این هنرمند مستندساز و عکاس که یکی از پرشمار دانشجویان اکبر عالمی بوده است، در حالیکه بشدت از درگذشت استاد خود متاثر است، از حضور سرشار او، عشق بینظیرش به دانشجویان و انسانیتش سخن میگوید و او را یکی از معماران سینمای نوین ایران مینامد.
اسکویی به ایسنا میگوید: اکبر عالمی حضوری آن چنان قدرتمند و سرشار داشت که هرگز تصور نمیکردیم روزی به تماشای جای خالیاش بنشینیم و با خود فکر کنیم این فضای تهی را چگونه میتوان پر کرد.
او با به یاد آوردن روزهای خوش تحصیلش در دانشکده سینما تئاتر اضافه میکند: اکبر عالمی آنقدر پر انرژی، پر تلاش، نجیب و شریف بود و حضوش آن چنان قوی که فکر نمیکردیم روزی بیاید که او نباشد.
اسکویی اضافه میکند: با وجود سواد بالا و دانش کمنظیرش، بسیار فروتن بود و همواره پاسداشت همه ارزشهای انسانی را گوشزد میکرد.
این مستندساز ادامه میدهد: همیشه میگفت طوری باشید که من به شما افتخار کنم نه اینکه شما به من مفتخر باشید . میگفت دوره کوتاهی مهمان این دنیا هستیم . پس هنرمندانه زندگی کنید و بهترین خود را روی صحنه جهان هستی ارایه دهید.
اسکویی با اشاره به وطن دوستی اکبر عالمی و پایبندیاش به همه ارزشهای والای انسانی خاطرنشان میکند: او فقط سینما را به ما یاد نداد بلکه انسانیت را به ما آموخت. دوشادوش شاگردانش که حال تعداد زیادی از آنان هنرمندان بزرگی شدهاند، ایستاد. کنارشان مینشست و این حس خوب در وجودش موج میزد که شاگردانش پیشرفت کردهاند.
کارگردان فیلم «رویاهای دم صبح» عالمی را استاد میداند که همیشه پشتیبان دانشجویان خود بوده و ادامه میدهد: اگر جایی برای یکی از شاگردانش برنامهای برپا میشد، همیشه پیشقدم بود. خوب به یاد دارم فرهنگسرای شفق برنامهای برای فیلمهایم ترتیب داده بودند. اولین کسانی که دعوت آنان را پاسخ گفتند، خسرو سینایی و اکبر عالمی بودند و من آن روز بغض کرده بودم که دو تن از استادان بزرگ زندگیام درباره فیلمهای من سخن میگویند.
اسکویی میگوید: دلم برای نوآمدههای سینما میسوزد. حق دارند به نسل ما غبطه بخورند که چنان معلمانی داشتیم؛ خسرو سینایی، منوچهر طیاب، نصرت کریمی، اکبر عالمی و ...بزرگانی که متاسفانه دست تقدیر به سرعت نور آنان را از ما میرباید.
او از طیاب، سینایی و عالمی به عنوان معماران فرهنگ مدرن و معاصر ایران یاد میکند که با وجود همه سختیها و مرارتها، عاشقانه زیستند و شرافتمندانه شب و روز کار کردند.
کارگردان فیلم«سایههای بیخورشید» این روزها را روز عزای واقعی برای چند نسل از شاگردان اکبر عالمی توصیف میکند و ادامه میدهد: آن چنان مهربان بود و حضورش آن گونه موثر که در چنین روزهایی نه تنها خانوادهاش بلکه افراد بیشماری داغدار رفتنش هستند چراکه اکبر عالمی، در گوشه گوشه خاک ایران دختران و پسران بسیاری داشت زیرا که او پدرانه در کنار دانشجویانش در شهر و دیار دور و نزدیکی ایستاد.
او از حضور موثر عالمی در امر آموزش یاد میکند و میگوید: پیشهاش پرورش نسل بود. معمار و معلمی بود که میدانست شاگردانش را برای چه هدفی پرورش میدهد. در اوج هنرمندی و سوادی که داشت، بیشترین زمان خود را صرف آموزش میکرد، در عین اینکه یکی از بهترین هنرمندان عکاسی و سینما بود.
اسکویی تاکید میکند: هرگز چون او معلمی را ندیدهام که این گونه به شاگردانش عشق بورزد. میتوان از مهربانیهایش کتاب نوشت. میگفت زندهام به نفس شاگردانم.
این هنرمند عکاس ابراز تاسف میکند: مگر چند تن مثل او داریم که به معماری انسانی سینما کمک کنند و سینماگرانی پرورش دهند که پیش از هنرمند بودن، انسان باشند.
اسکویی با تاکید بر اینکه قدر معماران سینمای نوین ایران را بدانیم، خاطرنشان میکند: و حالا باید احمد ضابطی جهرمی را دریابیم که به تازگی از بستر بیماری برخاسته است. باید به پایش گل بریزیم. برایش بزرگداشت برگزار کنیم و جویای حالش باشیم که او نیز برای فرهنگ سرزمین ما کم زحمت نکشیده است.
این هنرمند در پایان سخنانش میگوید: چه بد مردمی هستیم ما که همیشه وقتی یکی از عزیزانمان را از دست میدهیم، در رثایش مینویسیم. اما چه خوب است تا وقتی هستیم، قدر یکدیگر را بشناسیم، حال همدیگر را بپرسیم و از یکدیگر به نیکی یاد کنیم.
انتهای پیام
نظرات