به گزارش ایسنا، مراسم وداع تهرانیها با پیکر پاک سپهبد شهید قاسم سلیمانی و شهیدان همراهش با حضور چندمیلیونی مردم تهران همراه بود. افراد با هر عقیده و جهت سیاسی از هر قشر و گروه سنی برای بدرقه سردار شهیدشان به خیابانها آمده و به شیوه خود عزاداری میکردند؛ یکی علم میچرخاند، یکی سنج میزد، یکی بر طبل میکوبید و جمع کثیری هم پلاکارد به دست شعار سر میدادند.
در این مراسم که بازتاب خبری گستردهای در رسانههای ایران و جهان داشت، عکاسان خبری نقش مهمی را برای به ثبت رساندن این واقعه تاریخی ایفا کردند.
به همین منظور خبرنگار ایسنا در گفتوگو با چند تن از این عکاسان، مراسم تشییع سردار سپهبد قاسم سلیمانی را از نگاه آنها روایت کرده است.
یکی از تیر بالا رفت و یکی از جرثقیل!
در ابتدا با عطاالله کناره تماس میگیریم. عکسهای او در گتی ایمیج و ان بی سی کار شد. او از طرف خبرگزاری فرانسه برای ثبت عکس از این مراسم حضور پیدا کرده بود.
کناره میگوید: این مراسم ابتدا از اهواز شروع شد، سپس به مشهد رفت و به تهران رسید. ازدحام جمعیت در تصاویر واقعا عجیب بود؛ چراکه افراد مختلف و زیادی در شهرهای مختلف برای مراسم تشییع سردار سلیمانی حضور پیدا کردند. دیروز که در تهران مراسم در حال برگزاری بود، همزمان در برخی دیگر از شهرهای کشور نیز مراسم عزاداری اجرا شد. مشابه این مراسم تاریخی تنها مراسم تشییع پیکر امام خمینی (ره) بود.
او دربارهی شرایط عکاسی در چنین مراسمی میگوید: در چنین مراسمهایی که ازدحام جمعیت بالاست، کار عکاسان و تصویربرداران سخت میشود؛ به طوری که نمیتوانند به راحتی حرکت کنند. دیروز جمعیت در میدان انقلاب به حدی زیاد بود که ما یک ساعت بعد از خروج ماشین حامل پیکر از میدان انقلاب، هنوز منتظر بودیم راهی برای ورود به کارگر شمالی پیدا کنیم. چنین چیزی برای کار عکاس محدودیت ایجاد میکند و تنها کاری که برای او باقی میماند، انتخاب جای مناسب برای عکاسی است. در چنین مراسمهایی که معمولا ازدحام جمعیت بالاست، همه به دنبال این هستند که تصاویرشان گویای میزان جمعیت باشد.
او ادامه میدهد: در هر صورت در این مراسم به هر نحوی که بود یکی از تیر بالا رفت و یکی از جرثقیل تا بتوانند عکاسی کنند. خیلیهایمان نیز به بالای ساختمان ضلع شمالی میدان انقلاب رفتیم که میشد از جمعیت عکس گرفت؛ البته شرایط به گونهای بود که عکس گرفتنشان با محدودیت روبهرو بود و هر کسی در هر جایی که قرار میگرفت، کارش در همانجا تمام میشد و به سختی میتوانست جایش را تغییر دهد؛ البته ثبت تصاویر در جایی که قرار میگرفتیم تا حدی هم شانسی بود؛ چون ممکن بود سوژهها یا زاویههای خوبی مقابل لنز دوربینمان قرار گیرد.
کناره میگوید که «از آنجا که قبلا سابقه عکاسی از راهپیماییهایی دیگری در آن منطقه و از آن موقعیت مکانی را داشتیم، میدانستیم که میخواهیم چه چیزی را و چگونه به ثبت برسانیم.»
او اضافه میکند که اگر میتوانستند در میدان آزادی نیز تصاویری را به ثبت برسانند خیلی بهتر میشد.
این عکاس خبری اظهار میکند که امروز عکاسان ما عملکرد خوبی دارند، تصاویرشان در سایتها و رسانههای مختلف کار میشود و در جشنوارههای جهانی جایزه میگیرند. ولی مشکل اینجاست که تعداد رسانههای داخلی بالا رفته و در بعضی برنامهها تعداد عکاسان از افراد دیگر بیشتر است. گاهی اوقات پیش آمده که ۵۰ نفر در جایی تجمع کردهاند ولی ۷۰ تا عکاس برای عکاسی از آن اتفاق حضور پیدا میکنند.
او در پایان میگوید: یکی دیگر از مشکلات رسانههای ما این است که پول درنمیآورند و بیشتر حکم روابط عمومی را دارند. رایگان بودن عکسها با شرط ذکر منبع چیز جالبی نیست. اگر هزینه عکسهایشان به آنها پرداخت میشد، بازار کارشان بهتر میشد.
شور چنین مراسمی در فضای فرهنگی ایران نظمدهی را سختتر میکند
پس از کناره با یکی از عکاسان ایسنا گفتوگو میکنیم که برای پوشش تصویری مراسم تشییع پیکر شهدای مقاومت از نزدیک شاهد مراسم بود.
روحالله وحدتی ـ مدیر اداره عکس ایسنا ـ میگوید معمولا در برگزاری چنین برنامههایی، مشکلات هماهنگی از طرف برگزارکنندگان است، با این حال کنترل چنین مراسمی با وسعت جمعیت بالا، کار سختی است. خود من در سالهای فعالیتم، چنین جمعیتی را تقریبا ندیده بودم. برای مدیریت چنین جمعیتی، هر کاری هم که انجام دهی باز ممکن است طبق برنامه پیش نرود.
او ادامه میدهد: ما ۱۵ دی ماه به فرودگاه رفته بودیم و قرار بود ساعت ۷:۳۰ پیکر سردار سلیمانی برسد، ولی ساعت ۱۲:۳۰ شب این اتفاق افتاد. قرار بود پیکرها را در مسیری با تشریفات نظامی حمل کنند ولی از قبل جانمایی درستی برای محل قرارگیری عکاسان انجام نشده بود که البته در ادامه این مشکل رفع شد. از طرفی، زمانی که پیکر شهیدان رسید، اوضاع از دست برگزارکنندگان خارج شد، عدهای از خانواده شهدا و همراهانشان در آنجا حضور داشتند که با رسیدن پیکرها به وسط برنامه آمدند و خیلی چیزها را تغییر دادند و این اتفاق تصور ما را از پوشش این برنامه تغییر داد. در چنین شرایط احساسی و هیجانزده، مراسم بینظم میشود و برگزارکنندهها نیز نمیتوانند کاری کنند.
او ادامه داد: زمانی که مراسم تشییع یک قهرمان ملی در این سطح برگزار میشود، هر چه نظم و شکوه مراسم بیشتر باشد، نگاه بیرونی نسبت به ما متفاوت خواهد بود. فضای کاری برگزاری چنین برنامههایی همچنان مانند فضای دهه ۶۰ است که شهیدان را از جبهه میآوردند و مردم پیکر آنها را روی دست میگرفتند و تشییع میکردند. همه اینها به خاطر احساسات و شوری است که مردم دارند و گویا اقتضای فرهنگ ما همین گونه است. همین مراسم در یک کشور غربی به شکل دیگری برگزار میشود؛ البته شور چنین مراسمی در فضای فرهنگی ایران متفاوت است و همین مساله نظمدهی را سختتر میکند اما در همین وضعیت هم میشود با نظم بیشتری عمل کرد.
این تصاویر در تاریخ ثبت میشود
این بار با فاطمه بهرامی، عکاس خبرگزاری آناتولی تماس میگیریم. در ابتدا درباره مشکلات کارشان میگوید: انتظار حضور جمعیت زیاد را داشتیم؛ به همین دلیل به دنبال جایی بودیم که بلندی باشد و به جمعیت مشرف باشیم. جایی را تقریبا مثل همیشه برای ما در نظر نگرفته بودند. با کلی خواهش و تمنا به من و چند تن از دوستانم اجازه دادند تا وارد ساختمانی شویم که خراب شده بود، و از پنجره عکاسی میکردیم؛ البته پس از مدتی بیرونمان کردند. بعد از اینکه از بلندی پایین آمدیم، مدتی بین جمعیت گیر کردیم و به سختی توانستیم خلاص شویم.
او ادامه میدهد: قبلا چنین فضایی را ندیده بودم. حضور مردم در چنین جمعیتی که بخواهند یک دل و یک صدا به خیابانها بیایند، در دنیا کمنظیر است. آدم یک جاهایی احساس غرور میکند و یکصدا بودن مردم در این مراسم، از آن جاها بود.
این عکاس میگوید که تصاویر امروز در تاریخ ثبت میشود و جزو تاریخمان محسوب خواهد شد.
ساختمانی که عکاسان را نجات داد!
نازنین طباطبایی ـ عکاس خبرگزاری تیما از انگلستان ـ نیز یکی دیگر از مصاحبهشوندههای گزارش ایسنا است.
او اظهار میکند که مراسم تشییع سردار سلیمانی بسیار باشکوه بود؛ به نحوی که نمونه آن را تا به حال ندیده است.
این عکاس میگوید: چنین شرایطی برای عکاسی قطعا سخت است ولی در عین حال زیباست؛ چون مردم با احساس قلبی و شور و هیجان خودشان در مراسم شرکت میکنند و دیدن این حسها خیلی برای عکاسی زیبا و آموزنده است.
او درباره مشکلاتشان برای عکاسی از مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی چنین میگوید: برای این مراسم اسامی را از قبل اعلام کرده بودیم ولی خیلی از عکاسان دیگر نمیدانستند که به کجا باید اسم میدادند؛ البته خود من هم که اسم داده بودم به سختی وارد شدم. به علت مسائل حفاظتی که وجود داشت، به آخرین طبقه نتوانستیم برویم. در طبقه پایین آن نیز عکاسی واقعا سخت بود. با این حال خوشحالم که آن ساختمان بود، چون اگر نبود اصلا نمیشد جمعیت را نشان داد.
طباطبایی ادامه میدهد: سوژه خاصی نبود که از دست داده باشم؛ چون بیشتر ازدحام جمعیت برایم مهم بود و توانستم عکسی که میخواستم را بگیرم. البته دلم میخواست که نماای بسته بیشتری را بگیرم ولی نمیشد.
عکسها آینهای از مراسم هستند
در پایان با ابوالفضل نسائی، دبیر عکس روزنامه ایران صحبت میکنیم. او میگوید: مشکل اول برای ما عکاسان در مراسم روز دوشنبه، عدم برنامهریزی مناسب بود. شاید دستاندرکاران برگزاری چنین مراسمی شناخت درستی از کار عکاسان ندارند. ناهماهنگی بین سازمانها و ارگانهای اجرایی و حفاظتی نیز مورد دیگر است. همچنین رسانهها را نمیشناسند و نمیدانند که وقت و زحمت عکاسان، برای بهتر دیده شدن آن مراسم و نمایان شدن قدرت ملت ایران است. درواقع این عکسها آینهای از مراسم است و از طرفی تنها چیزی هم که باقی میماند همین تصاویر است.
نسائی ادامه میدهد: سوژههای زیادی بود که به علت مشکل تردد نتوانستیم آنها را به ثبت برسانیم؛ زیرا همان ساختمانی هم که از بالای آن عکس گرفتیم، یک مکان شخصی بود که با کلی خواهش اجازه ورود دادند.
انتهای پیام
نظرات