حامد مکملی بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر در استان قزوین از سال ۱۳۷۰ کار خود را در عرصه هنر آغاز کرده است؛ وی سال ۱۳۹۷ نمایشی با عنوان «روشنک» را روی صحنه برد که بهعنوان کار برگزیده استان قزوین به جشنواره تئاتر فجر معرفی شد و سال ۱۳۹۸ تئاتر دیگری با عنوان «کمین ژاله» داشته که مراحل تمرین و کارهای نهاییاش انجام و آماده اجرا بوده اما با شیوع کرونا متوقف شده است؛ در روزهای خاموشی سالنهای تئاتر با این هنرمند به گفتوگو نشستیم.
کرونا چه تأثیری بر روی شغل و حرفه شما گذاشته است؟
بهعنوان کسی که تئاتر کار میکند میگویم که کرونا به صورت مستقیم روی فعالیت هنری من تاثیرگذار بود و نمایش «کمین ژاله» که مراحل تمرین و کارهای نهاییاش انجام و آماده اجرا شده بود با شیوع کرونا برخورد کرد و متوقف شد.
فکر میکنید اگر کرونا ادامهدار باشد چه اتفاقی میافتد؟
کرونا با ما هست و به این زودی از بین نمیرود مانند بسیاری از بیماریهایی که آمدند و ماندگار شدند ولی آنچه قابل توجه است این است که همه موضوعات به روال خودش برگشته ولی فقط دنیای هنر، فرهنگ و علوم انسانی که دچار بحران و نوسان است.
دلیل این موضوع به قبل از کرونا بازمیگردد، ما در حوزه فرهنگ و علوم انسانی مدعی زیاد داریم ولی برنامه درست و مدونی نداریم یا نباید داشته باشیم. آنقدر به مردممان خوراک فرهنگی ندادهایم که وقتی آن خوراک قطع شود مردم سراغش را بگیرند.
ما ذهنها و اندیشهها را طوری تربیت نکردیم که اگر کل تولیدات فرهنگی و هنری ما به مدت یک سال قطع شود یعنی دیگر نه کتاب چاپ کنیم، نه تئاتر روی صحنه ببریم، نه فیلم اکران کنیم، نه کنسرت بدهیم، نه هیچ نظریه فلسفی و روانشناسانهای در حوزه علوم انسانی منتشر کنیم کسی نمیآید سراغی بگیرد و از متولیان امر آن را طلب کند.
کرونا باعث شد افرادی که در این حوزه درآمدهایی داشتند به صورت جدی متضرر شوند ولی مهمتر این است که ما موضوع فرهنگ و هنرمان همیشه فقط بحث تبلیغات، تزئینات و به صورت نمایشی بوده، لذا فکر میکنم این موضوعات است که اهمیت بحث دارد وگرنه کرونا مثل بیماریهای دیگری است که در بین ما آمدهاند.
مهم این است که چرا ما در کشور طوری برنامهریزی کردیم که حوزههای دیگر حتماً باید کار کنند ولی حوزه فرهنگ، هنر و علوم انسانی اگر کار هم نکرد مهم نیست، یعنی ما نیازی را برای فرهنگ و هنر در مردم به وجود نیاوردهایم که اگر آن نیاز را ارضا نکردیم از ما مطالبه کنند.
موضوع اصلی و اول این است که متولیان فرهنگ تا کنون نتوانستهاند یا نخواستهاند که مردم ما این نیاز را حس کنند. طوری برنامه ریزی و عمل نشده که فرهنگ و هنر در سبد خانوادهها جای بگیرد چه در حوزه زیرساخت و چه در حوزه سیاستگذاری، از اینرو یقیناً وقتی آن را قطع کنی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد؛ اتفاقی که در پی شیوع کرونا رخ داده است.
مشکلات و موانع کار شما در این شرایط چیست؟
من خیلی به این موضوع فکر کردم مخصوصاً در این روزهای اخیر. نه فقط به خاطر کرونا، به خاطر فضای مجازی که ایجاد شده ما داریم به سمت سرعت میرویم و سرعت بدون منطق و بدون محتوا یعنی سرعتی که آخرش به هیچ جایی نمیرسد؛ فقط میگوییم وقت نداریم. من احساس میکنم ما برای رسیدن به یک شرایط پایدار نیازمند یک قالب و فرم جدید هستیم البته نه فقط به خاطر کرونا.
زمانی بود آخرین و جدیدترین نظریهها و تحقیقات و پژوهشها در قالب رسالهها و کتابها چاپ میشد، بعد در مقالهها و مجلههای معتبر مطرح میشد، یعنی این بسترها محل بیان و بحث بودند، یعنی صاحب نظران فرصت داشتند که بگویند و افراد طالب این موضوع آنها را بخوانند. بعد به روزنامهها و جراید رسیدیم ولی الان ما رسیدیم به شرایطی که دیگر مردم هیچکدام از این موارد را نمیخوانند. تنها چیزی که میخوانند تیتر و لید است و این فاجعه است یعنی شما دیگر فرصت برای اینکه آخرین اتفاقات هر حوزه را بخوانید، نمیگذارید برای همین من فکر میکنم ما باید به فکر قالب و فرم جدیدی باشیم.
الان من درباره ادبیات و فرهنگ صحبت میکنم که بحث ماست چه ادبیات علمی و چه ادبیات علوم انسانی و روانشناسانه. من فکر میکنم در این گونهها ما باید به فرم جدیدی برسیم وگرنه ادبیات ما که به نظر من به عنوان مهمترین و اساسیترین دستاورد بشر از روز ازل وجود داشته و هنوز هم هست، اتفاقات بدی برایش میافتد، چون جهان مجازی، جهان مجازی است، امروز هست و فردا نیست. خیلی از اتفاقاتی که در جهان مجازی میافتد خیلی راحت میتواند از صفحه روزگار محو شود ولی ادبیات اینگونه نیست و این هم موضوعی است که به نظر من باید به آن فکر شود.
راهکار شما چیست؟
وقتی ما اندیشه داریم و آدمهایی را داریم که اندیشمند هستند و تاریخ و پیشینه و فرهنگ و دانش داریم پس زیرساخت داریم. تنها راهکار موجود رها کردن اندیشهها برای تفکر و ارائه، ایجاد فضای انتقاد و نقد، فراهم کردن بستر برای ارائه نظریهها و ایدهها و ایجاد فضای گفتمان و بحث و انتقاد است و از دیگر سو سپردن اختیار سیاست گذاری و تصمیم گیری در حوزه فرهنگ و هنر به متخصصین و متولیان اهل فن، تجربه و به دور از تفکرات جهت دارانه و جانبدارانه است.
انتهای پیام
نظرات