«عصر عاشورا»؛ «در اعتراض به عاشورای تحریفشده روزگار ما»
غزلی تازه از رضا اسماعیلی
نقاش اگر بودم، کبوتر میکشیدم (۱)
یک عصر عاشورای دیگر میکشیدم
دریاچهها و رودهای منتظر را
بر بوم عاشورا، مُصوّر میکشیدم
در فصلی از طوفان، قیام کربلا را
با زرد نه، سرخ و مُظفر میکشیدم
با رنگ بیداری، حسین بن علی را
در پردهی الله اکبر میکشیدم
زینب، رسول کربلای عاشقی را
با کوه، همدوش و برابر میکشیدم
یاران مولا را در آن صحرای شبخیز
آیینه در آیینه حیدر میکشیدم
یاران غیرتقامتی همچون ابوالفضل
لبیکگو، مثلِ برادر میکشیدم
من پاک میکردم شب خولیصفت را
صبح سعیدی مثل اکبر میکشیدم
بر بوم عاشورا به جای لشکر شمر
هر گوشه یک حُرِّ دلاور میکشیدم
این رستخیز سرخ را مانند زینب
زیباتر از هر چیز دیگر میکشیدم
نقاش اگر بودم، به روح عشق سوگند
یک عصر عاشورای دیگر میکشیدم...
---------------------------------
۱ - غزل زیبای دوست شاعرم «هوشنگ دیناروند» الهامبخش من در سرودن این غزل عاشورایی شد. غزلی با مطلع: «فرصت اگر میداد بهتر میکشیدم».
خوانش غزل «عصر عاشورا» توسط رضا اسماعیلی
رضا اسماعیلی متولد ۱۳۳۹ در تهران است. او مدت چهار سال سردبیری مجله دانشآموزی «امید اسلام» را بر عهده داشت و به موازات آن در چند مجله و ماهنامه دیگر فعالیتهای ادبی و مطبوعاتی خود را گسترش داد. اسماعیلی از اعضای انجمن «قلم» نیز هست. از آثار این شاعر میتوان به «حنجرههای سرخ عشق»، «نینامه»، «تیغ، قلم، تغزل»، «آسمانی»، «بوی گل در میزند» و ... اشاره کرد.
انتهای پیام
نظرات