به گزارش ایسنا، دﺭ ﻣﻌﻤﺎﺭﻱ ﺩﻭﺭﻩهای مختلف تاریخی ﺳﺮﺩﺭ ﻭ ﻛﺘﻴﺒﻪ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺍﺟﺰﺍﻱ ﺍﺻﻠﻲ ﻭﺭﻭﺩیِ خانهها محسوب میشده و همهی ﺧﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎی ﺍﻋﻴﺎﻥ ﻭ ﺍﺷﺮﺍف، ﺳﺮﺩﺭهای باشکوهتر و زیباتری از نظر تزیینات تاریخی داشتهاند. از سوی دیگر ﺧﺎﻧﻪﻫﺎی ﻋﺎﻣﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺮﺩﺭﻫﺎیی ﺳﺎﺩﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪاند ﻛﻪ بیشتر کتیبههایی با مضامین مذهبی در بالاترین نقطهی آن قرار میگرفته است.
ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﭘﻬﻠﻮﻱ ﺍﻭﻝ ﺑﺎ ﮔﺮﺍﻳﺶ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﻪ ﺳﺒﻚ ﺑﺎﺳﺘﺎنی ﺩﺭ ﻣﻌﻤﺎﺭﻱ ﻭ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﻦ ﺣﺲ ﻣلی ﮔﺮﺍﻳﺎﻧﻪ، ﻧﻤﺎﺩﻫﺎ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﻱ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﺿﻮﺡ ﺑﺮ ﺳﺮﺩﺭ خانهها نقش میبست، اما ﺑﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﮔﻴﺮﻱ ﻣﻌﻤﺎﺭی ﻏﺮبی ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﭘﻬﻠﻮﻱ ﺩﻭﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻭﻳﮋﮔﻲﻫﺎی آن ﻣﻌﻤﺎﺭی، ﺗﺰﻳﻴﻨﺎﺕ ﻧﻤﺎی ﻭﺭﻭﺩیﻫﺎ ساده بود ﻭ ﺟﺎی ﺁﻥ ﺭﺍ بعضا ﺳﻨﮓﻫﺎی ﺗﺰﻳﻴنی، ﺳﻴﻤﺎﻥ، ﻣﻮﺍﺩ ﻭ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺟﺪﻳﺪ ﮔﺮﻓت و حتی حذف ﺗﺰﻳﻴﻨﺎﺕ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﻣﻌﻤﺎﺭی، به مرور سردرهای تاریخی را نیز از بین برد.
نشانههای باقی مانده از خانههای قدیمی یعنی همین سردرها، این روزها در نقاط بسیاری از هر شهر دیده میشود. از بافتهای تاریخی چون اودلاجان، سنگلج و محلههای قدیمی گرفته تا بازارهای قدیمی و بناهای تاریخی باقی مانده که بعضا در فهرست آثار ملی کشور و یونسکو هم به ثبت رسیدهاند.
از سر در کاخ ابیض در کاخ جهانی گلستان گرفته تا سردرها و درهای قدیمی باقی مانده در ویترینهای تالارهای اسلامی موزه ملی ایران.
در طول چند سال گذشته با داغ شدن تبِ حفاظت از میراث فرهنگی و تاریخ کشور، دوستدارانِ میراثی که برخی از آنها تا همین چند سال قبل با باقی ماندن ساختار بناهای قدیمی که مردم در آن زندگی میکردند، مخالف بودند، با انتشار تصاویری مختلف از سردرها، بناهای قدیمی و تاریخی و درهایی که بعضا تنها نشانهی باقی مانده از ایرانِ گذشتهاند، سعی در معرفی و حفاظت از آنها دارند.
اما این که میراث فرهنگی و متولیان شهری چه میزان به این نشانههای باقی مانده که در برخی موارد آخرین قربانی بناهای تاریخیِ در حال تخریب در کوچه پس کوچههای قدیمی هستند، اهمیت میدهند و چه قوانین یا ضوابط حفاظتی برای آنها دارند، جای سوال است.
انتهای پیام
نظرات