به گزارش ایسنا، مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: «زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد.» این جمله معروف صادق هدایت در مورد احوال ما ایرانیهاست. حالا من میخواهم آن را تکمیل کنم و بنویسم زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد، کلمه برای توجیه یا همان ماستمالی کردن زیاد دارد: «منظورم این نبود»، «حالا یه حرفی زد»، «نمیدانست» و ...
بیانیه باشگاه پرسپولیس بعد از فحاشی برخی تماشاگران به مادر رسول خطیبی سرمربی تیم ماشین سازی تبریز را ببینید: «اکنون نیز ایمان داریم تماشاگرانی که علیه آقای خطیبی شعارهایی سر دادند هرگز نمیدانستند که والده ایشان مادر ۲ شهید والامقام هستند.»
مدیران این باشگاه خیلی شیک و مجلسی در حال ماست مالی کردن این ماجرا هستند. آنها به جای آن که اشتباه تماشاگران خود را بپذیرند، کار آنها را با کلمه طلایی «نمیدانستند» توجیه میکنند. فحش به مادر، تلخترین اتفاق ممکن است. آنها چه میدانستند چه نمیدانستند کار زشتی انجام دادند و هیچ کس نباید رفتار آنها را توجیه کند. (جالب این که حتی نگفتهاند مسئولیت رفتارهای تماشاگران در ورزشگاهی که اختصاصی ما نیست، با ما نیست و تنها انکار یا توجیه کرده اند.)
رییس باشگاه تراکتور هم درباره حواشی ورزشگاه یادگار امام تبریز در جریان دیدار استقلال و تراکتور مینویسد: «همه مشکلات از ورزشگاه آزادی شروع میشود، هواداران تیمهای پایتخت در ورزشگاه آزادی یک سری مشکلات برای تیمهای شهرستانی به وجود میآورند و هواداران این تیمها را مجبور به واکنش میکنند. این هفته به مادری که دو فرزندش در راه کشورمان شهید شده است، بد و بیراه میگویند و مسئولان نیز هیچ عکس و العملی نشان نمیدهند.»
میبینید؟ اشتباه را قبول نمیکنند و با انداختن تقصیر به گردن دیگران به دنبال فرافکنی هستند. چرا دوست نداریم اشتباه خود را بپذیریم.
در جریان دیدار بلغارستان و انگلستان، تماشاگران بلغاری علیه بازیکنان سیاهپوست تیم رقیب شعارهای نژادپرستانه سر دادند. رییس فدارسیون بلغارستان به جای ماستمالی کردن ماجرا از سمت خود استعفا داد. او با این کار، رفتار تماشاگران کشورش را محکوم کرد. اگر این توهینها در ایران اتفاق میافتاد مدیران ما چه واکنشی نشان میدادند؟ کاش حداقل از این رفتارها یاد میگرفتیم و چشم خود را بر واقعیتها نمیبستیم.
این رفتار فقط شامل ورزشیها نمیشود. سیاستمداران ما هم از این آفت برکنار نیستند. اصلا گویی در ایران دیدن زشتی خود و دیدن خوبی طرف مقابل یک امر ناپسند و قبیح است.
یک جوالدوز هم به خودمان بزنیم. ما مردم هم استاد توجیه کردن کارهای زشت خود هستیم. به یک نمونه کوچک که شاید برای همه ما اتفاق افتاده باشد اشاره میکنم. پشت چراغ قرمز ایستادهایم. ناگهان همه ماشینها شروع به حرکت میکنند و ما هم حرکت میکنیم در حالی که چراغ قرمز است. وقتی میپرسند چرا رفتی؟ میگوییم همه رفتند من هم رفتم. در یک اداره همه قبل از ساعت اداری، محل کار را ترک میکنند و به کار مردم نمیرسند، ما هم میرویم. میگویند چرا رفتی؟ میگوییم همه رفتند، من هم رفتم.
تا وقتی حس توجیه کردن در ما وجود دارد نمیتوانیم به پیشرفت کشور و رسیدن به جایگاه مطلوب امیدوار باشیم چون ما دوست نداریم اشتباهات خود را بپذیریم.»
انتهای پیام
نظرات