این شاعر در گفتوگو با ایسنا، درباره کیفیت شعر معاصر در موضوع سیره حضرت علی (ع) و شهادت ایشان اظهار کرد: در یک وجه کلی، شعرهای دینی، مذهبی و آیینی و از نگاهی خاص شعرهای علوی، به تبع حرکت عمومی شعر به سمت نوآوری حوزه ذهن و زبان و زیباییشناسی تازهتر شده است، اما از یک منظر میبینیم که نگاه و تماشای شاعران هنوز چندان تازه و ابتکاری متناسب با ابعاد نواندیشی دینی نیست. یعنی شاعر امام علی (ع) یا امام حسین (ع) یا واقعه عاشورا را به تصویر میکشد و آنها را ستایش میکند، ولی زاویه تازه و نگاه معرفتشناسانه تازهای به ماجرا و شخصیت ندارد.
او ادامه داد: توصیفها بر پایه همان مشهورات دینی است؛ یعنی یک زاویه نگرش تازه و یک نامکشوف در کار وجود ندارد که این به دلیل قلت دانش و سواد شاعران در زمینه مطالعات دینی است، مطالعات دینی شاعران ضعیف است، تاریخ اسلام و تاریخ تشیع را نخواندهاند و در نتیجه نگاه تازه و چشمانداز تازهای به ماجرا ندارند. اگر اینها تازه شود و پایه قویتر و عمیقتری نسبت به مسائل دینی داشته باشند، میتوانند به زوایای ناشناختهتری وارد شوند و از حیطه معلومات و مشهورات دینی و روایات مذهبی بگذرند و چشماندازهای تازهای را کشف کنند که این کشف چشماندازهای تازه به خودی خود میتواند موجب فرم تازه در این شعرها بشود.
روزبه به اینکه شیوه بیان شاعران در شعر علوی عوض شده اشاره و بیان کرد: وقتی شاعر به یاد امام علی(ع) میافتد، فقط مضامینی مثل عدالت و شهادت امام علی(ع)، رابطه ایشان با پیامبر(ص) و با امام حسن(ع) و امام حسین (ع) مورد نظرش میآید و شعر دینی در یک دایره بسته سیر میکند و چشماندازهای تازهای ندارد.
او که معتقد است چشماندازهای تازه برای شاعر از طریق تجربههای معرفتی به دست میآید گفت: شاعر باید کتابهای دینی را بخواند و تاریخ اسلام را زیر و رو کند و بخواند تا به چشماندازهای تازهای برسد. صرف اینکه شعر علوی را در بافتی تازه و قافیه تازه یا با پارهای از تشبیهات، تفسیرها و تعبیرهای نو ارائه کنیم، شعر دینی نو نسرودهایم.
این شاعر همچنین با بیان اینکه در زمینه بهرهگیری از «نهجالبلاغه» در شعر با فقر معنا، مضمون و دانش مواجه هستیم، اظهار کرد: ممکن است شاعرانی در قدیم یا این روزها «نهجالبلاغه» را خوانده باشند و خوب هم خوانده باشند، ولی متاسفانه نتوانستهاند پیامهای آن را در شعرشان بازتاب دهند، از این حیث میتوانیم بگوییم شعری که مبتنی بر آرا و آموزههای «نهجالبلاغه» باشد، در پیکره ادب فارسی کمبرگ و بار است، یعنی در این زمینه چندان تجربهای نداریم و اگر هم هست بسیار بسیار اندکیاب و درخور توجه است، درحالی که «نهجالبلاغه» یک گنجینه معرفتی عظیم است که شاعران میتوانند به آن وارد شوند و پیامهای آن را دستمایه مفاهیم و مضامین تازهتری برای شعر علوی و شعر دینمدار فارسی کنند، اما متاسفانه از این لحاظ شعر فارسی فقیر است.
انتهای پیام
نظرات