دکتر حسین اصغریثانی در گفتوگو با ایسنا ضمن اشاره به اینکه کشورهایی مانند امارات و قطر را باید در زمره کشورهای کوچک قرار داد، اظهار کرد: این کشورها به دلیل محدودیتهای ژئوپلیتیکی نظیر مساحت کم، جمعیت پایین و عدم برخورداری از منابع کافی، بسیار آسیب پذیرند.
وی با اشاره به اینکه کشورهای کوچک در تمام نقاط دنیا وجود دارند، خاطرنشان کرد: سیاست خارجه این کشورها، دارای چند پارامتر است. یکی از این پارامترها اتحاد و ائتلاف با کشورها و قدرتهای بزرگ است؛ تا از این طریق بتوانند به نوعی امنیت خود را تامین کنند.
امارات و قطر به دنبال برندسازی در سیاست خارجه خود هستند
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه استراتژی دوم این کشورها تبدیل سیاست خارجی خود به یک برند است، عنوان کرد: قطر مثالی واضح از این برندسازی سیاست خارجی است. شبکه الجزیره قطر، تولید گاز LNG، فعالیتهای مربوط به دیپلماسی و میانجیگری در حوزه سیاست بینالملل، همگی از نمودهای تلاش قطر برای تبدیل کردن سیاست خارجی خود به یک برند جهانی است. امارات نیز همانند قطر در سالهای اخیر تلاش زیادی کرده تا خودش را به عنوان یک مقصد گردشگری، مرکز مالی بینالمللی و همچنین در صنعت حمل و نقل برند کند.
وی افزود: اما برخی از این کشورها برای بازیگری بیشتر به نوعی از سیاست خارجی متوسل میشوند که با مقدورات و محدودیت های آنان همخوانی ندارد. به عنوان مثال ورود امارات به جنگ یمن از مصادیق این مسئله است که این را باید در زمره اشتباهات استراتژیک این کشورها قلمداد کرد. در واقع سیاست برندسازی گاهی باعث میشود تصاویری غیر واقعی از قدرت ملی کشورها و توان بازیگری آنها شکل بگیرد و همین موضوع باعث تحریک سیاستمدارن به اتخاذ سیاستهای اشتباه میشود.
اصغری ثانی بیان کرد: حوزه خلیج فارس علاوه بر اینکه یک موقعیت استراتژیک بین المللی دارد، دربرگیرنده دو طیف بازیگران است که شامل کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس و ایران در قسمت شمالی است. ایران همواره تلاش کرده است در راستای سیاست همسایگی، روابط خود را با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس گسترش دهد. اما در پاسخ، کشورهای عربی به جای اتخاذ سیاست خارجی مستقل، همراستا با سیاست خارجی اروپا و آمریکا، بر علیه منافع و امنیت ملی ایران اقدام نمودهاند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در خصوص توافق عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی اظهار کرد: این توافق را نیز باید از زاویه تلاش برای بقا دید، واقعیت این است که برجام توازن قوا را به نفع ایران تغییر داد، با پیروزی ترامپ کشورهای عربی از جمله امارات دولت آمریکا را به خروج از برجام تشویق کردند و و آمریکا در مسئله تحریمها و سیاست فشار حداکثری همراهی کردند.
وی ادامه داد: اما شکست آمریکا در سیاست فشار حداکثری و همچنین شکستهای پیدرپی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل در خصوص تمدید ممنوعیت تسلیحاتی ایران و مکانیزم ماشه و همچنین کاهش محبوبیت ترامپ در داخل آمریکا جامعه عرب و بخصوص امارات و سعودی را نگران کرد. اماراتیها تصور میکردند میتوانند با شکست و تضعیف ایران، موضوع جزایر سهگانه را به یک موضوع سیاسی- حقوقی بین المللی تبدیل کنند و در سایه قدرتهای بزرگ به خواستههای نامشروع خود برسند اما به نظر میرسد این تصور نقش بر آب شده است.
امارات برای تامین بقا و امنیت خود دیگر نمیتواند روی آمریکا حساب باز کند
اصغریثانی با بیان اینکه عادیسازی روابط بین امارات و اسرائیل از مدتها پیش به صورت مخفیانه شروع شده بود، اضافه کرد: این توافق را باید از دریچه ناامید شدن از آمریکا دید. از منظر اماراتیها، ترامپ در برابر ایران قاطعانه عمل نکرد و یک سیاست متزلزل را به نمایش گذاشت. آنها انتظار داشتند ترامپ در برابر تحولات چند ساله اخیر بخصوص در انهدام پهپاد جاسوسی آمریکا ونیز دربرابر موشک باران پایگاه الاسد توسط سپاه پاسداران واکنش نشان دهد اما شاهد انفعال و عقب نشینی بیسابقه آمریکا بودند. به همین دلیل به نظر میرسد امارات دیگر برای تامین بقا و امنیت خود نمیتواند روی آمریکا حساب کند بنابراین به سمت برقراری روابط با اسرائیل رفته است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: توافق امارات با اسرائیل یک توافق یک طرفه است که هیچ سودی برای امارات ندارد. آنچه به عنوان تعویق الحاق کرانه باختری از جانب رژیم صهیونیستی عنوان شده تنها برای مدیریت افکار عمومی جامعه عرب است و به نظر نمی رسد اصلا چنین سیاستی وجود داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه در خصوص پایداری این توافق باید منتظر تحولات آینده بود، تصریح کرد: کشورهایی همچون بحرین و سعودی در حال ارزیابی واکنشها نسبت به توافق امارات و اسرائیل هستند. اگر واکنش افکار عمومی مسلمانان بخصوص جامعه عرب به این توافق فروکش کند، احتمالا شاهد آشکارسازی روابط سعودی، بحرین و عمان هم با رژیم صهیونیستی خواهیم بود.
انتهای پیام
نظرات