به گزارش کنورسیشن، در طول دهه گذشته، نگرانی دانشمندان، سیاستگذاران و شهروندان کسب مهارتهای اصلی لازم برای بقاء و پیشرفت در اقتصاد دیجیتال جوانان بود. بهعنوانمثال، کانادا، سازمان ملل و مجمع اقتصاد جهانی، مقالات و برنامههایی را باهدف ارتقاء مهارتهای دیجیتالی فراهم کردهاند؛ بهویژه کدگذاری بهعنوان یک مولفه اساسی آموزش همگانی ارتقاءیافته است.
اکنون بیشتر مدارس دولتی نحوه کدگذاری به دانش آموزان را آموزش میدهند، اما مشکل، عدم آموزش نحوه شناسایی انگیزههای اصلی دانشآموزان برای اطلاعات غلط یا انگیزههای سازمانی برای انتشار اطلاعات غلط است.
کودکان ما به دلیل از دست دادن مهارتهای سواد اطلاعاتی ممکن است به بزرگسالی تبدیل شوند که برای مشارکت دموکراتیک در یک محیط اطلاعاتی پیچیدهتر آمادگی نداشته باشند.
محقق این تحقیق اظهار کرد: موافق این مورد هستم که کد نویسی درواقع یک مهارت مهم است، اما در مورد کافی بودن آن، نگران هستم.
کدگذاری رایانهای به دانش آموزان کمک میکند تا مهارتهای موردنیاز خود را برای اشتغال در اقتصاد دیجیتال کسب کنند. اما باید به دانش آموزان کمک کنیم مهارتهایی را پرورش دهند که به آنان برای مشارکت در دموکراسی دیجیتال کمک کند. ناگفته نماند که رویدادهای اخیر آسیبپذیریهای اساسی در رابطه با این نوع مشارکت را مشخص کرده است.
کووید-۱۹ شکافهای مهمی در چشمانداز اطلاعات دیجیتال ما آشکار کرده است. اطلاعات غلط، اطلاعات دروغ، تبلیغات و تئوریهای توطئه آمیز دسترسی مردم به اطلاعات صحیح و گاه نجاتدهنده سلامتی را دشوار کرده است.
البته، اطلاعات نادرست آنلاین فقط بر سلامت جسمی ما تاثیر نمیگذارد، بلکه بر سلامت نهادهای کلیدی ما نیز تاثیرگذار است. وجود اطلاعات غلط تصادفی و عمدی بنیان دموکراسی را نیز تهدید میکند. بنابراین چگونه میتوانیم به این مسأله مهم بپردازیم؟
تحقیقات من در مورد جستجوی اطلاعات سلامتی کووید-۱۹، ابلاغیه تغییرات آبوهوا و انتخاب بستر رسانههای اجتماعی، انواع اطلاعاتی را که مردم به اشتراک میگذارند و نحوه اشتراک آنها را بررسی میکند.
پاسخهای احساسی، ارتباطات اجتماعی، محبوبیت یک بخش خبری، تجربیات گذشته و ماهیت محتوای ارائهشده ازجمله عواملی هستند که بر نحوه درگیری افراد با اطلاعات و اشتراکگذاری اطلاعات غلط تاثیر میگذارد.
بااینحال، بسیاری از رویکردهای سنتی آموزش، با معلمان در راس کلاس و کتابهای درسی بهعنوان یک منبع معتبر به دانش آموزان کمک نمیکنند تا بهطور طبیعی روشهای ارزیابی انتقادی اطلاعات را توسعه دهند.
همچنین مهم است که به کودکان بیاموزید که برنامههایی مانند یوتیوب، گوگل، توییتر یا فیس بوک خنثی نیستند. بلکه، آنها برای به حداکثر رساندن تعامل طراحیشدهاند، که باعث اتصال کوتاه دفاع طبیعی مغز ما میشود و ما را به اشتراک اطلاعات غلط با دیگران سوق میدهد.
دانش آموزان باید هم تفکر انتقادی و هم انعطافپذیری داشته باشند؛ تفکر انتقادی را برای ارزیابی محتوا و منابع استفاده کنند و انعکاسپذیری را برای درک نقشی که سوگیریهای ناخودآگاه، ارتباطات اجتماعی و عواطف آنان هنگام پردازش اطلاعات ایجاد میکنند، در نظر داشته باشند.
هنگامیکه کودکان برای سال تحصیلی جدید آماده میشوند، زمان مهمی است که درباره سواد اطلاعاتی فکر کنیم و اینکه چگونه میتوانیم کودکان را به بهترین وجه برای دنیای دیجیتال آماده کنیم.
انتهای پیام
نظرات