به گزارش ایسنا، موضوع به بلاتکلیفی تیم ملی در دوران پسا کیروش مربوط میشود که فدراسیون فوتبال در انتخاب مربی با چندین دغدغه مختلف مواجهه بود، از جمله انتخاب مربی بدون تعصبات رنگی که فدراسیون فوتبال را متهم به قرمز یا آبی بودن نکند و به همین دور برخی از گزینههای دم دست خود خط کشید.
در همان مقطع و روزهای نخست بعد از کیروش، برانکو ایوانکوویچ – که امروز یکی از گزینههای هدایت تیم ملی است – مدنظر فدراسیون فوتبال بود و بخشی از هواداران هم او را به واسطه موفقیت با تیم ملی و پرسپولیس گزینه مناسبی برای هدایت تیم ملی میدانستند اما فدراسیون هیچ گاه جرات ایستادن پای انتخابهایش را نداشت چرا که نمیخواست هیچ گونه حرف و حدیثی وجود داشته باشد.
پنج ماه گذشت و برانکو از گزینههای مدنظر فدراسیون فوتبال خارج شد و مارک ویلموتس با حرف و حدیث فراوان سکان هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت و نتیجه آن شد که نباید میشد و اکنون فدراسیون فوتبال به دوران پسا ویلموتس رسیده و یک بار دیگر بحث گزینه ایرانی و خارجی و آوردن یا نیاوردن برانکو مطرح شده است.
بعد از آن اتفاقات باز هم فدراسیون در گیرودار آبی و قرمز است و از حرف و حدیثها میترسد و نمیتواند انتخابهایش را بر مبنای برنامه و هدفگذاری انجام دهد چون برخی مدیران و پیشکسوتان ورزش، معتقدند نباید فدراسیون فوتبال مربی پرسپولیسی یا استقلالی بیاورد.
نخست اینکه اساسا در فوتبال ایران هر کسی به یکی از این دو تیم تعلق خاطر دارد و تاریخ پر است از مربیان استقلالی و پرسپولیسی که هدایت تیم ملی را برعهده گرفتند و از سوی دیگر مطرح کردن این مسائل حرفهای بودن مربیان ایرانی را زیر سوال میبرد که در انتخابهای خود پرسپولیسی یا استقلال بودن یک بازیکن را مدنظر قرار خواهند داد.
این همان موضوعی است که حدود ۱۰ ماه قبل فدراسیون را از مذاکره با برانکو به خاطر حضور در پرسپولیس منصرف کرد و بعد از تجربه ناموفق با ویلموتس یک بار دیگر به فکر انتخاب برانکو واداشته اما همچنان هراس از متهم شدن به جانبداری از پرسپولیس و استقلال فدراسیون را به بیخیال شدن نسبت به برانکو ترغیب میکند.
اگر مدل آبی و قرمز فوتبال ایران در اسپانیا هم وجود داشت، اکنون لوئیس انریکه به عنوان یک مربی کاتالونیایی و سرمربی سابق بارسلونا نمیتوانست سرمربی تیم ملی کشورش شود.
از سوی دیگر دغدغههای پوسیده در فوتبال ایران و سوء مدیریت موجب از دست رفتن فرصت مناسب برای برنامهریزی و نیل به اهداف میشود، کمااینکه مهدی تاج ۱۱ ماه قبل و بعد از رفتن کیروش گفت که «عجلهای برای انتخاب سرمربی نداریم چون مسابقات انتخابی جام جهانی آغاز نشده است» و اکنون بعد از ماجرای ویلموتس، مجددا گفته که «عجلهای برای انتخاب سرمربی نداریم چون تیم ملی تا سه ماه آینده دیدار رسمی ندارد».
به نظر میرسد در کنار مشکلات سخت افزاری در فوتبال ایران، اصلاح در تفکرات مدیران و ارزش زمان و برنامهریزی بسیار مهم و حیاتی است تا تیم ملی یک بار دیگر گرفتار تیمهایی مانند عراق و بحرین نشود و افسوس فرصت از دست رفته را نخورد.
انتهای پیام
نظرات