مهدی آخرتی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص وضعیت شعر و شاعری، نقد آن و جریانهای شعری موجود در جامعه اظهار کرد: بنای شعر بر دغدغه است و شعر محصول شکست اجتماع است؛ منظور از شکست اجتماع دغدغههای فلسفی و تا حدی دغدغههای زندگی است اما اگر دغدغههای زندگی از حدی بالاتر برود شاعر از اندیشیدن بازمیماند و با توجه به اینکه لازمه شعر گفتن اندیشیدن و فکر کردن است، اگر وقت اندیشیدن وجود نداشته باشد دغدغهها را هم نمیتوان بیان کرد.
آخرتی در رابطه با تاثیرات شرایط بحرانی جامعه بر ادبیات گفت: ادبیات ذهنی آزاد میخواهد، نه اینکه بدون دغدغه بلکه ذهن آزاد و دغدغهمندی که به فکر ادبیات باشد اما اوضاع کنونی جامعه، ذهن شاعران را درگیر کردهاست و کرونا، وضعیت نابهسامان معیشتی، اقتصادی، مشکلات اجتماعی و نگرانی از آینده جزو آن دسته از درگیریهای ذهنیای قرار گرفتهاند که نمیگذارند ذهن جامعه ادبیات آزاد باشد.
وی تصریح کرد: صنعتی شدن جامعه نیز از دلایل دیگری است که روح شعر را گرفته و به نظر من قطعا به دلیل بعضی راحتیهایی که در زمینههای مختلف در جوامع مدرن به وجود آمده است، شعر افت کرده است.
آنچه امروز در جلسات شعر به عنوان نقد میبینیم اظهارنظر معمولی است؛ نه نقد
مهدی آخرتی ابراز عقیده کرد: برای یک نقد خوب، منتقد خوب باید وجود داشته باشد و منتقد خوب کسی است که به شاخهای از نقد که میخواهد وارد شود مسلط باشد که از آنها میتوان به نقد روانشناسی، نقد فلسفی، نقد ساختارگرا، نقد ارزشی، نقد فرمالیسم، نقد جامعهشناسی، نقد نشانهشناسی و... اشاره کرد که هرکدام شاخههای عظیمی هستند؛ اما کاری که امروز ما انجام میدهیم تقریبا نقد بلاغی است و صرفا میگوییم که کجای کار، خوب و کجای آن بد بوده است و آنچه که در جلسات میبینیم نقد نیست و صرفا اظهارنظر معمولی است و در حقیقت داوری نیست.
این شاعر و منتقد ادبی افزود: از 60 سال پیش گفته شده که نقد امروز یک متن است که به متن شعر اضافه میشود و باعث میشود مخاطب از هم درکنش این دو متن به چیزی دست یابد، یعنی جداکردن سره از ناسره دیگر نقد امروز در دنیا نیست؛ اما ما هنوز این کار را به صورت سنتی انجام میدهیم، البته منتقدان هم حق دارند چون زمان خواندن و هزینه خریدن کتاب را برای بالا بردن سواد ادبیشان ندارند.
وی بیان کرد: در همین نقد بلاغی سنتی هم حداقل این باید باشد که هم خوبی اثر گفته بشود و هم بدی آن، یعنی هم سره گفته بشود و هم ناسره، دوم اینکه هرچند در نقد ژورنالیستی به صاحب اثر نگاه نمیشود و متن نقد میشود، در نقدهای داخل جلسات باید به سن و سابقه شاعر هم توجه داشته باشیم و مراعات آن را هم بکنیم که آن شاعر دلزده نشود و تشویق هم همراه نقد باشد. نکته دیگری که بسیار مهم است وجود نقد مکتوب در روزنامهها است که امروز این اتفاق بسیار کم شده است و به نظرم نقد خوب وقتی جریان پیدا میکند که بستر نقد، بهویژه نقد مکتوب فراهم باشد.
آخرتی در رابطه با مشکلاتی که امروزه شاعران با آنها روبهرو هستند، بیان کرد: غم نان و نداشتن پول مشکل اصلی امروز شاعران است، بنده اکنون سه کتاب آماده دارم اما هزینه برای چاپ آنها را ندارم، شعرهای کلاسیک من چاپ نشده است و مقدار زیادی هم شعر سپید از کتاب قبلیام به جا مانده که چاپ نشده و میتواند تبدیل به یک کتاب شود. یک کتاب نقد هم نوشتهام که از 1000 صفحه یادداشتبرداری در مورد مسائل ادبی، ساختارگرایی، فرمالیسم و نشانهشناسی تشکیل میشود و حاصل کتابهایی است که تاکنون خواندهام و آن هم به همان دلیل نداشتن هزینه برای چاپ، به چاپ نرسیده است.
این شاعر و منتقد ادبی اضافه کرد: سازمانهای متولی فرهنگ، حتما باید بودجه برای ادبیات کنار بگذارند، بودجهای که حداقل مقداری به شاعران خوب برسد و به نظرم اگر چند شاعر بزرگ تا حدی تامین بشوند میتوانند کمک کنند تا بقیه شاعران هم بزرگ و برجسته بشوند اما این اتفاق نمیافتد.
پست مدرنیسم یک وضعیت است؛ نه جریان شعری
مهدی آخرتی در رابطه با جریان شعر پست مدرن ابرازعقیده کرد: به عقیده من پست مدرنیسم یک وضعیت است و به نظرم یک جریان شعری و ادبی نیست. اینکه وضعیت است یعنی نمیتوان آن را محدود کرد، هرچند جامعه امروز ما سنتی است اما در وضعیت پست مدرنیسم قرار داریم و ادوات و ابزاری که از آنها در زندگی استفاده میکنیم ابزار پست مدرن است. فلاسفه میگویند که پست مدرنیسم همزمان با مدرنیسم شروع شده، یعنی 400 سال است که در جریان است.
وی ادامه داد: به نظرم شعر پستمدرن از لحاظ اندیشهمایگی خوب است و اضافه شدن اندیشه به شعر را میپسندم اما از لحاظ فرم به فرم تکراری رسیده و شعری که باید و نباید قطعی روی آن گذاشته شود، خراب میشود. برای مثال اگر در شعر پست مدرن، فرم به یکسری حالتهای خاص محدود شود آن شعر خراب میشود.
این شاعر و منتقد ادبی اضافه کرد: اگر بخواهیم بررسی کنیم بسیاری از شاعران معاصر ما شاعران پست مدرن بودهاند که میتوان به نصرت رحمانی و شاملو اشاره کرد اما برخی افرادی که آوانگارد هستند فقط خود را قبول دارند و نام پدر و مادر شعر پست مدرن بر روی خود گذاشتهاند.
آخرتی تشریح کرد: هنوز دو دهه از جریان پیدا کردن شعر پست مدرن نمیگذرد اما اکنون از تبوتاب افتاده و جریانهای شعر امروز اغلب نئوکلاسیک است که میتوان به شعرهای فاضل نظری، مهدی فرجی، محمدعلی بهمنی و... اشاره کرد، مردم دوباره به همانها برگشتهاند، به دلیل اینکه جریان مدرن شعر موفق نبوده است و تاریخ این را اثبات میکند.
وی در رابطه با اینکه جریان تازهای در آینده، در جامعه ادبی به راه میافتد یا خیر، گفت: جریان فکری تازه میتواند در شعر به وجود بیاید اما بعید میدانم که دیگر جریان فرمی تازه به وجود بیاید، به دلیل اینکه فرمی که نیامده باشد نداریم، شاملو در 70 سال پیش شعر سپید را به جامعه ادبی پیشنهاد داد و وزن و قافیه را حذف کرد و یدالله رویایی و افراد دیگر مانیفستهای دیگری بر شعر سپید اضافه کردند. کاری که انجام نشده باشد در فرم دیگر به ذهننمیرسد و فکر میکنم فرم، دیگر تغییری نمیکند.
این شاعر و منتقد ادبی ادامه داد: امروز شاعران ما بسیاری از مسائل فرمی و بلاغی شعر را نمیدانند و بر روی این موضوع باید قدرتمندتر عمل کرد؛ اما ابداع کردن فرم جدید کاری عبث است و به قول اساتید بازاریابی چرخ را دوباره اختراع کردن است.
آخرتی در خصوص تاثیر جشنوارههای ادبی بر آثار شاعران ابراز عقیده کرد: با توجه به اینکه جشنواره شعر آزاد کم داریم و بیشتر جشنوارهها بستربندی شده است، طبع شاعر از او گرفته میشود.همچنین جشنوارهها برای شاعر انگیزه برای رقابت ایجاد نمیکند، به دلیل اینکه جوایز آنها واقعا ناچیز است و اینکه جشنواره پروپوزال مشخصی هم ندارند و قطعا تاثیر مهمی بر آثار شاعران نخواهند داشت.
وی با بیان این بیت که «روزی که برف سرخ ببارد از آسمان، بخت سیاه اهل هنر سبز میشود» بیان کرد: من نسبت به هنر این کشور گلهمند هستم و این گلهمندی هم نسبت به مردم و هم مسئولین است، به دلیل اینکه شاعران باسابقهای وجود دارند که غم نان دارند. ما کرسی و تریبونی در روزنامهها نداریم که حرفها و اشعارمان هر هفته چاپ شود و به نظرم اگر حداقل یک برنامه چندساعته در هفته در صداوسیمای خراسان برگزار شود، اتفاقهای بسیار خوبی خواهد افتاد، کمک به چاپ و پخش کتابها نیز از اتفاقات خوبی است که قطعا به جامعه ادبیات کمک خواهد کرد.
آخرتی در رابطه با تاثیر زبان بر ماندگاری فرهنگ و هویت کشور گفت: زبان ما اگر از بین برود و ادبیات کشور ضعیف شود، تمام هویتمان از بین خواهد رفت. تمام فرهنگ یک ملت وابسته به زبان آن کشور است و باید مراقب آن باشیم.
وضعیت جلسات شعر مشهد مطلوب نیست
این شاعر و منتقد ادبی گفت: اگر از تعارف بگذریم امروز وضعیت علمی شاعران مشهد بسیار ضعیفتر شده، وضعیت جلسات شعر مشهد مطلوب نیست و دیگر شب شعرهای خوب نداریم.
آخرتی در رابطه با دلایل پایین آمدن سطح کیفی جلسات شعر مشهد، اظهار کرد: یکی از دلایل گرفتاری شاعران و داشتن غم نان است که فرصت مطالعه را از شاعران گرفته و خیلی از شاعران خوب هم که در جلسات شرکت میکردند به دلیل مشغلههای زندگی از این فضا دور شدند، دلیل دیگر فضای مجازی است که باعث سطحی شدن مردم شده است.
وی ابراز عقیده کرد: مردم در فضای مجازی اطلاعات وسیع اما سطحی دریافت میکنند، بسیار شعر میخوانند اما شعر ضعیف میخوانند، خیلی از اطلاعات را دریافت میکنند اما آن اطلاعات ضعیف و سطحی است و این باعث تاثیر منفی بر ادبیات شده و به نظر من فضای مجازی فقط وقت هنرمند را میگیرد و باعث میشود او نتواند وقت زیادی را به هنر بپردازد.
این شاعر و منتقد ادبی بیان کرد: یکی از آفات برگزاری جلسات، جریانسازی حزبی شعری است که برخی از افراد یک جریان و ژانر شعری را قبول دارند و جریان دیگری را قبول ندارند.
وی ابرازعقیده کرد: آفت دیگر نبود منتقد در جلسات است، زمانی منتقد و افرادی که حرف درست بزنند زیاد بود اما اکنون متاسفانه در مشهد علاوه بر اینکه منتقد وجود ندارد، در بعضی جلسات اطلاعات غلط به شاعران داده میشود و به نظر بنده این فاجعه است که باعث برگشت به عقب شاعران میشود و همچنین اینکه جلسات رونقی نداشته باشد، اما میتوان نسل بعدی به شرط مطالعه و تحقیق نسلی قوی در شعر باشند.
آخرتی تصریح کرد: فردی که جلسه شعر برگزار میکند باید یک سری ویژگیها را داشته باشد که متاسفانه معمولا افراد این ویژگیها را ندارند. از جمله آن ویژگیها میتوان به منظم بودن، منتقد بودن، شاعر خوب بودن، توانایی مدیریت جلسه را داشتن و برقراری ارتباط خوب با جوانان، پیشکسوتان و فضاهای رسانهای اشاره کرد.
وی در رابطه با آفات تعدد جلسات گفت: تعدد جلسات شعر، شاعران را تنبل میکند و باعث میشود که فقط در جلسات نزدیک به محل سکوت خود شرکت کنند و این قطعا به ضرر آنهاست، زیرا شاعران و منتقدان خوب پراکنده میشوند.
این شاعر و منتقد ادبی ادامه داد: در اوایل دهه 80، دو جلسه خوب در مشهد برگزار میشد که تمامی شاعران برجسته در آنها شرکت میکردند و در هر جلسه حداقل بین 100 تا 150 نفر حضور داشتند؛ به طوری که فرصت نمیشد تمام آنها شعر بخوانند و به نظر من این خیلی اتفاق خوبی است که مانند آن زمان دو جلسه با کیفیت و تعداد بالای شرکتکنندگان برگزار شود و به نظرم در شهری مثل مشهد با این سطح مخاطب شاعر، بیشتر از دو تا سه جلسه حرفهای جواب نمیدهد.
آخرتی در رابطه با اینکه چقدر میتوان به آینده شعر مشهد امیدوار بود، گفت: ادبیات خراسان و زبانی که ما از آن در شعر استفاده میکنیم پتانسیل خیلی خوبی دارد و بزرگترین شاعران کلاسیک در خراسان بودهاند که میتوان به فردوسی، انوری، مولوی و عطار و... اشاره کرد و امروز هم اگر دوستان شاعر همت کنند و مطالعههای شعری و غیرشعری و سواد ادبیشان را بالا ببرند، به بزرگترهای شعر احترام بگذارند و بزرگتری را بشناسند میتوان به آینده شعر در مشهد امیدوار بود.
وی در خصوص تاثیر برگزاری کارگاههای ادبی در رشد و ارتقاء آثار شاعران اظهار کرد: برگزاری کارگاههای ادبی در جهت پیشرفت شعر شاعران خیلی تاثیرگذار است اما در مشهد کارگاههای ادبی کم است و دلیلش این است که یا شاعران به دنبال این موضوع نرفتهاند و هزینه نمیکنند و یا افرادی که میخواهند کارگاه برگزار کنند اطلاعاتشان آنقدر نیست که بتوانند کارگاه را در چند ترم پیش ببرند و فقط بنده در حال حاضر به این صورت در مشهد کارگاه برگزار میکنم.
آخرتی اضافه کرد: بنده از اواسط دهه 80 کارگاه شعر برگزار میکنم و در کارگاهم تعداد 38 نفر هنرجو هم داشتهام و زمانی بوده که 5 نفر هنرجو هم داشته باشم. درکل تعداد آنها برایم اهمیت نداشته است، همین که بتوانم چند نفر را به سمت جلو حرکت دهم و باعث پیشرفتشان شوم که آنها نیز به چند نفر دیگر کمک کنند همواره برایم مهم بوده است.
انتهای پیام
نظرات