خبرنگاران و عکاسان که از اولین روزهای شیوع این ویروس کوچک جهانگرد در کشور و در شرایطی که اغلب مشاغل به صورت جدی خانهنشین شده بودند، با حضور در بیمارستانها و مراکز درمانی و در کنار مدافعان سلامت، تلاش کردند تا همه چیز را با چشم ببینند و با گوش بشنوند و روایتشان درستترین باشد. ضمن آنکه هم در عرصه جهانی و هم در حیطه ملی، تعدادی از اهالی رسانه نیز به بیماری ناشی از این ویروس مبتلا و سختیهایش را متحمل شدند. متاسفانه برخی از آنان نیز جان خود را به همین دلیل از دست دادند.
خبرنگار بخش رسانه ایسنا در گفتوگو با تنی چند از این افراد، به روایت تلاشهای اهالی رسانه و تجارب خبری در روزگار کرونا پرداخته است.
خبرنگاران؛ قشر همیشه در صحنه حاضر
مهدی بختیاری، مدیر اخبار خبرگزاری «تسنیم» با اعتقاد بر اینکه «کرونا تمام مشاغل و حرفههای دنیا را تحت تاثیر قرار داده است»، دربارهی فعالیت خبرنگاران در این مدت، میگوید: خبرنگاران قشری هستند که همیشه در صحنه حضور دارند و در مدت شیوع ویروس کرونا و حتی در اوج بحران نیز در کنار پرستاران حضور داشتند و در حوزههای تصویر و خبر، آنهم به صورت داوطلبانه فعالیت میکردند.
او همچنین درباره اینکه چرا اغلب، فعالیتهای رسانهها از چشم جامعه پنهان میماند، اظهار میکند: آدمهای رسانهای معمولا بازتابدهنده اتفاقات دیگر هستند و بسیار کم پیش میآید که کار خودشان را نشان دهند. به همین خاطر هم اغلب حضور و فعالیتشان دیده نمیشود؛ به عنوان مثال در ماههای اخیر در کل جهان و حتی شرکتهای تجاری بزرگ جهان تعدیل نیرو وجود داشت که رسانهها نیز از چنین جریانی مستثنی نبودند، اما خبر تعدیل نیرو در یک شرکت تجاری بیشتر به گوش مردم رسید تا تعدیل نیرو در یک رسانه.
آیا باید زحمات خبرنگاران از سوی جامعه دیده شود؟
شهریار شمس، دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران نیز در عین حال با اعتقاد بر اینکه روزنامهنگاران در این مدت وظیفه خودشان را انجام دادهاند، یادآور میشود: دکتر نمکدوست (استاد علوم ارتباطات) مثال زیبایی دارند که میگویند روزنامهنگار همانند مغز جامعه میماند. تمام اندامهای حسی توسط مغز کنترل میشود، اما در علم پزشکی مغز بیحسترین جای بدن محسوب میشود. در این مدت نیز روزنامهنگار تمام وظایف خود را بهدرستی انجام داده است؛ به عنوان مثال اینکه در طول تاریخ برای اولین بار مردم در روز سیزده بهدر بیرون از منزل نرفتند، محصول اطلاعرسانی همکاران ما بود.
او ادامه میدهد: اما اینکه بگوییم زحمات اهالی رسانه دیده نشده است، این سوال را مطرح میکند که آیا اصلا باید این زحمات توسط جامعه دیده شود؟ ما وظیفهای داریم که آن را انجام میدهیم و به انجام آن نیز افتخار میکنیم و انتظاری هم از جامعه وجود ندارد که از روزنامهنگاران تقدیر کنند. من باور دارم که روزنامهنگاران و خبرنگاران در روزهای کرونایی عملکرد خوبی داشتند و تاثیرات زحمات آنها را نیز میتوان بهخوبی متوجه شد.
این روزنامهنگار با بیان اینکه «حتی انجام وظیفه کادر درمانی نیز توسط اهالی رسانه به گوش جامعه رسانده میشود»، اظهار میکند: باید این موضوع را بپذیریم که شغلی را انتخاب کردهایم که کارمان اطلاعرسانی است، اما خودمان دیده نمیشویم. در بحثهای صنفی نیز رسانهها بیشتر حمایت را از اصناف مختلف میکنند، اما وقتی نوبت به صنف روزنامهنگاران میرسد خودمان خیلی نمیتوانیم از خودمان دفاع کنیم. چون انگار این موضوع را بخشی از طبیعت صنف خودمان میدانیم.
سردبیر روزنامه «همشهری» همچنین درباره تعدیل نیروهای برخی از روزنامهها در ماههای اخیر، بیان میکند: چرا ما باید در شرایط اقتصادی نامناسب قید روزنامهنگاران و خبرنگارانی که نقطه قوت رسانهها هستند را بزنیم؟ مگر اصلا رسانه بدون روزنامهنگار معنی دارد؟ اما این اتفاقات به این خاطر رخ میدهند که رسانههای ما زاده یارانه هستند. برخی روزنامه چاپ میکنند که یارانه بگیرند و نه اینکه مشتری را جذب کنند، بنابراین وقتی میخواهد هزینه را کم کند نقطه قوت خود را میزند.
دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران ادامه میدهد: اگر این چرخه ادامه پیدا کند، طبیعتا کیفیت روزنامه پایین میآید، مخاطب کم میشود، فروش کاهش پیدا میکند و در نتیجه رسانه پیگیر یارانه خود میشود. در این میان باید این نکته را در نظر داشت که به هر حال رسانههایی که کار میکنند یا در این مدت سودآور بودهاند یا ضرردِه؛ اگر ضرر آنها بیشتر بوده است در تمام این سالها باید تعطیل میکردند و اگر سودآور بودند باید از سودی که در همه این سالها کسب کردهاند، بخشی را در مواقع بحران صرف نیروهای انسانی خود بکنند.
با آمدن کرونا شرایط برای رسانههای مکتوب بدتر شد
الناز محمدی، دبیر سرویس اجتماعی روزنامه «شهروند» نیز درباره وضعیت خبرنگاران در ایام کرونایی و تاثیراتی که این پدیده در حرفه رسانه داشته است، میگوید: پیش از کرونا نیز روزنامهها دچار مشکلات مالی شده بودند و این موضوع ذهن مسئولان روزنامهها را بهنوعی درگیر کرده بود. بنابراین میتوان گفت که کرونا برای مدیرانی که دنبال بهانه میگشتند تا خرج را کمتر یا روزنامه را کوچک کنند، فرصت خوبی را فراهم کرد.
او با تاکید بر اینکه «با آمدن کرونا شرایط برای رسانههای مکتوب بدتر شد»، ادامه میدهد: شرایط دورکاری باعث شد تا مدیران به این بیندیشند که میتوانند به جای پرداخت بیمه به نیروهای ثابت، به صورت حقالتحریر با خبرنگاران کار کنند. چندی پیش گفته شد که در سال ۹۷ و اوایل سال ۹۸، هفت یا هشت میلیارد در روزنامه «شهروند» گم شده است و به همین خاطر تصمیم گرفتهایم تا فعالیت روزنامه را به صورت آنلاین ادامه بدهیم. من نزدیک هشت سال است که در روزنامه «شهروند» کار و فکر میکنم بیان چنین مطالبی فقط برای کوچک کردن مجموعه است؛ چراکه به هرحال هزینه روزنامهها بالا رفته و مدیران موظف به پرداخت افزایش حقوق اجباری هستند و میدانند که در شرایط فعلی، چنین کاری امکانپذیر نیست.
این روزنامهنگار در ادامه با طرح این پرسش که در شرایط فعلی که رسانهها دچار مشکل شدهاند و برخی از روزنامهنگاران تعدیل شدهاند، معاون امور مطبوعاتی کجای ماجرا ایستادهاند؟، یادآور میشود: چرا تاکنون هیچ اقدامی از سوی این معاونت صورت نگرفته است؟ آیا به غیر از این است که الان وضعیت مطبوعات به شدت بد شده است، پس چرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صحبتی در این زمینه نمیکند.
او خاطرنشان میکند: الان روزنامهنگاران از همه طرف از مدیران و مسئولان گرفته تا مردم پشتشان خالی شده است و در واقع ما یکسری خبرنگار هستیم که هیچ حمایت روانی و مالی از ما صورت نمیگیرد.
چرا فعالیتهای خبرنگاران دیده نمیشود؟
در این میان اما محمد بلوری، روزنامهنگار پیشکسوتی که از او با عنوان پدر حادثهنویسی مطبوعات ایران یاد میشود، معتقد است که تمام بار رسانهها بر دوش خبرنگاران است و باید از آنها حمایت کرد؛ او میگوید: در شرایط فعلی که رسانه درگیر موضوع کرونا هستند و خبرنگاران به صورت دورکاری یا از نزدیک و با حضور در برنامههای خبری سعی در پوشش اخبار این پدیده جهانی دارند، بسیاری از روزنامهها میتوانستند روزنامهنگارانشان را نگه دارند و از سایر مخارج اضافه چشمپوشی کنند.
او به طرح این پرسش میپردازد که «مگر حقوق خبرنگاران در شرایط فعلی رسانهها چقدر است؟» و ادامه میدهد: همه میدانیم که حقوق فعالان این حرفه جزو ناچیزترین حقوقها به حساب میآید، اما همیشه برای رعایت تعادل میان مخارج از حقوق خبرنگاران میزنند.
او با تاکید بر اینکه «روزنامهها باید حرفِ دل مردم را بزنند»، اظهار میکند: اگر در گذشته تیراژ روزنامههایی همچون «کیهان» و «اطلاعات» به یک میلیون نسخه میرسید، به این خاطر بود که مردم خواستههایشان را در این روزنامهها میدیدند. من اصلا باور ندارم که علت کم مخاطب بودن روزنامههای امروز به رسانههای نوین و ماهوارهها برمیگردد، چرا که هیچ وسیله ارتباطی نمیتواند جای روزنامهها را بگیرد. به نظرم اگر کمی فضا بازتر شود، رسانهها میتوانند به همان شرایط قبلی بازگردند.
بلوری همچنین درباره اینکه چرا فعالیتهای خبرنگار آنگونه که باید دیده نمیشود؟ بیان میکند: سابقا سندیکایی وجود داشت که همه خبرنگاران که حدود ۵۰۰ خبرنگار فعال میشدند عضو این سندیکا بودند و قدرت آن به اتحاد میان خبرنگاران بود، اما از زمانی که انجمنهای صنفی زیاد شدند طبیعتا قدرت آنها تقسیم شد و عملا امکان پیگیری کار خبرنگاران و حقوق آنها از دست داده شد.
آینده رسانههای چاپی مبهم است
از سوی دیگر مهدی رحمانیان، مدیر مسئول روزنامه «شرق» بر این باور است که ادامه فعالیت روزنامهها در شرایط فعلی کار دشواری است. او میگوید: پیش از اینکه به کرونا بپردازیم باید به شرایط پیش از کرونا و حتی پیش از تحریمها بپردازیم. پیش از دوران تحریم به دلیل اینکه فعالیتهای جدید در فضای رسانهای آغاز شد و فضای دیجیتال به دنیای رسانه وارد شد، مطبوعات نیز با چالشهایی مواجه شدند و از این جریان با وجود خوبیهایی که به دنبال داشت، آسیبهای بسیاری دیدند. بر این اساس رسانههای مکتوب با افت تیراژ مواجه شدند و به نوعی مخاطب به فضای دیجیتال روی آورد و آگهیها نیز به همین سمت رفتند؛ اما آن زمان هنوز هم رسانههای مکتوب میتوانستند دخل و خرج خودشان را داشته باشند.
او یادآور میشود: از سوی دیگر باید این نکته را در نظر داشت که سقف پرواز مطبوعات در کشور ما کوتاه است و طبیعتا محدودیت باعث میشود که مخاطب به سمتی کشیده شود که آزادیهای بیشتری وجود دارد. در این میان تحریمها نیز آغاز شدند و به صورت مستقیم بر رسانههای مکتوب تاثیر گذاشتند. مصالح اصلی روزنامهها همچون کاغذ، زینک و مرکب با پدیدهای به نام جهش ارزی مواجه شدند و این در حالی بود که قیمت روزنامهها یا ثابت ماند یا با اندکی افزایش همراه شد. بنگاههای تولیدی نیز که پیش از این به روزنامهها آگهی میدادند خودشان درگیر مشکلات اقتصادی شدند و به همین دلیل میزان آگهیها نیز کمتر شد. در واقع درآمد و هزینهها به شدت کاهش داشت و فروش نیز بسیار پایین بود.
مدیر مسئول روزنامه شرق خاطرنشان میکند: در این شرایط همه دنیا با یک بلای جهانی به نام کرونا مواجه شدند و این بلای جهانی آخرین ضربه را به بدن نیمه جان مطبوعات در کشور ما وارد کرد. بعد از عید روزنامهها به دنبال دستور ستاد ملی کرونا اصلا منتشر نشدند و درآمد روزنامهها به صفر رسید.
او همچنین دربارهی تعدیل نیروهای خبرنگار در وضعیت کرونایی اظهار میکند: دلیل اصلی این موضوع کرونا و شرایط حاصل از آن بوده است. ما یا باید کل بار را زمین میگذاشتیم یا اینکه برای ادامهی مسیر بخشی از آن را سبک میکردیم. افق برای رسانههای مکتوب، تاریخ و کاملا مبهم است ما باید کاغذ داشته باشیم و کاغذ هم از گروه کالاهای اساسی خارج شده است و همین موضوع به علاوه تمام هزینههای دیگری که یک رسانه مکتوب باید بپردازد، باعث شده که آینده رسانههای چاپی تاریک شود و قطعا در چنین شرایطی نیازمند سرمی است تا خودش را از این مرحله عبور دهد.
انتهای پیام
نظرات