کیوان فرزین ـ منتقد موسیقی و نوازنده سنتور ـ در گفت وگویی با ایسنا در ادامه مطلب بالا درباره خانه موسیقی تاکید می کند: تا زمانی که فضای دموکراتیک وجود نداشته باشد، انتخابات خانه موسیقی هم با تعداد اندکی از اعضای نزدیک به تفکر حاکم بر این نهاد تشکیل میشود و رأی دهندگان و کاندیداها از بین آنها خواهند بود و همچنان شاهد تکرار دیدگاه و مدیریت در سیستم خواهیم بود. اگر هم دقیقا همان افراد برای حضور در هیات مدیره نامزد و انتخاب نشوند، افرادی که برای عضویت در هیات مدیره ثبت نام میکنند و انتخاب میشوند، نزدیک به طیف قبلی خواهند بود.
فرزین در ادامه از نحوه برگزاری انتخابات خانه موسیقی میگوید و توضیح میدهد: برگزاری انتخابات خانه موسیقی به صورت مجازی و دیجیتال امری ناگزیر است؛ پیشرفت فضای مجازی و شرایط روز، ما را دیر یا زود ملزم میکند تا شیوههای جدید را جدیتر بگیریم. اما این مساله شکل انتخابات است و نباید آن را به تنهایی با مفهوم و روح انتخابات یکی دانست. اینکه در دورههای قبل اقبال شایستهای از سوی جامعه موسیقی نسبت به انتخابات خانه موسیقی صورت نگرفته است، نه به شکل انتخابات که به عملکرد این نهاد برمیگردد؛ زیرا به نظر من خانه موسیقی نتوانسته جایگاه خود را به عنوان یک نهاد مدنی و صنفی در بین هنرمندان تثبیت کند و به همین دلیل اهالی این حوزه هم انگیزهای برای شرکت در انتخابات خانه نداشتهاند.
او در عین حال یادآور می شود: باید این نکته را که در جامعه ما نگاه صنفی و گروهی نسبت به نگاه فردی ضعیفتر است هم در نظر داشت. شرایط جامعه و محقق نشدن اهداف فعالیتهای صنفی و گروهی در طول سالیان گذشته باعث شده است تا مردم، دیگر کمتر به جریانها یا نهادهایی که قرار است در جامعه مدافع آنها باشند، اعتماد داشته باشند.
می توانند هر تعداد بار عضو هیات مدیره خانه موسیقی شوند
در این مدت برخی از هنرمندان در گفت و گوهایی مجزا با ایسنا این مساله را مطرح کرده اند که حضور دوباره آن دسته از هیات مدیره خانه موسیقی که بیش از دو دوره پشت سر هم کاندیدا شده و رأی آوردهاند، برای دوباره کاندیدا شدن قانونی نیست.
فرزین در این زمینه هم توضیح میدهد: پیشتر خانه موسیقی خبری منتشر کرد که با تصویب مجمع عمومی، افرادی که دو دوره از اعضای هیات مدیره بودهاند، بار سوم نمیتوانند کاندیدا شوند ولی این بند هنوز در اساسنامه خانه موسیقی که روی سایت رسمی آن نهاد موجود است نیامده و اگر این روایت را ملاک قرار دهیم، هنوز هر کسی میتواند هر تعداد باری که میخواهد عضو هیات مدیره خانه موسیقی شود. اما لازم است دوباره تاکید کنم تا نگاه مدنی و دموکراتیک در خانه و اعتماد و انگیزه در جامعه موسیقی نباشد، اصلاح این ضوابط هرچند لازم است اما موثر نخواهد بود.
تعداد اعضای خانه موسیقی مشخص نیست
این منتقد موسیقی در توضیح ایرادهایی که به خانه موسیقی وارد است، به شفاف نبودن تعداد اعضای فعال این نهاد اشاره کرده و میگوید: خانه موسیقی رسما آمار مشخصی از تعداد اعضای خود اعلام نکرده و حتا اعضای این نهاد خبر ندارند که چند نفر در این نهاد عضو فعال هستند؟ هر وقت خانه موسیقی میخواهد مشروعیت خود را از لحاظ آماری بالا ببرد، تعداد اعضا را بالای ۱۵۰۰۰ نفر اعلام میکند ولی وقتی صحبت از انتخابات و نسبت تعداد افراد شرکت کننده است، میگوید که خیلی از این افراد حق عضویت پرداخت نکرده یا عضویت خود را تمدید نکردهاند، پس عضو نیستند و نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند. با این همه بر اساس آماری که مدیران خانه موسیقی به صورت جسته و گریخته و شفاهی اعلام کردهاند، به نظر میرسد متوسط تعداد کسانی که در انتخابات دوره گذشته شرکت کردند، در خوش بینانهترین حالت زیر ۱۰ درصد و در برخی از کانونها زیر ۴ یا ۵ درصد باشد. چنین آماری قاعدتا میبایست زنگ خطری جدی برای مدیریت یک نهاد مدنی تلقی شود و سببیابی و رفع آن به مهمترین اولویت آن نهاد بدل شود اما این اتفاق نمیافتد حالا یا آن دغدغه صنفی و نگاه دموکراتیک وجود ندارد یا دوستان به حفظ همین وضع راضی هستند.
او همچنین با بیان اینکه درباره مسائل خانه موسیقی هیچ بحث، دغدغه، تبادل نظر و گفت و گویی وجود ندارد، تصریح میکند: سایت خانه موسیقی نظرسنجیها را زیر خبرهای خود بسته و اجازه بحث و گفت و گو نمیدهد. انگار اگر کسی نقد و انتقاد کند، به چشم دشمن به او نگاه میشود؛ که این نگاه تا امروز از تهدیدهای کلامی تا مرز شکایت حقوقی پیش رفته، مثل مورد آقای دکتر فاطمی.
این هنرمند ادامه میدهد: آقای فرهاد فخرالدینی (آهنگساز و رهبر ارکستر) در فروردین سال ۹۷ جلسهای با حضور همه منتقدان و صاحب نظران خانه موسیقی برگزار کرد تا اتحادی بین اهالی حوزه موسیقی ایجاد شود و مشکلات بر طرف شود؛ البته خیلی از منتقدان به این جلسه امیدی نداشتند ولی با این حال عدهای به احترام استاد فخرالدینی شرکت کردیم. در آن جلسه بیانیهای قرائت کردیم که به امضای تقریبا صد نفر از موسیقیدانها از جمله خود من رسیده بود. قرار شد برای آنکه کدورتها بیشتر نشود و اوضاع تا حدودی بهتر شود، در آن بیانیه به صورت صریح، انتقادی از عملکرد خانه موسیقی صورت نگیرد. در نتیجه در آن بیانیه صرفا تذکری داده شد نسبت به اینکه امیدوار هستیم عملکرد خانه موسیقی بر اساس اساسنامه و رفتارهای صنفی پیش برود. ولی آقایان بلافاصله در نشستی بیان کردند که خوب! در سخنان منتقدان مطالب خاصی بیان نشد و فقط مطالب کلی بود که همه بر آن واقف هستیم! ما در پاسخ به این صحبت، نامهای نوشتیم که لحن بیانیه به خاطر حسن نیت و شرایط جلسه بوده و اگر اعتقاد دارند ما حرف خاصی برای گفتن نداریم، به پنج پرسش مطرح شده در نامه درباره مواردی که گمان میکنیم بیتوجهی به اساسنامه یا تخلفهای احتمالی است، پاسخ دهند.
فرزین بیان میکند: ولی اکنون که بیش از دو سال از آن قضیه میگذرد، نه تنها هیچ پاسخی به این نامه داده نشده است، که سایت خانه موسیقی خلاف اخلاق حرفهای، از انتشار نامه هم سرباز زد؛ البته متن نامه همان زمان در سایت موسیقی ما که سخنان ایشان را منتشر کرده بود، به عنوان پاسخ منتشر شد.
دغدغههای صنفی دلیلی برای استمرار عضویت در خانه موسیقی است؟
این هنرمند این پرسش را مطرح میکند که اگر اختیارات و امتیازاتی مانند بیمه، کارت صلاحیت تدریس یا امتیاز عضویت در اخذ مجوزهایی که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خانه داده شده، حذف شود، آیا دغدغههای صنفی باعث میشود اهالی موسیقی و اعضای خانه در خانه موسیقی عضو شوند یا عضو بمانند؟ یا این نهاد میتواند بدون کمک های مالی و اعتباری دولت به عنوان یک نهاد صنفی به پشتوانه اعضای خود به فعالیتش ادامه دهد؟ آیا همین امتیازها باعث نشده در جاهایی که منافع جامعه موسیقی و نظر بخش دولتی در تضاد قرار گرفته خانه منفعل و ناکارآمد عمل کند؟
فرزین درباره ویژگی های یک نهاد صنفی توضیح میدهد: نهاد صنفی یک نهاد مدنی است و یک نهاد مدنی زمانی مشروعیت درستی دارد که اعضای جامعه بتوانند به آن اعتماد کنند؛ یعنی هر مشکلی برای اعضا به وجود بیاید، بتوانند به آنجا اعتماد کرده، حرفشان را بزنند. وقتی که منتقد خود را به عنوان دشمن ببینند و اگر کسی نظر مخالف داشته باشد از او شکایت یا تهدید به سلب امتیازات کنند، اعتماد از بین خواهد رفت. این نهاد در سایت و بولتن خود نسبت به منتقدان بیشتر لحنی تهدید آمیز دارد. درست است که گاهی میگویند پذیرای انتقاد و شنوای آن هستند ولی تجربه نشان داده به محض انتقادی جدی، لحن و رفتار آنها تهدیدی و حذفی شده است.
موزیسین ها باید اجازه داشته باشند حرف خود را بزنند
او بیان میکند که «اگر من نقدی در خانواده خود به پدر یا برادرم داشته باشم، به خاطر علاقه من به کانون خانواده و اصلاح است؛ نه دشمنی با آنها. این نهاد هم اگر خانه موسیقیدانها است، موزیسین ها باید اجازه داشته باشند حرف خود را بزنند.»
این هنرمند در راستای جملات بالا به تلاشی که در دوره قبلی انتخابات خانه موسیقی برای ایجاد اعتمادسازی هنرمندان موسیقی نسبت به خانه موسیقی انجام گرفته است، میپردازد و میگوید: منتقدان در زمان انتخابات دوره قبل خانه موسیقی پس از ناکام ماندن در گفت و گو با مدیران خانه، از چند ماه قبل با وزارت ارشاد به عنوان نهاد ناظر این نهاد صحبت کردند که یک هیات بی طرف از منتقدان، کسانی که به خانه نزدیک هستند و موسیقیدانهای سرشناسی که به نظر میرسد بی طرف هستند، قبل از انتخابات بر روندی که به انتخابات منتهی میشود نظارت کنند تا شبههها را نسبت به خانه موسیقی برطرف کنند، ایجاد انگیزه کنند و جامعه موسیقی را تشویق کنند تا کسانی که عضو نیستند، عضو شوند یا کسانی که عضویت خود را تمدید نکرده اند، تمدید کنند. در نتیجه با جذب حداکثری موسیقیدانها به خانه موسیقی، افرادی با دیدگاههای مختلف نامزد شوند و پیش از برگزاری انتخابات، امکان به بحث و جدل گذاشتن نظرات و برنامههای خود را داشته باشند تا اعضا بتوانند با دید باز به کاندیدای مورد نظر خود رأی دهند. ولی متأسفانه از راههای مختلف از این اتفاق جلوگیری کردند و حتا سعی شد که موضوع را جور دیگری نشان دهند.
او در پایان میگوید: خانه موسیقی در بسیاری از اتفاقات صنفی مهم اخیر حضور نداشته است. سه یا چهار سال پیش بود که آقایان علم الهدی و جنتی (وزیر وقت ارشاد) درباره برگزاری کنسرت در مشهد حرفی زده بودند که نامهای با ۷۰۰۰ امضاء، از جمله خیلی از موسیقیدانهای طراز اول، جمع شد که به رئیس جمهور تاکید کردند این رویه موجود اشکال دارد ولی از مدیران خانه موسیقی کسی شرکت نکرد. یا مثلا قانون ۱۰ درصد که خانه موسیقی با اینکه پیش از تصویب از آن اطلاع داشت، هیچ اقدام یا اطلاعرسانی نکرد و آخرین نهادی بود که به این امر واکنش داد، آن هم بعد از آنکه فهمید نامهای در حال تهیه است و چند هزار امضا برای آن جمع شده است و در نهایت بیانیهای صادر کرد که از معترضان حمایت میکند اما مدیران آن هیچکدام نامه را امضاء نکردند. من به عنوان یک موسیقیدان از نهاد صنفی خود انتظار دارم در ستاندن حقوق اهالی موسیقی پیشرو باشد؛ نه اینکه پشت قضیه قرار بگیرد، زحمات دیگران را مصادره به مطلوب کند یا خیلی وقتها هم از روابط و منافعش بترسد و فرار کند.
انتهای پیام
نظرات