هنر چنتهبافی از هنرهای اصیل ایرانی محسوب میشود که در طی سال ها و به مرور زمان فراموش شده است و اکنون به صورت محدودی تلاش میشود تا این هنر زنده بماند. با در نظر گرفتن اینکه آموزش این هنر چندان جدی نگرفته شده است، نسل جدید نه تنها آشنایی چندانی با این هنر ندارد، بلکه تعداد کسانی هم که در این رشته فعالیت میکنند نیز بسیار کم است.
بافت چنته در نقاط مختلف ایران از هم متفاوت است. پس از پایان بافت چنته آن را دو تا میکنند و مانند کیسه به نحوی میدوزند که طرف بالای آن باز بماند و پشت قالی به طرف داخل کیسه دوخته شود. اغلب از چنته برای حمل وسایل شخصی یا پوششی برای هدیه استفاده میکردند.
هنر چنتهبافی در مناطق مختلف ایران وجود داشته که البته قطعا مدل و سبک کاری آنها متفاوت بوده است و میزان ماندگاری آنها در دنیای امروز نیز با یکدیگر متفاوت است. یکی از معروف ترین نقاطی که در هنر چنتهبافی سررشته داشته است و این روزها نیز برای احیا و پویایی آن تلاش میکند، شهرستان ابرکوه در استان یزد است.
نوع بافت چنته در استان یزد، مربوط به دوران زردشتیان است و معنای آن کیسه حمل اشیای قیمتی است. گفته می شود علت اینکه به این هنر چنته گفته میشود نیز به این خاطر است که از چند سوزن برای بافت استفاده میشود و در واقع به معنای چندبافی است.
از دیرباز زردشتیان شهرستان ابرکوه در استان یزد این رسم را داشتند که داماد سنگ قیمتی یا طلا را در داخل چنته میگذاشت و تقدیم به خانواده عروس میکرد. خانواده عروس هم منتظر بودند که ببینند داماد چه هدیهای در چنته دارد. گفته میشود که ضربالمثل «چه در چنتهات داری؟» نیز از همین رسم برگرفته شده است.
حامد اکرمی، احیاگر و تولیدکننده صنایع دستی و سوغات شهرستان ابرکوه در استان یزد در این زمینه به ایسنا میگوید: به طور کلی چنته به معنای کیسه دستدوز برای حمل اشیا قیمتی، زینتی و ارزشمند است. قشقاییها چنته را همانند قالی میبافند به عنوان کشکول یا جای قرآن از آن استفاده میکنند. نقوش و بافت چنته قشقایی با آنچه در یزد بافته میشود بسیار متفاوت است.
او ادامه داد: سخت ترین نوع چنته از ابریشم ساخته میشود و مربوط است به دوره زرتشتیان ساکن در منطقه ابرکوه. در گذشتههای بسیار دور رسم بوده است که داماد هدیه خود به عروس را در چنته قرار میداده است و وقتی میگفتند داماد چه چیزی در چنته دارد یعنی چه هدیهای برای عروس آورده است؟ آنهایی هم که وضع مالی خوبی نداشتند در چندهایشان گل خوشبو یا هل میگذاشتند که میگفتند خانواده داماد چیزی در چنتهشان نبوده؛ یعنی هدیه ارزشمندی نیاوردهاند.
اکرمی بیان میکند: بعد از ورود اسلام و تا حدود ۵۰ سال پیش، این رسم کاملا به صورت برعکس اجرا میشد و مادر عروس در مراسمی به عنوان پیش گذارون هدیه برای داماد میبرد که این هدیه را در چنته قرار میداد و خانواده داماد به نشانه احترام مقداری پول را در چنته قرار میدادند و به خانواده عروس برمی گرداند.
او درباره جریان احیای هنر چتتهبافی نیز توصیح میدهد: سالها است که دیگر کسی از هنرمندان چنتهبافی باقی نمانده است و من که واقعا نگران این هنر بودم از حدود سه سال پیش تلاش کردم بتوانم یک هنرمند چنتهباف پیدا کنم که متاسفانه نشد. در نهایت یک نمونه قدیمی چنته متعلق به ۱۰۰ سال پیش را پیدا کردم و روی آن مهندسی معکوس انجام دادم. بعد از حدود یک ماه آزمون و خطا توانستم این هنر را یاد بگیرم و امروز نیز در حال آموزش آن هستم. همچنین در این هنر تغییرات کاربری ایجاد کردهایم و از این بافت برای زیورآلات و حتی بافت کیف پول نیز استفاده میکنیم.
انتهای پیام
نظرات