به گزارش ایسنا، جرقهی انتشار نخستین خبرها در رسانهها را رییس مرکز ارتباطات شهرداری تهران زد، وقتی به دنبال انتشار آخرین وضعیت این خانهی کمتر از ۵۰ ساله در رسانهها، او در حساب توییتری خود نوشت: «عمارت واقع در بافت مسکونی اقدسیه که معروف به خانه برخی شهرداران پس از انقلاب است، مکان ثبت شده تاریخی یا میراثی نیست. طبق ضوابط و رویههای قانونی برای فروش و استفاده در اجرای پروژههای فرهنگی مانند مرکز همایشهای رازی، ساختمان بلدیه و... در اختیار سازمان املاک قرار گرفته است.»
با انتشار این خبرها و حرفهای متفاوتی که به نقل از مسوولان مختلف شهری دربارهی ارزشمند بودن یا نبودن این خانه مطرح شدند، جمعه چهارم بهمن، تعدادی از مسؤولان شهری و میراثی با حضور در این خانه که برخی آن را تاریخی میخواندند و برخی یک عمارت معمولی، تلاش میکردند تا در گفتوگو با رسانهها، هر کدام حرف خود را به کرسی بنشانند.
نمونهاش هادی احمدی - مدیر کل دفتر محوطهها و بناهای تاریخی - است که به گفتهی خودش برای نخستین بار پا به این خانه گذاشته و زیر سقفِ آینهکاری شدهی خانه و حتی قبل از دیدن بخشهای مختلف آن به ارزشمند نبودن این خانه تاکید دارد و فقط در زمان خروج از خانه، با حسرت میگوید «متاسفانه چیزهای (خانه) خیلی بهتری را (داریم) و نمیتوانیم ثبت کنیم» و چشمانش که فقط فضای بیرونی خانه را نگاه میکند، حرفاش را کامل میکند (این خانه در مقابل آنها چیزی نیست).
از سوی دیگر، خبرنگاران میراث فرهنگی هم که در طول سالهای گذشته نمونههای زیادی از خانههای تاریخی را که فقط به واسطهی تزئیناتی که بعضا هم کمتر از این خانهی ۴۴ ساله بوده و باعث و بانی ثبت ملیشان شده است به چشم دیدهاند، سختتر میتوانند این حرف را قبول کنند.
برخی از مسوولان که شروع به صحبت میکنند، همه تلاش خود را دارند تا به راحتی از تزیینات و معماری جالب این بنای قدیمی چشمپوشی کنند و حتی احمدی در مقابل پرسش ایسنا، آینهکاری و معماری خانه را آن قدر جالب نمیداند که بتواند خانه را به واسطهی آن، اصلا نه ثبت ملی، بلکه واجد ارزش شمرد و میگوید، امروز در تهران خانههای زیادی هستند که آیینه کاری میشوند، آیا باید همه آنها را ثبت و حفظ کرد؟
عمارت شهرداران ارزشمند است
حجت نظری - عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران - اما به حفظ این بنای تاریخی اعتقاد دارد.
او در جمع خبرنگاران شهری و میراث فرهنگی در عمارت شهرداران میگوید: هر مکان یا عنصر ارزشمندی که برای بشر به هر دلیلی ارزشمند است، باید ثبت ملی و حفاظت شود تا برای همه نسلهای بعد در تاریخ بماند. این که بخواهند جای چنین بناهای تاریخی، ساختمانی جدید بسازند، فرع ماجرا است. نخست باید ارزشمند بودن آن را ثابت کرد و سپس به حفاظت از آن فکر کرد.
وی اما دربارهی عناصر الحاق شده به این بنای باقی مانده از دورهی پهلوی دوم توضیح میدهد: براساس ضوابط میراث فرهنگی، موارد الحاقی باید بررسی شوند، هرچند مکانی که هنوز ثبت ملی نشده است، بر اساس قوانین منعی برای انجام تغییرات ندارد و با وجود تغییرات نیز براساس شاخصهای میراث فرهنگی ارزشمند محسوب میشود.
او حتی به برخی استثنائات دربارهی اعلام نظر میراث فرهنگی در ارزشمند بودن یا نبودن برخی از بناهای تاریخی اشاره میکند و میگوید: در مواردی میراث فرهنگی یک اثر را ارزشمند دانسته و بعد از مدتی نظر خود را تغییر داده یا مواردی داشتهایم که بعد از استعلام از میراث، اعلام کردهاند بنا واجد ارزش نیست و بعد از یکی دو سال با اشاره به شاخصهای مشخص شدهی روز، نظرشان تغییر کرده و اثر را ارزشمند اعلام کردهاند.
به اعتقاد این عضو مدیریت شهری، با وجود نظرهای دوگانه دربارهی ارزشمند بودن یا نبودن این بنای قدیمی، نخست میراث فرهنگی باید نظر خود را اعلام کند.
نظری همچنین اظهار میکند: من به عنوان یک شخص عادی و کسی که در معماری تخصصی ندارم، وقتی به آن نگاه میکنم، جنبهی زیبایی زیادی در آن میبینم و معتقدم به عنوان کسی که تهران را خوب گشتهام و شاید کمتر بنایی در تهران باشد که هنوز ندیدهام، صادقانه میگویم کمتر در بناهای غیر سلطنتی چنین آیینه کاری دیدهام، آیینه کاری با این وسعت و دقت.
چرا دادِ حفاظت از این خانه بلند شده است؟
ابوالفتح شادمهری – مدیر کل دفتر بناها و محوطههای تاریخی شهرداری تهران – اما دومین نفر از مجموعه مدیریت شهری است که تمایل میانهای برای حفظ این بنای تاریخی دارد، هر چند آن را به زبان نمیآورد، اما با حرفهای دو پهلویی که میزند به این نظر نیز میتوان فکر کرد.
او در جمع خبرنگاران نخست معیارهایی را که یک بنای قدیمی و تاریخی واجد ثبت ملی شدن میکند، اشاره دارد و میگوید: برای ثبت خانه، باید طبق ضوابط میراث فرهنگی کار کرد. آن بنا یا باید متعلق به شخصی خاص باشد، یا معمار بنا شاخص باشد، یا به واسطهی حضور شخص یا واقعهای خاص بنا را ثبت کرد، اما به نظر میرسد هیچکدام از این شرایط در این خانه وجود نداشته است.
وی به ۴۴ سال قبل و زمان ساخته شدن این بنا اشاره میکند و میگوید: معتقدم در این بنا به جز آیینهکاری، مورد شاخص دیگری نیست.
او اما در مقابل پرسشهای متعددی که این بنا علاوه بر آیینهکاریهای زیبایش از یک سو و از سوی دیگر به واسطهی حضور حتی یک نفر از شهرداران تهران به عنوان یک بنای قدیمی که هم میتواند مکان رویداد باشد و هم تصمیمهای شهری زیادی در این بنا احتمالا گرفته شده است، واجد شرایط میراثی میتواند باشد، میگوید: اگر بخواهیم خانهای با این شرایط را ثبت کنیم باید همهی خانههای قدیمی تهران را در فهرست آثار ملی به ثبت رساند.
او اما در حالی که در متن منتشر شده در توییت رییس مرکز ارتباطات شهرداری تهران نوشته شده که «این بنا طبق ضوابط و رویههای قانونی برای فروش و استفاده در اجرای پروژههای فرهنگی مانند مرکز همایشهای رازی، ساختمان بلدیه و... در اختیار سازمان املاک قرار گرفته است.» بر این نکته نیز تاکید دارد که مگر کسی گفته این خانه تخریب میشود که دادِ حفاظت از این خانه بلند شده است؟
عمارت شهرداران، تداعی کننده «تیمورتاش» است
هادی احمدی - مدیر کل دفتر بناها و محوطههای تاریخی وزارتخانه میراث فرهنگی و گردشگری - اما از زمان حضورش در این بنای قدیمی و در حالی که زیر سقفِ تزیینات و آیینهکاری عمارت شهرداران ایستاده و در زمان بیان صحبتهایش هر از چندگاهی سرش را به اطراف میچرخاند، اعتراضها را این طور جواب میدهد: «از خانهها فراتر برویم، چند هزار امامزاده در کشور داریم که از نظر کارهای هنری فوقالعاده هستند، اما ثبت ملی نشدهاند، چون اصالت اصلی را ندارند. مساجدی که ساخته میشود بعضا شاهکارهای هنری هستند که حتی آیینهکاریهایشان در حد حرم امام رضا (ع) است.
او با بیان اینکه معماری این بنا خاص است، اما اظهار نظر در این شرایط هنوز زود است، ادامه میدهد: نخست باید پلان و نقشهها را دید، اما این که بگوییم منحصر بهفرد است، اینطور نیست. این معماری، معماری خانه تیمورتاش را تداعی میکند، ما حاضریم اگر شهرداری بخواهد، بحث ثبت ملی آن را در شورای ثبت نیز مطرح کنیم.
وی با این وجود میگوید: فعلا نظر کارشناسی من این است که چیزی که بتواند ما را برای ثبت این خانه راضی کند، به سختی میتوانیم پیدا کنیم. ثبت ملی مدالی است که به یک اثر میدهیم.
نیاز به یک کار کارشناسی داریم
اما پرهام جانفشان - مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان تهران - در گفتوگو با ایسنا میگوید: نخست باید وضعیت خانه را بررسی کرد، به یک کار کارشناسی نیاز داریم، در نگاه و دید اول به این شکل است که این خانه ارزش ثبت ملی ندارد اما باید بررسیها را در این زمینه تکمیل کرد.
او ادامه میدهد: وقتی یک خانه قرار است ثبت ملی شود، نخست باید یکسری ارزشهای آن برشمرده شود. خانه باید یا ارزش معنوی داشته باشد، یعنی فردی که داخل آن خانه زندگی میکرده، تاریخی از کشور را رقم زده باشد، یا ارزش معمارانه داشته باشد، یعنی ویژگیِ معماری به عنوان یک سبک نوگرا در زمان خود داشته باشد، یا حتی ارزش تاریخی داشته باشد.
جانفشان با بیان اینکه تزییناتِ امروزی به عنوان گچبری یا آیینهکاری میتواند در ارزشهای معمارانه مطرح شود، میافزاید: در گذشته ارزش تاریخی بناها را متعلق به گذشتهای با صد سال به بالا میدانستند، اگر آن بنا متعلق به دورهی قاجار یا پهلوی اول باشد هم میتوانیم آن را مدنظر داشته باشیم. هویت کشور یک المان و نمونهای از هویت تهران است.
به راحتی نمیتوان قضاوت کرد
احمدی - مدیر کل دفتر محوطهها و بناهای تاریخی وزارتخانه - اما در پاسخ به پرسش ایسنا، نخست به این نکته تاکید میکند که «باید دید این خانه نقش ملی داشته است یا نه» و سپس ادامه میدهد: قبل از بررسی کامل، به راحتی نمیتوان قضاوت کرد که بنا چه ارزشهایی دارد. اگر این پلان معماری منحصر بهفرد و به صورت تکی بود، قطعا ثبت میشد. من دوست دارم که همه چیز ثبت شود. چون هر چیزی در کشور نقشی دارد، باید نخست ثابت کنیم که بنا دارای ارزش نیست.
او اما در مقابل پرسشهای مجدد خبرنگاران، خطاب به مدیر کل بافت تاریخی شهرداری تهران میگوید «اگر بگوییم این پرونده با ارزش نیست، خائن شمرده میشویم و اگر هم بگوییم ارزشمند است باز هم ...»
اما ابوالفتح شادمهری – مدیر بافت و بناهای تاریخی شهرداری تهران- در مقابل پرسش ایسنا، فقط به همین یک جمله بسنده میکند: «باید بررسی شود».
حجت نظری - عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران – اما با بیان اینکه شهرداری میتواند عمارت اقدسیه را به عنوان مقصد گردشگری در شمال تهران حفظ کند، میگوید: هنوز اطلاعات دقیقی درباره اینکه این خانه توسط چه معماری ساخته شده، در دسترس نیست، از سوی دیگر بین کارشناسان دربارهی اینکه این ملک واجد شاخصهای ثبت ملی است یا نه اختلاف نظر وجود دارد و برخی معتقدند که این ملک باید ثبت شود و برخی دیگر میگویند که املاک مهمتر از این ملک در تهران وجود دارد اما من از خانههای زیادی بازدید کردهام و میتوانم بگویم که این خانه از لحاظ آیینهکاری و گچبریها بسیار خاص است و به غیر از کاخهای سلطنتی، کمتر خانهای را در این شهر میتوان پیدا کرد که چنین آیینهکاریهای داشته باشد و قابل مقایسه با کاخهای سلطنتی است.
او با تاکید بر اینکه این خانه در سالهای ابتدایی بعد از انقلاب میزبان شهرداران تهران بوده است و به همین دلیل نیز باید با تامل بیشتر درباره واگذار کردن یا نکردن آن تصمیمگیری کنیم، ادامه داد: «با توجه به اختلافنظری که میان کارشناسان در مورد ارزش این خانه وجود دارد، حتما باید نظر کارشناسان دیگر را نیز در این خصوص جویا شویم تا بتوانیم تصمیم درستی درباره این خانه اخذ کنیم.
نظری با تاکید بر اینکه شاید به جای فروش این ملک بهتر است شهرداری تهران با تدوین برنامههایی، این ملک را حفظ کند، ادامه داد: این ملک به لحاظ نوع و حجم آیینهکاری منحصر به فرد است به گونهای که بسیار شبیه موزه تیمورتاش است و لازم است که این ملک حفظ شود.»
این عضو شورای شهر تهران حتی در واکنش به سخنان شهرداری مبنی بر اینکه درآمد حاصل از فروش این ملک صرف تکمیل دو پروژه فرهنگی دیگر خواهد شد، اظهار کرد: برای ساخت پروژه ردیف بودجه در نظر گرفته میشود و نمیتوانیم تکمیل یا ساخت یک پروژه را منوط به فروش یک ملک دیگر کنیم. شهرداری میتواند از املاکی که واجد ارزش نیستند منابع را تامین کند.»
عمارت شهرداران یا خانه بوذرجمهری، کدام ارزشمندترند؟
به گزارش ایسنا، در شرایطی این صحبتها را مطرح میکنند که هر روز و در طول ماههای مختلف، نه تنها مجوزهای تخریب و نوسازی خانههای بعضا ارزشمند به بهانهی ثبت ملی نشدن امضا میشوند که از سوی دیگر مشخص نیست اصلا بنایی واجد ارزش و دارای معماری یا تزیینات منحصر به فرد در تهران و حتی در کشور باقی مانده باشد که بخواهند آن را برای نسلهای بعدی حفاظت کنند. حالا هم که بنایی با این تزیینات و معماری پیچیدهاش را که حتی مدیر کل دفتر محوطهها و بناهای تاریخی را هم در نگاه نخست یاد خانهی تاریخی تیمورتاش میاندازد، ارزشمند نمیدانند و با اکراه به این فکر میکنند که اصلا نیاز به بررسی این بنای تاریخی در شورای ثبت ملی هست یا خیر؟
صحبتها و اظهار نظرها در زمان دیدن این خانهی سه طبقه، زیاد است. خبرنگاری در بین صحبتهایش میگوید که آژانس املاکی نزدیک این خانه، به او گفته مشتری برای تخریب خانه دارد که اگر شهرداری تراکم بالاتری از ارتفاع کنونی بدهد، حاضر است این خانه را به مبلغ ۶ میلیارد تومان هم بخرد. یا خبرنگار دیگری که از متن توییت رییس مرکز ارتباطات شهرداری تهران، به یک جملهاش تاکید دارد که اگر قرار است خانه را برای تکمیل طرح «بلدیه طهران» بفروشید، چرا به این نکته دقت ندارید که یک اثر تاریخی و قدیمی را میخواهید بفروشید که احیانا بعد از مدتی تخریب شود و شما با پولش یک بنای جدید را بسازید؟!
عمارت شهرداران یا عمارت اقدسیه در خیابان گلستان در محله اقدسیه تهران، سالها به عنوان محل سکونت شهرداران از جمله مرتضی الویری (از خرداد ۱۳۷۸ تا بهمن ۱۳۸۰) بوده است؛ اما بعد از آن رها شده و گویا تنها برای برگزاری جلسههایی از آن استفاده شده است. اکنون نیز مدتی است که این ملک سه طبقه در اختیار مرکز ارتباطات شهرداری تهران قرار گرفته است.
حال در حالی در خبرها آمده که این ملک توسط شهرداری تهران در فهرست فروش قرار گرفته که شهردار تهران بارها از لزوم حفظ خانههای تاریخی صحبت کرده و حتی ردیفهای متعددی در بودجه سالیانه شهرداری برای خرید خانههای واجد ارزش میراثی در نظر گرفته است.
شاید هم اگر رفتار با این خانهی قدیمی را با رفتارهای انجام شده با خانهی نخستین شهردار تهران - کریم آقا بوذرجمهری - که ۱۰ سال و یک ماه شهردار تهران بود، و مجوزها خانهاش را در خیابان ولی عصر (عج) قربانی مجتمع تجاری ۶ – ۷ طبقه کردند، مقایسه کنیم، پا پس بکشیم از خانهی شهردارانِ معاصری که احتمالا هر کدامشان مجوزی، ایدهها و رفتوآمدهای مهمی در این خانه داشتهاند و حالا حتی قرار نیست به عنوان یک مکان رویداد به آن نگاه کرد تا یک بنای دارای معماری ارزشمند و تزیینات منحصر بهفردش!
"عمارت شهرداران" در اقدسیه
انتهای پیام
نظرات