به گزارش ایسنا، دکتر مهدی گلشنی، فیزیکدان و نظریه پرداز، در سمینار تحولات جدید در ریاضی و فیزیک که امروز(پنجشنبه) در فرهنگستان علوم برگزار شد گفت: امروزه نخبگان فیزیک به فلسفه بازگشتهاند اما دانشکدههای علوم ما در برابر بحثهای فلسفی مقاومت میکنند. در گذشته، فلسفه چتری برای همه علوم بود. در شروع علم جدید نیز این دیدگاه حاکم بود به طوری که نیوتن اسم کتاب خود را اصول ریاضی فلسفه طبیعی گذاشته است. در زمان نیوتن، لاک گفت که ما فقط به چیزهایی اعتقاد داریم که ریشه در تجربه دارد. این دیدگاه باعث شد که فلسفه به طور ظاهری از علوم جدا شود.
وی افزود: این جدایی ظاهری چند دلیل عمده دارد. اولین دلیل ارتباط متافیزیک با دین است. از آن جایی که دین در غرب تضعیف شد متافیزیک نیز ضعیف شد. یکی دیگر از دلایل آن رشد تخصصگرایی است که باعث شد دانشمندان دچار یک باریکبینی شوند و فقط به رشته تخصصی خود بپردازند.
به گفتهی گلشنی، عدم تبحر فلاسفه قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در مباحث فیزیکی هم در این امر موثر بوده و برتراند راسل در این باره میگوید: فلسفهای که وارد علوم نشود ابتر است.
وی افزود: توفیق چشمگیر فیزیک در توجیه پدیدهها از جمله دلایلی است که باعث جدایی ظاهری فلسفه از فیزیک شد. نظریه کوانتوم و نسبیت در این زمینه به شدت موفق بودند. رواج مکاتب تجربهگرا و تکبر نظریه کوانتوم نیز بر جدایی ظاهری فلسفه از فیزیک موثر بودند. نظریه کوانتوم چشمها را بر روی فلسفه بست. فیزیکدانان تصور کردند ابزاری دارند که به همه سوالها جواب میدهد پس دیگر چه میخواهند؟
بازگشت فیزیکدانها با فلسفه
گلشنی با بیان اینکه برخی نخبگان مانند اینشتین و شرودینگر به این جریان نپیوستند گفت: به دلایلی در نیمه دوم قرن ۲۰ ورق برگشت اما هنوز این جریان در دانشکدههای علوم ما در ایران وارد نشده است. در نیمه دوم قرن ۲۰ فیزیکدانها اقرار کردند که در برخی از مسائل فیزیک از مبانی فلسفه استفاده کردهاند. هایزنبرگ در سال ۱۹۲۵ در اولین مقالهای که منتشر کرد گفت: ما فقط کمیتهای مشاهدهپذیر را در تئوریها وارد میکنیم.
این فیزیکدان در دهه ۷۰ گفت: خوشحالم که فیزیکدانها به فلسفه بازگشتند.
عضو فرهنگستان علوم ادامه داد: کمکم روشن شد که فیزیکدانها اصولی را به کار می برند که در فیزیک قابل اثبات نیست. مثلا ما دو نظریه مشهور کوانتوم داریم که یکی از آنها میگوید شانس حاکم است و دیگری معتقد است علیت حکمفرما است.البته در برخی از آزمایشها یکی بر دیگری ترجیح داده میشود اما برخی از عالمان فکر میکنند که کل واقعیت از علم تجربی قابل دسترسی است. اینشتین میگوید دادههای تجربی نمیتوانند نظریههای فیزیک را قطعی کنند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان این که حذف متافیزیک یا فلسفه مسئلهای را حل نمیکند گفت: هایزنبرگ در دهه آخر عمر خود میگوید برخی از این فلسفههای بد دارد به فیزیک ضربه میزند. هاوکینگ معتقد است فلسفه بیمعنا است و خود را تابع پوزیتیویسم پوپر معرفی میکند. هاوکینگ متوجه نیست که اولا پوزیتیویسم خود یک مکتب فلسفی است و ثانیا پوپر هم اولین کسی بود که با پوزیتیویسم جنگید.
عضو هیئت علمی دانشگاه شریف درباره تحولات اخیر در دانشگاههای دنیا گفت: اخیرا کنفرانسهای بسیار زیادی درباره مباحث مشترک فیزیک و فلسفه در جهان راه افتاده است. دانشگاه آکسفورد بزرگترین دپارتمانهای فیزیک و فلسفه را در اروپا دارد. ۱۵ کنفرانس مشترک بین این دو دپارتمان برگزار شده است که این کنفرانسها هیچ انعکاسی در ایران ندارد.
وی افزود: در سالهای اخیر دورههای تحصیلی فیزیک و فلسفه در دانشگاههای آکسفورد، یورک کانادا و منچستر راهاندازی شده است. دانشگاه کلمبیا دوره کارشناسی ارشد مبانی فلسفی فیزیک راهاندازی کرده و در سالهای اخیر برخی فیزیکدانان برجسته تاکید دارند که باید به فلسفه بازگشت.
گلشنی درباره یکی از مهمترین تحولات ۱۰ سال اخیر در بازگشت فیزیکدانان به فلسفه گفت: ۱۰ سال قبل گروهی از ۹ محقق برجسته از دانشگاههای رادگرز، ییل، کلمبیا، نیویورک ائتلافی تشکیل دادند و پروژهای را تحت عنوان پژوهشهایی در فلسفه کیهانشناسی راه انداختند.
بلافاصله پس از آن، دانشگاههای آکسفورد و کمبریج نیز با یکدیگر متحد شدند و گروه فلسفه کیهان شناسی را با حضور محققان ریاضی، فیزیک، کیهان شناسی و فلسفه ایجاد کردند.
وی با اشاره به دو مقالهای که در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ منتشر شده است گفت: کارلو روولی، فیزیکدان برجسته، مقالهای به نام physics needs philosophy and philosophy needs physics دارد که در آن میگوید فلسفه تاثیر بیشتری از آن چه فرض میشود بر فیزیک دارد. فلسفه روشهایی برای دیدگاههای تازه و تفکر انتقادی فراهم میکند. وقتی ونبرگ و هاوکینگ فلسفه را بیفایده میدانند در حقیقت دارند از فلسفه خاصی استفاده میکنند.
عضو فرهنگستان علوم با اشاره به مقالهای که در سپتامبر ۲۰۱۹ منتشر شده است گفت: شان کارول میگوید چیزی که شگفتآور است این است که فیزیکدانها از مهمترین نظریهای که آن را نمیفهمند(کوانتوم) راضی هستند. در تعدادی از دانشکدههای فیزیک پژوهشگرانی درباره مبانی نظری کوانتوم سوال کردند و به آنها پاسخ داده شد که ساکت باش و محاسبه کن. برای سالها ژورنالهای برتر در فیزیک مقالههای مرتبط با فلسفه را رد میکردند. اما وضعیت به تدریج تغییر کرد.
انتهای پیام
نظرات