنده های سلاخی شده تحویل چوب دار( مزایده گذار و تعیین کننده قیمت) در بازار پرندگانی می شود که تنها یکی از آن در تمام شمال ایران و در قلب شهر فریدونکنار و در همسایگی بازار ماهی وجود دارد.
مثل همه حراجی های معروف دنیا با صدای بلند می خواند ۱۰۰" هزار تومان، نبود؟ ۲۰۰ هزار تومان نبود؟ و در آخر که قیمت غاز را جفتی ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان، تعیین می کنند و کار تمام می شود.
رونق شکار پرندگان مهاجر مثل سالهای پیشین
فروشندگان در گفت و گو با خبرنگار ایسنا می گویند امسال شکار مثل همه سالهای پیشین خوب بوده و تنها شاکی اند از کسانی که چوب لای چرخشان می گذارند و کارشان را غیر قانونی می دانند.
آنان پس از ۱۰ سال درگیری با خبرنگاران و دوستداران محیط زیست دیگر حرفه ای شده اند؛ خبرنگار ایسنا را شناخته و به او هشدار می دهند موبایل و دوربین شکستن برایشان مثل اب خوردن است و ادامه می دهند، این پرنده ها به درد غیر بومی ها نمی خورد چرا که نه تنها پختن آن را بلد نیستند بلکه کاسبی شان را هم بهم می زنند، بنابراین روسری های رنگیشان را روی پرنده ها می کشند و آنها را به گاو صندوق ها و یخچال های پشت پیشخوانشان انتقال می دهند.
یکی از فروشنده ها که ظاهرا چوب دارشان هست میانه سخن را می گیرد و به عکس پشت سرش اشاره می کند؛ عکسی که با دیدنش اشک بر چشمانش می آورد و به خبرنگار می گوید" ما وطنمان را دوست داریم و اگر خیلی ها وارد این شغل شده اند از بیکاری و درد معیشت است نه از روی دلخوشی"!
او اضافه کرد: "اگر مسئولان خیلی دلشان می سوزد شغل بیاورند و پول من دیابتی بیکار را بدهند تا این کار را رها کنم."
اما از آن سو شهروندانی هستند که برای نوش جان کردنش به این بازار می آیند و پرنده ها را یا جفت جفت و یا چهار تایی، پرکنده و دل و روده درآمده به خانه می برند.
غاز در تنها بازار پرندگان شمال ایران جفتی ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان فروخته می شود
بسیار خوشمزه است و هم دوای هر درد! این را فریدونکناری هایی می گویند که مزه " مرغ هایی هوایی" زیر زبانشان رفته و فریزرهایشان با پرندگان مهاجر سیبری پر شده است، حتی همین حالا که انفلوآنزای پرندگان و کرونا با هم شایع شده و دامگاه داران را عصبانی از اعلام چنین خبری و کم شدن مشتری هایشان کرده، غاز را جفتی ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان می فروشند.
تنها زنان فریدونکنارند که می دانند چگونه بوی بد پرلا، کشتل و غازها را ببرند و با رب انار محلی تقدیم مهمانان ویژه شان بر روی سفرهای رنگین ترکیب شده با ماهی شکم پر و اردک های محلی کنند و شاید همین شده که همه بومی ها و دامگذاران و زمین داران و ... با هم دستشان به خون پرندگان مهمانی آغشته باشد که غیر از گوشت خوشمزه شان برایشان تنها خیر و برکت به ارمغان می اورند.
از نابودی آفت های زمین هایشان بدون استفاده از مواد شیمیایی گرفته تا پر کردن شهر با اواز خوششان و مرهم درد مردمان افسرده شده از قتل های لحظه به لحظه کرونا، از خاصیت های پرندگان رنگارنگ حیرت انگیزی است که هزاران کیلومتر راه امده اند تا در تالاب ها، آبگیرها و شالیزارهای از قبل اماده شده برای آنها فرود بیایند و دمی بیاسایند.
پرندگانی که پس از ساعت ها مسافرت انتظار میزبانی مهربانانه دارند اما از همه جا بی خبر پایشان را جای سفتی نمی گذارند و هر چند با استرس از بوی ادمیزاد در زمینهایی فرود می آیند که آب و نان پیش از مرگشان را می دهند.
۹۰ درصد پرندگان مهاجر فرود آمده در فریدونکنار شکار می شوند
هر چند "امید" هم زخم خورده همین شکارچیان است که جان یارش را گرفتند اما پرندگان مهاجر دیگر همچون فلامینگوها و پلیکان ها مثل درنای تنهای سیبری خیلی خوش شانس نیستند که محافظت شوند بلکه به سرنوشت ۹۰ درصد پرندگانی دچار می شوند که در مناطق به ظاهر حفاظت شده از نظر محیط زیست یعنی سرخ رود، ازباران و فریدونکنار فرود می آیند.
از سه میلیون پرنده مهاجری که از سرزمین های شمالی سیبری مسیر بقایشان را طی می کنند و برای زمستان گذرانی به جنوب آسیا و استانهای شمالی می رسند یک میلیون شان تنها در مازندران شکار می شوند و انها که شانس می اورند و حرام گوشتند سر از باغ پرندگان ، که ظاهرا صاحبش هم "سماک" و چوب دار پرندگان در بازار است و هم تامین کننده بخشی از باغهای پرندگان در سراسر کشور.
فلامینگوهای زیبایی که باقی عمرشان را در مکانی غیراستاندارد خواهند گذراند و با سوء تغذیه و بیماری که گریبان سایر همسفرانش را هم می گیرد زیبایی شان را از دست می دهند و در نهایت در تنهایی و با بیماری بر روی سیمان های باغ نفرین شده جان می دهند اما برای مدیر این باغ خیالی نیست چرا که خودش یکی از همان کسانی است که می تواند جای آنان را با پرندگان دیگر پُر کند.
برادر و شریک صاحب باغ پرندگان اما ادعای دیگری دارد و معتقد است که برادرش برخلاف آنچه درباره اش می گویند حامی پرندگان است و امینی دارد که به واسطه او به صیادان پول می دهد تا کمتر شکار کنند و یا به دانش آموزانی که به باغ پرندگان می آیند آموزش می دهد که پرندگان را آزاد کنند.
وی در گفت و گو با ایسنا مدعی شد که صیادی کم شده و تنها در منطقه تالاب فریدونکنار است که پرندگان مهاجر به روش کرس شکار می شوند، علاوه بر آنکه صیادان روزانه هر کدام ۳۰ کیلو گندم به قیمت هر کیلو ۵۰۰۰ تومان می پاشند تا پرندگان از گرسنگی نمیرند.
او خاطرنشان کرد نه بیماری آنفلوانزایی در میان پرندگان دیده و نه از تعداد پرندگان مهاجر کم شده است، علاوه بر آنکه باید برای کاهش صید پرندگان که سنتی ۳۰۰ ساله در این منطقه است فرهنگ سازی شود تا کم کم کاهش شکار جا بیفتد.
اما داستان شکار پرندگان به همین جا ختم نمی شود و به همین سادگی ها نیست که صاحب باغ پرندگان به آن دلخوش است؛ مافیای پرندگان سردسته ۱۰ تایی دارند و ۲۰۰ عضو اتحادیه ثبت نشده در هیچ دفتری اما شناخته شده برای همه مازندرانی ها؛ از مدیرکل هایی که فریدونکنارند گرفته تا محیط بانانی که بیخ گوش دامگاه ها و بازار پرندگان خانه دارند و تازه از سوی شکارچیان متهم می شوند به همدستی با دوستداران محیط زیست که شبانه تیر هوایی می زنند و منور می اندازند تا پرندگان را هوا کنند.
محیط بانی که نه تنها جرات نزدیک شدن به مافیای شکار را دارند بلکه به شکارچیان قسم می دهند، آنها نیستند که پرندگان را فراری می دهند بلکه آنها تنها کسانی هستند که هنر می کنند در منطقه سوته فریدونکنار از درنای امید محافظت کنند و با چهار همکارش با حقوقی ناچیز و بیمه و یک کانکس به عنوان محل زندگی و نگهبانی از ساختمان دو طبقه محیط زیست، ۱۵ روستای مناطق اطرافش را گز کنند.
پرندگان مهاجر مازندران مقطوع النسل شده اند
این محیط بان به ایسنا تاکید می کند که هم پرندگان مهاجر مازندران مقطوع النسل شده اند و هم روزی شکارچیان کم شده است.
دام گذار می داند که روزی شان با بکارگیری روش خونبار "کرس" کم شده است چرا که به طور طبیعی در دامگاه هایی که بر روی زمین های کشاورزی قرار دارند نهایتا هر شب تنها یک تا ۲ پرنده شکار شود و مسئولان هم با مخالفت دوستداران محیط زیست در این سالها تنها توانستند که دامگاههای موجود در زمین های کشاورزی را جمع آوری کنند اما پرنده گیری به روش "کرس" که پرندگان را قتل عام می کند هنوز در چند نقطه اصلی فرود پرندگان جمع آوری نشده است.
این محیط بان مثالی برای خبرنگار ایسنا می آورد و داستان تلخ این روزهای پرندگان را به مسافرانی تشبیه می کند که پس از طی کردن مسیری طولانی به خانه شما می آیند و انتظار پذیرایی دارند تا خستگی در کنند و آب و غذایی میل کنند اما پرندگان مهاجر سیبری خسته از هزاران کیلومتر بال زدن در هنگام فرود غذای مرگشان را می خورند و اب قبل کشته شدن را می نوشند.
او از روش کرس به عنوان بدترین روش شکار پرنده یاد می کند که می تواند در چندین مرحله حدود ۵۰ پرنده در یک شبانه روز شکار کند؛ قفس های توری کرس ۲ متر ارتفاع دارند و درهای این قفس ها یک متر و ۸۰ سانتیمتر طول دارند.
آنها با کمک پرندگان محلی راه بلد، پرندگان خسته از راه رسیده را به سمت دامگاه ایجاد شده با روش کرس می کشانند؛ در روش کرس دو طرف پرچین می گذارند و سرش هم که تور قرار دارد و تنها دریچه ای را برای آمدن پرنده های مهاجر به همراه پرنده های محلی باز می گذارند.
قفس ها به شکل مثلث ساخته می شوند تا بتوانند پرنده ها را دریک نقطه جمع کنند. برخی قفس ها ۱۰ متر و برخی قفس های کرس ۲۰ متر طول با عرض ۴ تا ۵ متر دارند.
تعداد دامگاه های زمین های کشاورزی و نیز کرس ها خیلی کم شده اند
به گفته این محیط بان تا پیش از این هر فردی برای خودش یک تا دو دامگاه به روش کرس داشت ولی الان تعداد دامگاه های زمین های کشاورزی و نیز کرس ها خیلی کم شده اند، گرچه هنوز هم در برخی مناطق عمده فرود پرندگان از روش کرس استفاده می کنند؛ بیشترین شکار پرنده معمولا در دومای فریدونکنار و یا ازباران صورت می گیرد و البته میزان شکار بسته به محل دامگاه تفاوت دارد.
به عقیده محیط بان، نبود شغل یکی از دلایل اصلی شکار غیرمجاز پرندگان است چرا که نه زمین کشاورزی دارند و نه کار و کاسبی تجاری، علاوه بر آنکه چشم به هم چشمی حتی در پهن کردن تور در زمین های کشاورزی وجود دارد و گاهی یک پرنده بیشتر شکار نمی کنند و تنها برای تفریح و خوردن گوشت پرنده مهاجر اقدام به این کار می کنند.
کشاورزان در شب های تاریک ماه که دو روز در ماه می شود با هم قرار می گذارند که راه های روستایی شان را ببندند و در سکوت شب تورهایشان را پهن کنند و به شکار بپردازند؛ برای ۳۰ روز گندم می پاشند تا در زمین های کشاورزی به روش "شدوم" ماهی ۲ بار شکار کنند، تازه اگر بخت یار باشد و باد و باران نیاید و دوست داران محیط زیست تیر هوایی نزنند.
اما از ان سو، آنچه صدای دوستداران محیط زیست را درآورده قتل عام دسته جمعی پرندگان مهاجر با استفاده از روش کرس است.
شرط شکارچیان برای کنار گذاشتن شکار پرندگان مهاجر
محیط بان به جلسات متعدد میان مسئولان و شکارچیان اشاره کرد و در نهایت گفت: شکارچیان تالاب فریدونکنار پیشنهاد دادند که هزینه نگهداری تالاب برای تبدیل کردن آن به مکان توریستی و پرنده نگری را به آنها بدهند و در مقابل آنها هم شکار را کنار می گذارند ولی پاسخ درستی به آنها ندادند و این طرح تاکنون با شکست مواجه شده است.
به گفته او، حتی حقوق محیط بانی هم ناچیز است چه برسد به هزینه کرد برای این موضوع و تنها عامل ماندگاریش در کانکس محیط بانی، بیمه خود و خانواده اش از سوی محیط زیست است.
تیرهوایی دوستداران محیط زیست برای فراری دادن پرندگان مهاجر
وی به تلاشهای دوستداران محیط زیست برای محافظت از پرندگان مهاجر با دست خالی اشاره کرد و افزود: دوستداران محیط زیست در شب هایی که در زمین های کشاورزی تور پهن می کنند تیرهوایی می زنند و منور هوا می کنند و در این شرایط شکارچیان، محیط زیست را در این امر مقصر می دانند و گلایه اش را پیش محیط بانی ها می کنند و از آنها می خواهند جلوی ان جی او را بگیرند.
تعداد محیط بانان برای نظارت بسیار کم است به طوریکه برای ۱۵ روستا تنها ۴ محیط بان فعالیت می کنند با این شرایط چگونه می توان جلوی شکارچیان را گرفت. مگر یک محیط بان فرصت می کند در طول روز به چند روستا سر بزند.
محیط بان منطقه سوته امل گفت اگر واقعا می خواهند جلوی شکارچیان را بگیرند باید از دامگذار بپرسند و جلوی انها را بگیرند.
برخی شکارچیان روزی یک میلیون تومان کاسب می شوند
او به درامد شکارچیان در روزهایی اشاره کرد که مرغ هنوز به ۱۵ هزار تومان هم نرسیده بود و اضافه کرد: اگر شکارچیان روزی ۱۰ پرنده از نوع پرلا شکار کنند روزی ۵۰۰ هزار تومان کاسب می شوند و حتی ممکن است تا روزی یک میلیون تومان هم کاسب شوند که درامد خوبی محسوب می شود چرا که ماهی ۱۵ میلیون تومان در می آورد و البته این سطح درآمد شامل دامگاه ها در مناطقی می شود که محل مناسبی برای فرود پرندگان محسوب می شود.
به گفته این محیط بان این حرفه آنقدر سودآور است که کشاورزان زمین هایشان را به عنوان دامگاه از ماهی یک تا ۱۰ میلیون تومان به شکارچیان اجاره می دهند. به عنوان مثال حالا که گرانی شده و قیمت مرغ و اردک محلی افزایش یافته، قطعا قیمت پرنده های مهاجر هم افزایش می یابد. به عنوان مثال قیمت " کشتل" در سال گذشته ۳۰ هزار تومان بوده که امسال به ۱۰۰ هزار تومان رسیده است.
او از حساسیت های ایجاد شده در ارتباط محیط بانان با شکارچیان گفت و مثال می اورد؛ یک شب شکارچی در دامگاهی از او خواست که برایش نان ببرد که در همان لحظه از محیط زیست با او تماس گرفتند و از او علت حضورش در دامگاه شکارچیان را جویا شدند.
همدستی ها برای فروش پرندگان مهاجر در فریدونکنار
آنچه صدای همه را درآورده همدستی ها در قانونی کردن فروش پرندگان مهاجری است که در معرض انقراضند و با شکار نسل شان نابود می شود.
اسماعیل کهرم، استاد پرندهشناسی نیز در گفتوگو با همشهری با اشاره به مافیای قدرتمند صید پرندگان در فریدونکنار گفته بود " که ایستگاههای زمستان گذرانی، سالهاست که به قربانگاه پرندگان مهاجر تبدیل شده است این درحالی است که روزگاری این ایستگاهها امنترین محل برای زمستانگذارنی پرندگان مهاجر بود، اما حالا سالانه بیش از ۴۰۰هزار پرنده مهاجر در سراسر ایران قربانی طمع و آز متخلفان صید میشوند و دراین میان فریدونکنار بیشترین سهم را دارد.
او راه مقابله را حمایت قوه قضاییه و نیروی انتظامی ازسازمان حفاظت محیطزیست در برخورد قاطع و بدون اغماض با متخلفان دانسته و یادآور شده بود: از ۴۰سال پیش، تور هوایی برای صید پرندگان مهاجر ممنوع شد؛ در آن زمان در فصل مهاجرت ما با هواپیماهای سبک بر فراز تالابهای شمال کشور پرواز و وضعیت پرندگان مهاجر را رصد میکردیم، طبیعی است که هر جا تور هوایی میدیدیم بلافاصله خبر میدادیم و این تورها جمعآوری و اگر پرندهای در تورها هنوز زنده بود رهاسازی میشد، اما الان چشمها را روی فاجعهای که هر سال در فصل زمستانگذرانی اتفاق میافتد بستهاند.
مافیای پرندگان از صید پرندگان ثروتی به هم زدهاند که آدم حیرت زده میشود
کهرم گفته بود: وقتی میگوییم مافیا، این عین حقیقت است. برای اثبات این ادعا بروید زندگی متخلفان صید پرندگان را ببینید. آنها از صید پرندگان چنان ثروتی به هم زدهاند که آدم حیرت زده میشود. وقتی هم میگویید چرا صید میکنید میگویند برای تأمین معیشت. آخر این چه معیشتی است. آنها در حالی معیشت را بهانه میکنند که زمینهای فریدونکنار بهترین برنج را تولید میکند و هر سال ۲بار برنج برداشت میکنند.
این پرنده شناس تأکید کرده بود: هر تور هوایی صید پرنده ۲۴۰میلیون تومان ارزش دارد و یک تور را ماهانه ۸ میلیون تومان اجاره میدهند آیا واقعا این شیوه صید، معیشت است ؟ در کجای دنیا میراث طبیعی را به بهانه معیشت نابود میکنند.
به گفته وی، مافیای صید آنقدر قدرتمند است که جلوی برقرسانی به پاسگاه محیط بانی در فریدونکنار را گرفته است آن وقت چطور میتوان انتظار داشت جلوی صید غیرمجاز گرفته شود. آنها با نفوذی که دارند برای فعالان محیطزیست پاپوش درست میکنند و هر مانعی را از سرراه برمیدارند."
ناصر کیایی، رییس وقت اداره محیط زیست شهرستان های بابلسر و فریدونکنار هم در گفت وگو با ایرنا بر شکار سنتی ( دوماچال ) برای صید پرندگان تاکید کرده و گفته بود: "کرفت، گذر و دام هوایی روشهای غیرمجاز شکار پرندگان، در به خطر افتادن نسل پرندگان حفاظت شده تاثیر گذاشته است.
او به به ایرنا گفته بود: این پرندگان از اوایل مهرماه امسال برای فرار از سرمای زمستان روسیه، قزاقستان و آذربایجان به این تالاب در مازندران مهاجرت کردند. پرندگان خانواده مرغابی همچون غاز، اردک، اردک بلوطی، اردک نوک پهن ، خوتکا، گیرال ، حواصیل و باکلان از جمله پرندگانی هستند که تالاب فریدونکنار را برای زمستان گذرانی انتخاب می کنند.
رییس اداره حفاظت از محیط زیست شهرستان های بابلسر و فریدونکنار از ۴۳ آب بندان موجود دراین شهرستان ها به عنوان مکان مهاجرت پرندگان برشمرد و گفته بود: ۵۰۰۰ پرنده مهاجر برای زمستان گذرانی به این تالاب ها آمدند."
مهاجرت پرندگان به پناهگاه های حیات وحش مازندران به خصوص به تالاب بین المللی میانکاله و تالاب فریدونکنار هرساله در فصول سرد سال انجام می شود و سالانه افزون بر یک میلیون قطعه پرنده تالاب های مازندران را برای زمستان گذرانی انتخاب می کنند. تالاب بین المللی فریدونکنار ۳۷۵ هکتار وسعت دارد که به عنوان یکی از تالاب های ثبت شده در کنوانسیون بین المللی رامسر به شمار می رود.
چه مافیایی پس پرده از صید پرندگان مهاجر در شمال کشور منفعت میبرد؟
آنچه از برآیند این گزارش و سخنان مسئولان و شکارچیان بر می آید آن است که عالم و آدم متفق القول می گویند باید نسل کشی پرندگان در فریدونکنار پایان بیاید اما معلوم نیست چه مافیایی پس پرده از صید پرندگان مهاجر در شمال کشور منفعت میبرد که با این تخلفات برخورد قاطع نمی شود؟ و اگر قرار بر صدور مجوز و ساماندهی شکار پرندگان باشد چرا تنها برای تعداد محدودی از افراد این امتیازات در نظر گرفته میشود؟
مساله تنها این نیست که چرا شکار صورت می گیرد چرا که مازندرانی ها و فریدونکناری ها نسل اندر نسل کارشان شکار پرنده از پاییز تا زمستان بوده است بلکه مساله این است که همیشه حتی این سالها که مرگ پرندگان بر اثر آنفلوانزا و یا بوتولیسم و یا هر بیماری دیگر شایع شده و پرندگان آلوده شده اند، شکار پرندگان با قوت هر چه تمام تر ادامه یافته است.
انچه محل ایراد و موجب تاسف همه دوستداران محیط زیست را فراهم کرده است، قتل عام دسته جمعی پرندگان به روش های جدید است چرا که حتی بدون استفاده از این روشهای مرگبار هم تعداد پرندگان مهاجر به دلیل تغییر اقلیم، تغییر کاربری زمین های کشاورزی و قطع بی رویه جنگلها کم شده و زیستگاه هایشان به شدت کم شده است.
پرندگان مهاجر در حالیکه صدای موج دریا می دهند و بر سر تالاب و خزر "او او" می کنند و آوازشان در همه جای فریدونکنار می پیچد اما صدایشان با تفنگ شکارچیان خفه می شود و چقدر با این شعر جلال ملکشا شاعر کرد نزدیک است که می گوید: " معراج پرنده دام نیست، پریدن است!"
و در آخر آنکه "آواز اگر، پرواز اگر، پرنده اگر خاطره گردد انسان مقصر است"...
لازم به ذکر است در تدوین این گزارش از مطالب منتشر شده در این زمینه در روزنامه همشهری، خبرگزاری ایرنا، تسنیم و ایسنا استفاده شده است.
انتهای پیام
نظرات