به گزارش ایسنا، پیدا کردن شعرهای جعلی اصلا کار دشواری نیست و گاه حتی از شعرهای حقیقی در دسترستر هستند، این شعرهای جعلی تنها حامل نام یک شاعر مشهور هستند تا در معرض نمایش و بازنشر قرار بگیرند و گاهی آنقدر در فضای مجازی حل میشوند که پا به دنیای واقعی میگذارند و در رسانهها و برخی کتابهای نامعتبر منتشر میشوند.
فردوسی هم از دیگر شاعرانی است که در سالهای اخیر نامش پای شعرهای جعلی قرار میگیرد تا شاید اسباب شهرت را برای شاعرنماها فراهم کند و یا کسانی بخواهند حرفهای خودشان را در دهان فردوسی بگذارند.
اما شاهنامه فردوسی، زبان فرهنگ ایران و پیشانی زبان فارسی است و شعرهای جعلی منسوب به او ممکن است به اشتباه به دست علاقهمندان زبان فارسی در جهان برسد و آنها به خیال خواندن ذهن و زبان فردوسی، چیزی دور از شاهنامه را بخوانند. از همین روی این روزها شاید زدودن شعر فارسی از غبار جعلیات کاری مهم است.
در اینجا نگاهی داریم به شعرهای جعلیای که به نام ابوالقاسم فردوسی نسبت داده شدهاند که البته پس از تشخیص هویت جعلیشان یا صاحبی پیدا نکردهاند یا کسانی که هویت جعلی اینها را آشکار کردهاند، ترجیح میدهند برای جلوگیری از چنین سوء استفادههایی که برای ایجاد شهرت انجام میشود، نام این افراد را منتشر نکنند.
«هر آن کس که او شاد شد از خرد/جهان را به کردار بد نسپرد
رهاند خرد مرد را از بلا/ مبادا کسی در بلا، مبتلا»
«یک مشت گدای عرب از راه رسیدند/ در میهن جانانهی ما خانه گزیدند»
«در این خاک زرخیر ایران زمین/نبودند جز مردمی پاکدین
همه دینشان مردی و داد بود/ وز آن، کشور آزاد و آباد بود»
«ز گیتی دو کَس را سپاس/ یکی حقشناس و یکی حد شناس»
«یکی ابلهی شب چراغی بجست/ که بی او نشد عقد پروین درست»
«تو ای دادگستر جهان آفرین/ برازنده آسمان و زمین
فروزان بما فر شاهنشهی/ بما بازگردان کلاه مهی».
انتهای پیام
نظرات