به گزارش ایسنا، توسعه علم و اختراع فناوریهای متنوع و متکثر در حوزه رسانه و تبلیغات، این صنعت را نزد صاحبان قدرت و ثروت و افکار عمومی به سطحی از اهمیت رسانده که نادیده گرفتن آن فرقی با حذف از بازار به شدت رقابتی یا مرگ یک اندیشه، ایده یا شخصیت سیاسی نمیکند و خیلی طبیعی است که این ابزارِ به شدت موثر در بند مشتاقان تسلط بر افکار عمومی جهان و عرضه کالاهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی درآید.
حال نیم قرن به عقب برگردیم. کشوری از جهان سوم که در عین داشتن منابع و ثروتهای عظیم خدادادی، 25 قرن تحت سلطه هزاران پادشاه، پادشاهزاده و وکیل و دستنشانده دولتهای اجنبی، تحقیر و ظلم و فقر بیحد و حصری را تحمل کرده است. حال و وضع این ملت چگونه است؟ آیا امیدی به پایان این عصر وجود دارد؟ آری ندایی نجاتبخش، آنان را به یاری و برخواستن فرا میخواند و این ملت وفادار و زجر کشیده نیز از ته جانشان لبیک میگویند و با دادن خون قلبشان، مرارتها و شکنجدههای سالهای 1342 تا 1357 را مردانه تحمل میکنند و میوه صبرشان را با پایان دادن به 25 قرن ظلم و ستم میچینند.
اما «اطلاعرسانی و تبلیغ» در به کرسی نشاندن اراده رهبر ستمدیدگان و پابرهنگان چه نقشی داشت و این رهبر دینی تا چه اندازه از کارکرد و تاثیرگذاری این علم و صنعت بر آمده از آن اطلاع داشت؟ بازخوانی و بررسی شبنامهها و اعلامیهها، روزنامهها و مجلات دهه 1340 و اوایل دهه 1350 نشان میدهد که هر چند فضای قالب رسانهای کشور تحت نفوذ دربار رضاخانی بود و انقلابیون اجازه نداشتند از ابزار آگاهیبخشی به طور فراگیر استفاده کنند اما با اوج گرفتن قیام امام خمینی (ره) و عبور اخبار نهضت از مرزهای جغرافیایی، رسانههای داخلی جرات و رسانههای خارجی علاقه بیشتری برای انعکاس اخبار قیام نشان دادند.
اخبار رادیو و تلویزیون، روزنامهها و مجلات داخلی و خارجی سالهایِ منتهی به انقلاب 57 نشان میدهد، بنیانگذار جمهوری اسلامی به خوبی نسبت به کارکرد و اثربخشی تبلیغ و اطلاعرسانی ابعاد پیدا و پنهان نهضت و انقلاب خویش وقوف کامل داشت و برای صدور تفکر نجاتبخش خود از آن بهره برد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به خصوص در طول سالهای تبعید با علم کامل به تاثیرگذاری رسانههای آمریکایی و اروپایی بر افکار عمومی جهان صدور انقلاب را با تبلیغ نهضت و قیامش از ترکیه، عراق و کویت آغاز کرد و در فرانسه به اوج خود رساند. امام خمینی(ره) سخنرانیهای متعددی در جمع ایرانیان مقیم خارج داشت. محوریترین سخنان ایشان درباره فریبکاری شاه و تلاش برای حفظ قدرت بود و سقوط رژیم شاهنشاهی را حتمی دانستند.
معمار کبیر انقلاب اسلامی دوران 14 ساله تبعید را به فرصتی بزرگ برای ترویج برنامههای دولت اسلامی تبدیل کرد. ایشان در طول سالهای تبعید بدون دخالت دادن نظرات و تعصبات فردی خود و صرف نظر از گرایشهای سیاسی صاحبان جراید به صورت اختصاصی و رو در رو با خبرنگاران و مجریان حداقل 32 رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله بینالمللی و منطقهای گفتوگو کرد.
امام خمینی با نیوزویک و دیلیتلگراف درباره اقامت در فرانسه، با لسآنجلس تایمز درباره دولت اسلامی، با مجله تایم درباره آزادی مطبوعات در ایران و دلیل مخالفت با شاه و نقش ارتش، با رادیو ـ تلویزیون لوکزامبورگ درباره ایرانِ پس از شاه و احتمال مصالحه ملیگراها با محمدرضاشاه، با مجله اکسپرس درباره غیرقانونی بودن رژیم پهلوی، با نیویورک تایمز درباره روابط ایران و آمریکا، با روزنامه ایتالیایی پائزهسِرا درباره دلایل سقوط رژیم شاه، با نشریه لبنانی امل درباره روابط با لبنان و با لوسین ژرژ در روزنامه لوموند به صورت اختصاصی صحبت کرد.
در طول سالهای تبعید بیشترین مصاحبههای اختصاصی امام با رسانههای تصویری و مکتوب اروپایی و آمریکایی بود. ایشان با آژانس سیگما، خبرگزاری وفا، روزنامه لاکروا، تلویزیون اتریش، روزنامه گاردین، روزنامه فیگارو، تلویزیون بی. بی. سی، روزنامه لوتاکونتینوا، تلویزیون اسپانیا، روزنامه لوموند، تلویزیون سی. بی. اس آمریکا، روزنامه یونانی توویما در خصوص نقش و ماهیت بازار، ماهیت اسلامی نهضت ایران و موضع انقلاب در برابر اسراییل، قوانین و احکام اسلامی، علت ترک عراق، آینده سلطنت در ایران، اوضاع آینده ایران، آینده ایران و نحوه بازگشت به ایران، ویژگیهای حکومت اسلامی، ایرانِ پس از خروج شاه، غیرقانونی بودن دولت بختیار، رد پذیرش هرگونه پست دولتی از سوی خود، سخنان شاه و دولت نظامی و سرمشق بودن پیروزی ملت ایران برای ملتهای ستمدیده مصاحبه کرد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی با مجله المستقبل درباره اوضاع ایران و رژیم شاه، با تلویزیون آلمان در خصوص سقوط شاه و سیاست خارجی دولت اسلامی، با روزنامه لوژورنال درباره تشریح اوضاع ایران و موقعیت ارتش، با تلویزیون سی. بی. اس در خصوص فرار شاه و آینده اُپیک، با کانال دو رادیو ـ تلویزیون آلمان درباره مسائل عمومی ایران، با روزنامه صدای لوکزامبورگ در خصوص نفی همکاری با مارکسیستها، با تلویزیون سوئد و روزنامه لومتن درباره تشریح نتایج تظاهرات تاسوعا و عاشورا و با روزنامه "جنبش ادامه دارد" و رادیو پاپیولار در خصوص آثار تظاهرات عاشورا و تاسوعا گفتوگوی اختصاصی داشت.
لوسین ژرژ خبرنگار روزنامۀ فرانسوی لوموند اولین خبرنگاری بود که موفق شد افتخار اولین مصاحبه اختصاصی یک رسانه غربی با بنیانگذار جمهوری اسلامی را در سالهای تبعید امام به عراق در نجفاشرف انجام دهد. امام خمینی در این مصاحبه به تفصیل درباره مسائل سیاسی و اجتماعی ایران در دوران پهلوی و چشمانداز آینده سیاسی و اجتماعی مردم ایران صحبت کرد.
ژرژ در مقدمه مصاحبه تاریخیش با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آورد: آیت الله خمینی از سال 1963 به حال تبعید در عراق به سر می برد. در روز 29 اکتبر 1977 مرگ مشکوک پسر ایشان در عراق و انتشار مقالۀ توهین آمیزی علیه آیت الله خمینی در روزنامه های دولتی، منشأ عصیان و طغیانی گردید که پس از آن تاریخ، نیروهای مذهبی را علیه شاه به طور جدیتری به حرکت درآورد. هر چند آیت الله خمینی که از مخالفان سرسخت رژیم شاهنشاهی است، مرتباً بیانیه ها و اعلامیه هایی خطاب به مردم صادر می کنند و آنها را به قیام و عصیان فرا می خوانند ولی هیچ گاه تا کنون با مطبوعات خارجی مصاحبه ای به عمل نیاورده اند. ایشان در تبعیدگاه خود ـ نجف (عراق) ـ فرستادۀ مخصوص لوموند را به حضور پذیرفت.
وی ادامه داد: آیت الله خمینی با چهره ای لاغر که محاسنی سفید آن را کشیده تر می کرد، با بیانی متهورانه و لحنی آرام، به مدت دو ساعت با ما سخن گفت. حتی وقتی به این مطلب و تکرار آن می پرداخت که ایران باید خود را از شرّ شاه خلاص کند و نیز هنگامی که به مرگ پسرش اشاره می کرد، نه آثار هیجان در صدایش دیده می شد و نه در خطوط چهره اش حرکتی ملاحظه می گردید. وضع رفتار و قدرت تسلط و کفّ نفس او خردمندانه بود. آیت الله به جای آنکه با فشار بر روی کلمات، ایمان و اعتقاد خود را به مخاطبش ابلاغ کند، با نگاه خود چنین می کرد، نگاهی که همواره نافذ بود؛ اما هنگامی که مطلب به جای حساس و عمده ای می رسید، تیز و غیر قابل تحمل می شد. آیت الله ، عزمی راسخ و کامل دارد و در صدد قبول هیچ گونه مصالحه ای نیست. مصمم است که در مبارزۀ خود علیه شاه تا پایان پیش برود.
یکی از قابل توجهترین مصاحبههای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران گفتوگو با یک خانم بود. اورینا فلانچی روزنامهنگار، نویسنده و مصاحبهگر سیاسی برجسته ایتالیایی دوم مهرماه سال 1358 درست دو ماه و 11 روز پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی چهره به چهره با امام(ره) مصاحبه کرد.
در این مصاحبه فلانچی در قالب سوالات متعدد در حدود 45000 کاراکتر با امام خمینی(ره) صحبت کرد و امام نیز چارچوب نظری و اجرایی نظام نوپای جمهوری اسلامی را به تفصیل برای او و مخاطبان جهانیش توضیح داد. سوالات فلانچی در حوزههای آزادی عموم مردم و اقلیتهای قومی و مذهبی، رفتار جمهوری اسلامی با روزنامههای منتقد و گروههای سیاسی به ویژه چپیها، تبیین رابطه آزادی و اسلام، تشریح آزادیهای مردم، رابطه جمهوری اسلامی و دمکراسی، مشارکت سیاسی احزاب، عدالت اقتصادی، تاثیر اُبهت شخصیتی و حقوقی امام، رفتار کمیتهها و گشتها با مردم، موضع رسمی امام درباره اعدامیها و همجنسگرایان، موضع امام نسبت به شاه، خانواده و نزدیکان وی، تاکید بر محاکمه شاه در داخل کشور و پوشش چادر در جمهوری اسلامی پرسیده شد.
بنیانگذار انقلاب اسلامی به خصوص پس از استقرار جمهوری اسلامی، نظرات خود درباره رسانهها را با صراحت بیشتری بیان کردند. ایشان در جایی گفتند «مطبوعات، سینما، تلویزیون، رادیو، مجلهها، همۀ اینها، برای خدمت به یک کشور است. اینها باید در خدمت باشند، نه اینکه هر کس پا شود یک مجلهای درست کند، هر چه دلش بخواهد در آن باشد و هر عکسی بهتر مشتری داشته باشد توی آن بیندازد. عکسهای مهیِّج، عکسهای مهوِّع در آن بیندازد که مشتریهایش زیاد بشود، آن وقت اسمش "مطبوعات" است و، عرض می کنم، صاحب قلم است و آزادی هم می خواهد. باید دید تو چه می کنی. چه خدمتی داری به این مملکت می کنی. با قلمت داری چه می کنی. با قلمت بچههای ما را داری به باد فنا می دهی، یا تربیت می کنی».
ایشان درباره صلاح و فساد مطبوعات و رسانهها و تاثیر آن بر صلاح و فساد جامعه گفتند «اصلاح این دستگاهها اصلاح جامعه است. و فساد اگر در این دستگاهها واقع بشود، فساد جامعه است. مسئولیت بسیار بزرگ است، مسئولیت شماها بسیار بزرگ است، خصوصاً شماهایی که به زبانهای مختلف دنیا پخش می کنید مسائل را. می توانید که مسائلی را که خارج پخش می کنید طوری باشد که به این نهضت، به اسلام، به کشور خدمت بکند. و می شود هم خدای نخواسته یک مسائلی باشد که در خارج که منعکس بشود، اسلام را یک جور دیگری، نهضت را یک جور دیگری، تعبیر بکند».
امام تاکید داشت: «اگر مطبوعات متحوّل بشود ـ و انشاءاللّه، می شود و شده است ـ متحول بشود به یک مراکزی که بخواهند تقوا را در جامعه منتشر کنند، وقتی جوانها و بچههای تازه رس ما وارد می شوند در میدان فعالیت اجتماعی، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربّی باشد، گوش کنند به رادیو، رادیو مربّی باشد، نگاه کنند به تلویزیون، تلویزیون مربّی باشد، نگاه کنند به مجلات، مجلات، مجلاتی باشد که تربیت بکند، این جوان وقتی که به هر جا توجه کرد، دید که گوش و چشمش پر شده از تربیت، اینطور بار می آید. اگر رها بشود، هرزه بار می آید. اگر بِکِشندش در طرف فساد، می رود آن طرف و اگر بکشندش در طرف صلاح، می آید این طرف».
معمار کبیر انقلاب اسلامی اهمیت اطلاعرسانی را همطراز اهمیت خون شهداء میدانست و در این باره گفتند: «اهمیت انتشارات، مثل اهمیت خونهایی است که در جبههها ریخته می شود. و مِدادُ الْعُلَماءِ اَفْضَلُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداء برای اینکه، دماء شهدا گرچه بسیار ارزشمند است و سازنده، لکن قلمها بیشتر می تواند سازنده باشد. و شهدا را، قلمها می سازند و شهیدپرور هستند قلمها. لهذا این عمل [را] که شما دارید، باید ارزشش را توجه کنید و مسئولیتش را. و عمل هرچه ارزش بیشتر داشته باشد، مسئولیتش هم بزرگتر است».
ایشان تاکید داشتند «ضررهای رسانههای گروهی از خرابیهای توپ و تانکها و سلاحهای مخرب بالاتر و بدتر است چه که ضررهای سلاحها گذراست، و ضررهای فرهنگی باقی و به نسلهای بعد انتقال پیدا می کند. چنانچه دیدید و می بینید».
امام خمینی به کارکنان رسانههای صوتی و تصویری و مکتوب داخلی هم تذکر دادند: «خواهرها و برادرهای ما باید بدانند که عهده دار چه خدمتی هستند. چنانچه مطبوعات اصلاح بشود، رسانههای گروهی اصلاح بشود، یک جامعه اصلاح می شود. اگر مطبوعات جوانها را نکشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقیم، مراکز فحشا هم برچیده می شود».
ایشان تاکید داشتند «بنابراین، یک دستگاهی است این که نباید ما این را کم بشمریم. دستگاهی است که با صحت او بسیاری از مردم در داخل و خارج صحیح می شوند و با فساد او فاسد می شوند».
نظرات و دیدگاههای بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره رسانهها و مطبوعات محدود به سالهای حیات ایشان نبود. با ژرفنگری و دوراندیشی معروفشان در وصیتنامه سیاسی - الهی خود توجه ویژهای به رسانهها، کارکردها و صلاح و فساد آنها داشتند.
امام خمینی (ره) در وصیتنامه خود نوشتند «اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند. و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد.»
انتهای پیام
نظرات