علاقه به شخصیت امام خمینی (ره) و جستجو برای دسترسی به اندیشمندان و منابع قابل اعتماد و دست اول موجب شد از سال 1391 با پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی همکاری داشته باشد. آثار مکتوب امام تا قبل از انقلاب اسلامی را به طور کامل مطالعه و الگوی تماتیکی (رویکرد زمینه محور) از اندیشههای امام طراحی کرد.
این پژوهشگر اندیشه امام خمینی و انقلاب اسلامی معتقد است برای طراحی الگوی اندیشگی از یک رهبر دینی به جای رفتن سراغ عمل سیاسی باید سراغ اندیشههای فقهی این رهبر دینی رفت. وی برای رسیدن به این الگو به اندیشههای خالص امام خمینی(ره) طی سالهای 1320 تا 1357 - بازه زمانی مشروطه تا انقلاب اسلامی - که به صورت مکتوب و شفاهی منتشر شد، مراجعه کرد و با مطالعه و بررسی آنها به الگوی اندیشه سیاسی – اجتماعی با مضمونهای مختلف رسید.
دکتر مرضیه حاجیهاشمی عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا به ارزیابی ویژگیهای منحصر به فرد اندیشه بنیانگذاری جمهوری اسلامی و لزوم احیای اندیشههای فرازمانی ایشان پرداخت.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
با توجه به شرایط خاص سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور در پنجمین دهه انقلاب اسلامی چقدر ضروری است وحدت کلمه مدنظر بنیانگذار جمهوری اسلامی با همان شمولیت و دربرگیری از سوی کارگزاران نظام به اجرا درآید؟
کارشناسان و دانشمندان برای بررسی ماهیتهای اجتماعی و سیاسی جوامع بشری از چهار روش تجربی، شهودی، عقلانی و وحی استفاده میکنند و امام خمینی (ره) با نگاه و روش عرفانی و شهودی به تغییر و دگرگونی مینگریستند و موفق شدند چالشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را حل کنند. امروز هم اگر نگاه و شیوه ایشان که محدود به دوران حیات امام بود، احیاء شود، میتوان در همه امور کشور بنبستشکنی کرد. جبر ساختاریِ جامعهشناسان، در نگاه امام قدرت و نیروی الهی نام داشت و ایشان با این نگاه شهودی، انقلاب را اداره کردند.
صحبت درباره اندیشه یک رهبر سیاسی نیازمند شناخت نظام معرفتشناسی و هستیشناسی این رهبر است، پس از آن باید به این پرسش پاسخ داده شود که آیا این نظام معرفتی برای حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور کارآیی لازم را دارد؟ امام خمینی (ره) معرفتشناسیِ عرفانی خودشان را به حوزههای مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و روابط بینالملل سرایت دادند. ایشان به جای روش علمی با معرفتشناسی عرفانی به مدیریت، سیاست، اقتصاد و روابط بینالملل نگریستند و مبتنی بر همان روش انقلاب را به ثمر رساندند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور را اداره کردند.
معتقدم باید شرایط سیاسی و اجتماعی کشور در دهه پنجم انقلاب از حیث وحدت و انسجام با وضعیت مشابه ماههای ابتدایی انقلاب مقایسه و به نسبت شباهتها از الگوهای اندیشگی آن زمان استفاده شود. به نظر بنده شرایط سیاسی – اجتماعی کشور از نظر ماهیت و مفهوم با شرایط ماههای اولیه انقلاب متفاوت است اما وضعیت منطقهای و بینالمللی کشور در هر دو مقطع زمانی شباهتهای بسیاری دارد.
اگر بخواهیم در دهه پنجم انقلاب امام خمینی و دیدگاههای ایشان را به جامعه و جوانان بشناسانیم و اندیشههای فرازمانی او را در قالب الگو به جامعه انتقال دهیم، نباید نگاه سادهانگارانه از ایشان به جامعه ارائه کرد.
جامعه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با فراز و فرودهای زیادی روبرو شد و از نظر جامعهشناسی، تکثر وحدتگونه چندانی در سالها وجود نداشت به بیان دیگر احزاب و گروههای سیاسی فاقد پایگاه اجتماعیِ لازم بودند و قاطبه مردم تحت تاثیر رهبر فقید انقلاب اسلامی بودند و این هنرِ حکومت امام خمینی (ره) بر قلبها بود که موجب وحدت عموم آحاد جامعه و شنیده شدن صدای واحد از جامعه ایران آن عصر بود.
امام پیوسته در سخنرانیهای عمومی و صحبتهای خصوصیشان با مسؤولان، رمز به نتیجه رسیدن انقلاب اسلامی، موفق شدن کارگزاران و مدیران، توفیقات رزمندگان اسلام در جبهههای جنگ و شکست محاصره اقتصادی کشور را گذشته از آنکهِ به خودشان نسبت نمیدانند بلکه همه توفیقات و موفقیتها را به خداوند تبارک و تعالی و یک صدا شدن مردم نسبت میدادند.
امام ابتدای انقلاب درس تفسیر سوره حمد تشکیل دادند و داشتند نگاههای عرفانیشان را به صورت علمی به جامعه تسری میدادند که البته این کار به مذاق عدهای خوش نیامد و مخالفت عدهای بالا گرفت و امام خمینی با وجودی که رهبر نظام بودند و از قدرت، مقبولیت و مشروعیت بالایی برخوردار بودند هیچ گاه ازاین موقعیت و قدرت استفاده نکردند بلکه درس تفسیر سوره حمد را تعطیل کردند و به نظر بنده همین حادثه نامیمون موجب شد نظام جمهوری اسلامی به غلبه نگاههای فقاهتی تن دهد.
در حالی که بسیاری از علما و مراجع اسلام معتقدند قرآن، کتاب احکام و فقه است اما امام خمینی (ره) با نگاهی لطیف، عرفانی و معرفتشناسانه اعتقاد داشتند قرآن، کتاب خداشناسی و انسانشناسی است. ایشان دوست داشتند مردم این مسئله را به درستی درک کنند که قدرت، نیرو و سر منشاء همه چیز در عالم خداست بنابراین اگر اندکی از دُزِ فقاهتیِ نظام کاسته شود و نگاههای عرفانی امام (ره) قدری پر رنگتر شود، تاثیر بسزایی در بهبود امور داخلی و مثمرثمر شدن تلاشهای خارجی مسؤولان کشور شاهد خواهیم بود. علت طرح این پیشنهاد و درخواستم این است که شرایط اجتماعی، متاثر از تغییرات جامعه و توسعه فناوری تغییر کرده و جامعه بسیار بهروز و هوشیار شده است و دیگر نمیتوان انتظار داشت هرچه میگوییم، مردم به ویژه قشر تحصیلکرده و صاحبه اندیشه آن را به زور بپذیرند.
موضوعی که در اندیشه امام (ره) بسیار اهمیت دارد و همواره مورد توجه ایشان بود، الگوی مردمی بودن نظام است. امام به شدت بر ابعاد عقلانیت و مردمی بودن نظام تاکید داشتند.
مخالفان اندیشه امام خمینی چه مشخصههایی دارند؟
طبق سخنان امام در صفحه ۱۰۳ جلد ۱۶ صحیفه امام، مخالفان نظام جمهوری اسلامی در اندیشه امام خمینی سه دسته هستند. دسته اول افرادی که در فکر بازگرداندن نظام سلطنتی هستند، دسته دوم افرادی که دنبال جمهوری غیراسلامی یا جمهوری دموکراتیک هستند و دسته سوم گروهی که در پی حکومت اسلامی غیر مردمی هستند و اصلاً حکومت اسلامی را با وجه مردمی نمیپسندند.
چه شد امام از حرفشان درباره ممنوعیت ورود روحانیها به عرصههای اجرایی عقب نشستند و چرا؟
پس از حوادث دهه 1360 و ماجرای بنی صدر و به اوج رسیدن ترورهای سازمان مجاهدین انقلاب، میزان انتصابات امام رحمتالله علیه شدت گرفت و ایشان که تا قبل از این به وظیفه ارشادی و تبلیغی روحانیها معتقد بودند از این دوره به بعد از این فکر خود عدول کردند و حتی چندین بار به صراحت گفتند که «بنده اشتباه کردم. فکر میکردم روشنفکرها میتوانند کشور را اداره کنند». البته امام دخالت روحانیون در امور اجرایی را موقتی دانستند و تاکید داشتند «تا وقتی که تحصیلکردهها و روشنفکرها بتوانند جامعه را اداره کنند، روحانیون میتوانند در امور اجرایی حضور داشته باشند» و از این دوره به بعد است که شاهد شدت گرفتن انتصاب روحانیها در قوای سهگانه و دستگاههای مختلف هستیم و البته از این تاریخ به بعد است که بین طبقات مختلف مردم این موضوع دامن زده شد که حکومت اسلامی یعنی حکومت آخوندها و شیوع آخوندیسم در ایران.
امام با وجود شکلگیری چنین جو منفیایی در سخنرانیهای متعدد خود خطاب به ائمه جمعه و جماعات، خطبا و مسؤولان کشوری تاکید می کنند که «نباید دولت را تضعیف کنید. اگر تصمیم یا سیاستی مطابق سلیقه یا نظر یا ذائقه شما نبود و اگر آن تصمیم را مخالف احکام اسلام تشخیص دادید، باز نباید دولت را در تریبونهایتان تضعیف کنید چرا که دولت امور مشیتی جامعه را در اختیار دارد.» به بیان روشنتر اگر دولت تضعیف شود در حقیقت مردم تضعیف میشوند و نگاهشان به دولت تغییر می کند، از سوی دیگر نگاه دنیا به دولت جمهوری اسلامی دچار تزلزل میشود و از وجاهت میافتد و به مخالفان و معاندان جمهوری اسلامی بهانه داده میشود.
با وجودی که در جلد ۱۶ صفحه ۳۴۸ صحیفه امام تاکید شده «از باب اینکه تذکر به آقایان و مؤمنین نفع دارد دو سه تا جمله هم اینطوری عرض میکنم و آن اینکه همه آقایانی که در هر جای از این کشور هستند و صدای من را می شنوند، چه از طبقۀ علما و ائمۀ جماعات و جمعه و چه از طبقۀ خطبا ـ که آنها هم از علما هستند ـ و کسانی که در بلاد ـ از روحانیون ـ متصدی این امور هستند، توجه به این معنا داشته باشند که امروز آبروی جمهوری اسلامی به دست شما بسته است. اگر ـ خدای نخواسته ـ یک دخالتهای بیخود و بیجا، یک کارهایی که از روحانیون صحیح نیست، انجام بدهید، این جمهوری اسلامی لکهدار میشود. دولت باید به قدرت خودش باقی باشد. و امروز دولت، دولت اسلامی است و بر همۀ ماها فریضه است که از این دولت اسلامی پشتیبانی بکنیم. مأمورینی که از دولت می آیند، در همه جا، مأمورین دولت اسلامی هستند. اگر ـ خدای نخواسته ـ از یک مأمور که من حیث اینکه درست اطلاع بر مسائل ندارد یا اشتباه می کند، یک مطلبی که بر خلاف ذائقۀ شماست یا بر خلاف مسائل اسلامی است، از او صادر بشود، مقابله نکنید، تضعیف نکنید، او را نصیحت کنید. چنانچه نصیحت را گوش نکرد، به مصادر امور مراجعه کنید. ائمه جمعه بلاد نصب و عزل نکنند.اگر دیدید که دولت اشکال دارد یا اشتباه میکند باید به مراجع مشخص شده در قانون رجوع کرد تا اشکالات دولت رفع شود.»
با این حال ملاحظه میکنید به دلیل بی اعتمادی شدیدی که علیه دولت و خدمتگزاران مردم انجام میشود، مردم هیچکس در این نظام را سالم نمیدانند و متاسفانه همه مسؤولان، قوا و شخصیتهای نظام را فاسد میدانند در حالی که در اندیشه سیاسی امام خمینی تاکید شده اختلافات بین مسؤولان هیچ گاه نباید به سطح جامعه کشیده شود چرا که بسیاری از اختلاف نظرها در مسؤولان ریشه سلیقهای داشته و باید بیآنکه رسانهای شود، حل و فصل شود.
از بارزترین ویژگیهای امام امت این بود که به محض اینکه پی به اشتباهشان میبردند به سرعت به آن اعتراف میکردند و آن را به سرعت جبران و اصلاح میکردند و از منسوبانشان هم میخواستند به سرعت از حرف یا تصمیمات اشتباهشان عقبنشینی و اصلاح کنند. امام حتی خطاب به فقهای شورای نگهبان نیز یادآور میشدند «شما که معصوم نیستید، هرگاه متوجه اشتباهتان شدید به سرعت اعتراف کرده و رای خود را اصلاح کنید» در دیدگاه امام خمینی اعتراف به اشتباه و اصلاح آن از بارزترین ویژگیهاست به نحوی که میتوان این دیدگاه را یکی از بارزترین ویژگیهای فقه شیعه دانست.
امام از دولتهای مختلف حمایت می کردند و در عین حال متذکر میشدند که حمایت ایشان به دلیل منسوب بودن دولتها به حکومت ایشان نیست بلکه به دلیل حفظ مصالح و منافع داخلی و بینالمللی است و جامعه نیاز به رعایت آنها دارد. به طور مثال حمایت ایشان از نخست وزیری میرحسن موسوی به معنای حمایت از یک خویشاوند یا دوست نمیدانستند بلکه حمایت از دولتی میدانستند که در شرایط سخت جنگ تحمیلی و با وجود گرانیها، کمبودها و فشارهای خارجی به مصلحت مردم و کشور میدانستند. ایشان در عین حال متذکر میشدند اگر روزگاری مردم از مسؤولان ناامید شوند و اصطلاحاً بِبُرند آن وقت باید فاتحه نظام و کارگزارانش را خواند.
چه ویژگیها و شاخصهایی در اندیشه امام امت به عنوان یک مرجع دینی وجود داشت که ضمن مدیریت شرایط سخت ابتدای انقلاب توانستند اکثر جریانهای فکری و سیاسی حاضر در انقلاب را با ظرافت و هوشمندی مدیریت کنند؟
ابتدا باید دید اندیشه امام چه ویژگیهای ذاتی داشت که ضمن پذیرش همه اندیشههای فکری و سیاسی آن عصر، توانست از ظرفیت همه آنها در جهت به ثمر رساندن انقلاب اسلامی استفاده کند؟ پاسخ یابی این موضوع اهمیت فراوانی دارد. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، رهبری سیاسی از امام نمیبینیم بلکه رهبری انقلاب و آثار علمی و اندیشهای ایشان را شاهدیم.
اسلام سیاسی - اجتماعی که از عصر مشروطه به صورت جریان فکری - سیاسی منسجم آغاز شده بود، در عصر امام خمینی به صورت اندیشه اسلامگرای سیاسی با دو گرایش نوگرایی دینی و بنیادگرایی دینی ظهور و بروز پیدا کرد. بنیادگرایی دینی با وجود اعتقاد به اسلام سیاسی - اجتماعی به هیچ وجه اعتقادی به اصلاح معرفت دینی ندارد و به چارچوب معرفتی بسته وفادار است و آن را ثابت و تغییرناپذیر میداند.
با بررسی دقیق اندیشه امام خمینی به این جمعبندی رسیدم که اصلاح معرفت دینی در کنار اعتقاد به اسلام سیاسی - اجتماعی جزء لاینفک زیربنای فکری، اعتقادی سیاسی امام خمینی است. این اندیشه امام باعث شد، ایشان بپذیرند که نگاههای نوگرایانه به معرفت دینی هم میتواند مطرح شود و به بحث و گفتوگو گذاشته شود. این فقاهت عقلانی و پویا موجب شد امام مطابق با شرایط زمانی مختلف، نظرات مختلفی داشته باشند. البته برخی معتقدند امامِ دهه 1320 با امامِ ابتدای انقلاب، با امامِ بعد از انقلاب و با امامِ اواخر عمر، متفاوت است اما به اعتقاد بنده این ویژگی امام خمینی از منحصر به فردترین ویژگیهای اندیشهای یک رهبری دینی است که موجب میشود در تعامل با سایر گفتمانهای موجود در جامعه قرار بگیرد. امام خمینی حتی در دوران مبارزه با رژیم پهلوی اعتقادی به رفتارهای خشن و حذف فیزیکی نداشتند بلکه به مشی ارشادی معتقد بودند. پاسخ سوال شما، اعتقاد امام به آزادیهای سیاسی - اجتماعی و حقوق شهروندی است.
در مقالهای که تحت عنوان حقوق شهروندی در اندیشه امام به چاپ رساندم به طور مشروح ابعاد آزادیهای سیاسی - اجتماعی اندیشه امام امامت در ارتباط با گرایشهای سیاسی و احزاب مختلف را تبیین کردهام. در اندیشه امام یک استثنا وجود دارد و آن قائل نبودن حقوق سیاسی و مذهبی برای بهائیان است اما در عین حال آزادیهای اجتماعی و حقوق شهروندی را حاق آنان میدانند. شاید به دلیل وجود همین مولفهها باشد که امام توانست ذیل ایده وحدت کلمه، همه گروهها و جریانهای فکری و سیاسی انقلاب را تا حد امکان همراه اهداف انقلاب نگه دارد.
در بررسی علمی و بیطرفانه اندیشه و مشی سیاسی - اجتماعی امام خمینی در صحیفه امام، ایشان فضای سیاسی پس پیروزی انقلاب را برای تمام گروهها و گروهکها حتی گروهکهای سه چهار نفرهای که در روزهای ابتدای پیروزی انقلاب به صورت قارچ رشد میکردند، فعالیتهای سیاسی و تبلیغی آنان را باز گذاشتند اما وقتی فضا به سمت خشونت و حذف فیزیکی رفت، شیوه امام هم تغییر کرد. شرایطِ زمانه، بسیاری از مسائل و تصمیمات را بر امام تحمیل کرد به بیان دیگر الگوی اندیشگی قبل از انقلابِ امام خمینی پس از پیروزی انقلاب به دلیل تغییر شرایط تغییر کرد که یک نمونه آن عدول ایشان از ممنوعیت ورود روحانیها به امور اجرایی کشور بود.
مسئله مهم دیگری که امام موفق به پیاده شدن آن شدند، نگه داشتن همه گرایشهای اسلامی زیر چتر انقلاب پس از تسویه گرایشهای غیراسلامی و تندرو بود. نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی به گرایشهای فکری و سیاسی و جریانهای اسلامی و غیراسلامی قبل و بعد از انقلاب نگاهی پدرانه و دلسوزانه بود و با همین نگاه با گرایشهای سیاسی و نیروهای انقلاب رفتار میکردند. با همین نگاه بود که امام در ترکیب فقهای شورای نگهبان هم آیتاللهِ صانعی را به عضویت این شورا درآوردند و هم روحانیهای با گرایشهای فقاهتی تندتر را یا در سایر انتصابهایی که انجام میدادند از هر دو گرایش عمده سیاسی کشور استفاده میکردند. این رفتار باعث میشد که مردم و گروههای سیاسی مختلف این امنیت خاطر را داشته باشند که زحمتهایشان برای انقلاب هیچگاه گرفتار نگاههای حذفی رهبرشان نمیشود به همین خاطر آحاد مختلف مردم امام خمینی را به عنوان فصلالخطاب قبول داشتند.
تغییر دیدگاه امام در خصوص ورود روحانیها به امور اجرایی کشور توسط سیاستمداران و رسانههای بیگانه به شدت مورد سوء استفاده قرار گرفت به نحوی که حکومت جمهوری اسلامی را به عنوان حکومت آخوندها و ورود روحانیها به عرصههای اجرایی را «قدرتطلبی آخوندها» معرفی کردند. واکنش امام به این موضوع چه بود؟
در پی شدت گرفتن اختلافات و عنادورزیهای سالهای ابتدایی انقلاب و تهمت زدنهای جریانهای معاند نظام، امام به صراحت بیان کردند «اگر ورود روحانیها به امور اجرایی کشور انحصارطلبی است بله، ما انحصارطلبیم حتی رسولالله هم انحصارطلب بود.» امام در جایی دیکتاتور را این گونه تعریف کردند که «برای درک دیکتاتور بودن باید به آراء عمومی مردم مراجعه کرد که آیا مردم رای و نظر شما را قبول دارند یا خیر؟ اگر دیدید که هر آنچه از مردم خواستید به آن عمل کردند و عکس آن رفتار نکردند، بدانید که مردم با شما هستند و شما دیکتاتور نیستید» نکته ای که حائز اهمیت است این که اگر مردم به اولین رییسجمهور کشور که فردی روحانی بود (آیتالله خامنهای) رای نمیدادند امام خمینی هرگز مردم را مجبور به تبعیت از روحانیها نمی کردند به بیان دیگر امام ذائقه سیاسی جامعه را تغییر دادند و این جامعه بود که نظرش را از بنی صدر و لیبرالها به سمت روحانیها و نیروهای مذهبی انقلاب تغییر داد.
تاثیر افزوده شدن ولایت فقیه به پیشنویس قانون اساسی و عقب نشینی امام از ممنوعیت ورود روحانیها به عرصههای اجرایی کشور را چقدر در دامن زدن دشمنان نظام به قدرتطلبی روحانیها و القاء جو منفی داخلی علیه آنان تاثیرگذار میدانید؟
مذاکرات پنهان کارگروههای مجلس خبرگان قانون اساسی و جریانهای پشت آن تاثیر بسزایی در اضافه شدن ولایت فقیه به پیش نویس قانون اساسی و به دنبال آن ابراز نگرانی شدید و واکنش تند گروهها و احزاب سیاسی ابتدای انقلاب و افزایش خشونتها و دست به اسلحه شدن برخی از این احزاب داشت. همه این حوادث آرام آرام موجب تغییر دیدگاه امام نسبت به ممنوعیت ورود روحانیها به امور اجرایی کشور شد. امام این تغییر را دیکتاتوری نمیدانستند چون معتقد بودند خواست مردم همین است و مردم نیز با انتخابشان نظر امام را تایید می کردند.
امام خمینی در حوزههای اجتماعی، فرهنگی، دانشگاهی و زنان چه دیدگاهی داشتند؟
جایگاه فرهنگ، دانشگاه، مطبوعات، زنان، آزادیهای بیان و قلم و نظایر آنها در الگوی اندیشگی امام کاملا مشخص است. به نظر بنده امام خمینی بیشتر رهبرِ فرهنگی و اجتماعی بودند تا رهبرِ سیاسی. امام راجع به زن نگاه خاصی داشتند. در نگاه امام، زن یک موجود جنسی و جنسیتی نیست بلکه یک انسان با همه حقوق حقهاش است. اما این که چرا نگاه به زن در جامعه هنوز اصلاح نشده به این دلیل است که نگاه به زن مطابق نگاه فقاهتی، موجودی جنسیتی است در حالی که امام خمینی به ویژگیهای زنانگی زن در عرصه های اجتماعی اشاره نمیکنند بلکه به ویژگیهای انسانی او توجه داشتند.
در اندیشه امام آزادیهایی که برای زن تعریف میشود همان آزادیهایی است که برای مرد تعریف می شود. حضور سیاسی و اجتماعی و آزادیهای فردی و اجتماعی از جمله آزادیهایی است که بین مردان و زنان مشترک است و امام به این آزادیها برای زنان و مردان اعتقاد داشتند. اگر مرتب جلوههای زنانگی زن یادآوری شود، وضعیت اجتماع همین می شود که شاهدیم و زنان با جلوههای زنانه وارد عرصههای فرهنگی و اجتماعی میشوند و شرایط فکری و فرهنگی جامعه را دستخوش تحولات جنسی میکنند در حالی که در فضای اجتماعی و عمومی زن و مرد باید به عنوان انسان مورد توجه قرار گیرند تا جامعه از جلوهگیریهای زنانه مصون بماند و حقوق شرعی خاص زن و مرد در فضاههای خصوصی تعریف شود.
در فضاهای خصوصی است که زن، زنانه تعریف می شود و جلوهگریهای زنانهاش محدود به چارچوب خانه و خانوادهاش میشود. این نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی به زن موجب سالم ماندن فضای عمومی جامعه از جلوه گریهای زنانه و مادرانه میشد، در این صورت، هم کرامت زنانه و هم آزادیهای مشروعش پاس داشته مشد.
در جلد ۱۶ صفحه ۲۲۹ صحیفه امام، وقتی برخی نشریات به دیدار امام میروند به آنان توصیه می کنند که سپاه پاسداران را نصیحت و هدایت کنید تا این نیرو همواره از گزند آسیبها مصون بماند و در دیدار با پاسدارها به آنان یادآور میشوند اگر موفقیتی دارید به دلیل محبوبیتی است که بین مردم دارید. امام درباره صدا و سیما معتقد بودند قوای سه گانه باید در اداره آن با هم مشارکت داشته باشند. یکی از شاخصههایی که از اندیشه امام در می آید این بود که اصلا اعتقادی به سیاسی کردن دانشگاهها نداشتند بلکه اعتقاد به آزادی علمی و سیاسی و استقلال دانشگاهها از حکومت و تعامل بین حکومت و دانشگاهها و نه اسلامی کردن دانشگاهها داشتند و با بازگشایی دانشگاهها پس از انقلاب فرهنگی، اما هیچ نگرانی از فضای دانشگاهها نداشتند.
راه شناخت مدعیان پیروی از خط امام و هوشیار کردن مردم نسبت به جریانهای انحرافی و افرادی که به اسم خط امام ادعاهای تو خالی میکند، چیست؟
بهترین شاخص این است که جریانها، شخصیتها، گروهها و مسؤولان به جایگاه اجتماعیشان نزد مردم توجه داشته باشند تا پی به میزان نزدیکیشان به خط امام ببرند علاوه بر آن باید به این موضوع نیز توجه ویژه داشت که هر گروه و حزبی هر چند جایگاه اجتماعی خوبی داشته باشد اما گرایشهای اعتقادی ضعیفی داشته باشد، باز از خط امام فاصله دارد. مصلحت مردم برای امام بسیار بسیار اهمیت داشت تا جایی که وقتی صحبت از منافع، رفاه، خواست و مصلحت مردم می شد به سادگی از سختترین و محکمترین نظراتشان کوتاه میآمدند. امام از هر مسؤولی که دنبال منافع و مصالح مردم بود به شدت حمایت میکردند. امام در هر شرایطی ذرهای در نگاه الهی شان نسبت به امور کشور و جامعه دچار تردید و سستی نشدند. در اندیشه امام خدا و مردم بالاترین و مهمترین جایگاه را داشتند. اما به شدت مسئولان را از اختلاف برحذر میداشت.
ایشان اعتقاد داشتند اختلاف مسئولان آبروی نظام را میبرد و مردم را دلسرد می کند. اتفاقی که در حال حاضر شاهد آن هستیم. امام همواره هشدار می دهند که از نتیجه مشروطه درس بگیرید و اجازه ندهید سوء استفاده گران از اختلافات بهترین نتیجه را عاید خود کنند.
سوال: ضرورت اهمیت به اداره بهتر کشور در شرایط سخت جاری که باعث امیدوار شدن مردم به آینده نظام و انقلاب شود، چقدر است؟
اینکه مردم و نیازها و رفاهشان چقدر باید مورد توجه حاکمان قرار بگیرد به خوبی در سخنان و بیانات عمومی و خصوصی امام مشهود است. مسئلهای که مبتلابه جامعه است و موجب ناامیدی مردم شده است این است که مردم احساس میکنند گروههای سیاسی و نامزدهای انتخابات تنها با هدف ورود به حیطه قدرت و در ایام انتخابات شعار می دهند و پس از ورود به قدرت اصلا توجهی به نیاز و خواست مردم نمیکنند.
به نظر بنده در مفهوم مردمگرایی مسؤولان باید تجدیدنظر کرد. اگر فضای سیاسی قدری باز شود و اجازه داده شود مردم و احزاب آزادانه به فعالیتهای سیاسی خود بپردازند شاهد ایجاد روحیه امید در مردم خواهیم بود. اینکه در شرایط فعلی چه باید کرد باید بگویم که مردم باید باور کنند جلوههای دموکراتیک نظام، دکوری برای نشان دادن به خارجیها نیست. باید از دکوری بودن انتخابات و اعمال رای و نظر مردم برای تغییر، دوری کرد در غیر این صورت نمیتوان به جامعه امید داد یا وجاهت بینالمللیمان را حفظ کنیم.
میداندار شدن برخی نهادها و شخصیتهای تندرو که جز دستیابی به ارکان قدرت به هیچ چیز دیگر فکر نمیکنند موجب ناامیدی مطلق مردم نسبت به نظام و قدرت گرفتن معاندان و دشمنان نظام میشود. نیازمند انسجام ملی و بازگشت امید و اتحاد ملی هستین و تنها راه آن القاء این باور به مردم است که جلوههای دموکراسی در ایران دکوری و برای حفظ ظاهر نیست بلکه برای ایجاد تغییر و اصلاح در ساختار قدرت و پایان دادن به مفاسد مختلف سیاسی و اقتصادی جریانها و مافیای قدرت و ثروت است. مردم باید بتوانند تغییرات ساختاری و مطالبات تحولخواهانه خود را در چارچوب نظام پیگیری کنند. در این صورت هیچ روزنهای رو به سوی تاثیرپذیری جامعه از براندازان نظام به سرانجام نمیرسد. نباید مردم را به سمت و سویی که خدای ناکرده از نظام ناامید شوند، هدایت کرد.
انتهای پیام
نظرات