حمید حدیدیان در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با وسواس فکری، اظهار کرد: ذهن افراد غرق در یک فکر، ترس و یا نگرانی وسواسی میشود، به طور مثال فرد احساس میکند دستانش نجس شده است و یا فردی پس از شستن قالی هنوز هم گمان میکند که آلوده یا نجس است. اعمال وسواسی رفتارها یا اعمالی هستند که گرچه ممکن است فرد آنها را بیمعنا یا افراطی بخواند ولی فرد احساس میکند که ناچار به انجام آن است.
وی در رابطه با انوع وسواس و علائم و نشانههای آن، افزود: وسواس به دو نوع وسواس فکری و وسواس فکری عملی تقسیم میشود. اگر چه تکرار اجباری رفتار یا هجوم ناخودآگاه افکار تکرارشونده، علامت اصلی وسواس است اما عجول بودن، کمالگرایی، تردید، مشکل در تصمیمگیری، حساس بودن بیش از حد به وقت و زمان، اطمینانطلبی (پرسیدن نظر تعداد زیادی از اطرافیان در مورد یک تصمیم هر چند کوچک، مثلا رنگ یک لباس)، سرزنش بیش از حد خود و دیگران، احساس گناه بیش از حد و ...، از جمله علائم همراه شونده با وسواس است.
این کارشناس با اشاره به اینکه وسواس فکری یکی از علائم اصلی بیماری روانی اختلال وسواسی جبری بهشمار میرود، تصریح کرد: وسواس فکری عقیده، هیجان، تفکر یا تکانهای است که مکرراً و مصرانه برخلاف میل شخص خود را وارد ضمیر هوشیار او میکند. این افکار، تکانهها یا تصاویر ذهنی، بهطور دائم و مقاوم برای شخص بهطور غیرارادی اتّفاق افتاده و ناراحتی و اضطراب بارزی را در او برمیانگیزد.
کارشناس ارشد روانشناسی در رابطه با علت بیماری وسواس فکری، ادامه داد: عوامل بیولوژیک یا ژنتیک و یا محیطی نظیر محیط پراسترس و علل بر هم خوردن تعادل هورمونهای نوروترانسمیتر مغزی، از عوامل بروز این بیماری است.
حدیدیان با اشاره به اینکه افکار وسواسی معمولاً در سه دسته بیمورد جنسی و افکار مذهبی کفرآمیز قرار می گیرند، اظهار کرد: ترس از میکروب و کثیفی، اهمیت زیاد به نظم، دقت و درستی، نگرانی از اینکه کاری به خوبی انجام نشده باشد، حتی وقتی فرد میداند که این مسئله صحت ندارد، ترس از افکار شیطانی و گناهکارانه، فکر کردن تمام مدت در مورد یک صدا، تصویر، کلمه یا عددی به خصوص و نیاز به اطمینان مجدد، از نمونههای افراد مبتلا به این بیماری است.
وی با اشاره به اینکه ترس از صدمه زدن به یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستان، زیادهروی در مطالعه مکرر یک مطلب درسی برای یادگیری (وسواس مطالعه) از نشانههای افراد مبتلا به وسواس فکری است، افزود: وسواس فکری مربوط به نگرانی از آسیب زدن به خود یا دیگران هیچگاه نمیتواند به تنهایی موجب شود، فرد رفتارهای آسیبرسان را انجام دهد.
این مسئول تصریح کرد: بیمار در شرایط ذکر شده بیشتر از افراد عادی نگران سلامت خود و عزیزان خود است، بنابراین این بیماران در دسته بیماران خطرناک طبقهبندی نمیشوند و درمان باید بر بهبود حالات روحی خود بیمار متمرکز باشد؛ مگر آن که بیماری زمینهای دیگر مانند روانپریشی داشته باشد که درمان آن با داروهایی نظیر فلوکستین و پاروکسیتین و سیتالوپرام که هورمون سروتونین مغز را بالا میبرند، انجام میشود.
کارشناس ارشد روانشانسی در رابطه با درمان اختلال وسواس فکری، ادامه داد: قابل ذکر است افراد به تنهایی قادر به غلبه بر این اختلال نیستند و باید از متخصص روانشناسی بالینی یا روانپزشک کمک بگیرند. درمان شناختی - رفتاری و درمان دارویی از اصلیترین درمانهای این اختلال بهشمار میرود.
وی خاطرنشان کرد: تلاش افراد برای دور کردن افکار وسواسی از ذهنشان سبب هجوم بیشتر این افکار می شود، به همین دلیل افراد باید اجازه دهند تا این افکار در ذهنشان وجود داشته باشد و این افکار را همانند ابرهای آسمان در نظر بگیرند، یعنی فقط شاهد و ناظر عبور این افکار از آسمان ذهنمان باشیم و هیچ تلاشی برای دور کردن این افکار یا پرت کردن حواسشان به خرج ندهند. همچنین مواجه شدن با عامل وسواس (مثلا این فکر وسواسی که در را قفل نکردهام) و جلوگیری از پاسخ (مثلا بازبینی نکردن قفل) منجر به خوگیری میشود و کمکم این وسواس شدتش کم خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات