با توجه به زمانی که این روزها در اختیار داریم، میتوانیم در کنار انجام کارهایی مانند مطالعه کتاب، آشپزی و حتی دورکاری، زمانی را هم به تماشای فیلم اختصاص دهیم. در ادامه به معرفی فیلمهایی از جمله «بودن یا نبودن»، «خواننده جاز» و «ژنرال» که از بهترینهای سینمای کلاسیک جهان هستند، میپردازیم.
«بودن یا نبودن»
فیلم سینمایی «بودن یا نبودن» محصول سال ۱۹۴۱ کشور آمریکاست که ارنست لوبیچ آن را کارگردانی کرده و فیلمنامه این فیلم نیز توسط ادوین جاستوس مایر بر اساس داستانی از لوبیچ و لنگیل نوشته شده است. بازیگرانی از جمله کارول لمبارد، جک بنی و رابرت استاک در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
«ارنست لوبیچ» کارگردان آلمانی این فیلم در دوران جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرد. او در سال ۱۹۴۲ و اوج جنگ کمدی سیاه «بودن یا نبودن» را ساخت. داستان این فیلم در شهر ورشو لهستان و درست قبل از آن که نیروهای نازی به شهر حمله کنند، اتفاق میافتد. یک گروه تئاتر مشهور در این شهر فعالیت میکنند که ستارههای آن جوزف و همسرش هستند. گروه تئاتری مشغول تمرین یک نمایش به نام گشتاپو هستند که در آن نیروهای نازی را به سخره میگیرند.
تمرکز کارگردان در ابتدای فیلم بر رابطه خلبان و همسرش است اما اتفاق مهم این اثر در نیمه دوم پس از حمله آلمانها و زمانی که بازیگران مجبور میشوند از قدرت بازیگری خود شبیه به سلاحی علیه نازیها استفاده کنند، رخ میدهد؛ اینجاست که دستاوردهای حیرتانگیز کارگردان مشخص میشود.
کمدی این اثر تلفیقی از شوخیهای موقعیت و شوخیهای کلامی است که با بازی فوقالعاده ستارههای آن و استعداد لوبیچ در نوشتن فیلمنامههای سهپردهای و زمانبندی درست شوخیها و تکرار صحنهها فیلم «بودن یا نبودن» را هنوز که هنوز است سرگرم کننده میکند.
«بودن یا نبودن» را بنیاد ملی فیلم آمریکا در سال ۱۹۹۶ هم به لحاظ فرهنگی، تاریخی و زیباییشناسی به عنوان اثری معیار به ثبت رساند.
«خواننده جاز»
فیلم سینمایی «خواننده جاز» را آلن گراسلند در ۱۹۲۷ کارگردانی کرد. فیلم خواننده جاز نخستین فیلم ناطق سینماست و با وجود فیلمنامه ضعیف اما تحولات عظیمی به وجود آورد. اولین بار در تاریخ بود که تماشاگران صدای فیلم را میشنیدند.
گفته شده است فیلم «خواننده جاز» با این که با معیارهای امروزی فیلمسازی فاصله دارد اما تسلط گراسلند در به تصویر کشیدن لوکیشنهای نیویورک، دنیا مهاجران و عرصه نمایش ستودنی است.
داستان این فیلم در مورد نوجوانی به نام جکی است که عاشق خواندن آوازهای جاز است. این در حالی است که پدر او فردی کاملا مذهبی بوده و دوست دارد پسرش آوازهای مذهبی بخواند؛ کاری که پنج نسل در خانواده آنها رسم بوده اما جکی با گرایش به خواندن جاز در حال زیر پا گذاشتن رسم و رسومات است. شاید بتوان گفت تنها دلیل جذب مخاطب برای تماشای این فیلم میتواند عنوان نخستین فیلم ناطق سینمای جهان باشد.
«ژنرال»
باستر کیتون و کلاید براکمن وظیفه کارگردانی فیلم سینمایی «ژنرال» را برعهده داشتند که این فیلم در سال ۱۹۲۶ یکی از آثار برتر کیتون و سینمای صامت به شمار میآید. از بازیگران آن نیز میتوان به باستر کیتون، جو کیتون، ماریون مک و چارلز هنریاسمیت اشاره کرد.
فیلم صامت «ژنرال» بر اساس یک ماجرای واقعی ساخته شد و صحنههای این فیلم به کارگردانی کیتون در لوکیشنهای واقعی تصویربرداری شده است. از ویژگیهای این فیلم میتوان به حرکت دوربین همزمان با حرکت قطار اشاره کرد که در آن دوران زحمت زیادی داشته است.
داستان این فیلم در مورد فردی عاشقپیشه است که برای اثبات مردانگی خود به نامزدش میخواهد عازم جنگهای داخلی آمریکا شود اما چون ریزهمیزه و شکننده است، او را نمیپذیرند. سرانجام کیتون که بازیگر اصلی این فیلم است در اثر اتفاقی بامزه در جریان ماموریتی خطرناک قرار میگیرد.
کیتن در این فیلم با واقع نمایی و استفاده درست از قطارها، ریلها، پلها، توپ و سربازان دشمن، ماشین و جنگ جهانی را که هر دوی اینها را چون بلایای طبیعی اجتنابناپذیر میدانست، به سخره می گیرد. ژنرال با اینکه در نخستین سال پخش با استقبال خوبی از سمت مخاطبان روبهرو نشد اما امروزه بسیاری از منتقدان آن را شاهکار میدانند. همانطور که خود باستر کیتون این فیلم را محبوبترین فیلمش معرفی کرده بود.
«ژنرال» با پخش دوباره در سال ۱۹۶۲ موفقیتهای تازهای به دست آورد. همچنین در رایگیری جهانی منتقدین در سال ۱۹۶۷ به عنوان یکی از ۱۲ فیلم از بهترین کمدیهای تاریخ سینما شناخته شد.
هنگامی که در سال ۱۹۶۲ مجددا پخش شد، از موفقیت جهانی جدیدی برخوردار شد. در رأی گیری جهانی منتقدین در سال ۱۹۶۷ به عنوان یکی از «۱۲ فیلم از بهترین کمدیهای تاریخ سینما» شناخته شد؛ در ادامه انجمن ملی فیلم آمریکا در سال ۲۰۰۷ نام این فیلم را در رده هجدهمین فیلم برتر تاریخ سینما قرار داد.
انتهای پیام
نظرات