همه اینها در حالی است که «فقدان رویکرد مبتنی بر حضور شهروند معلول» قطعه دورمانده از این پازل فرهنگی؛ بخشی از این اقدام را ناتمام گذاشت و همچون روال گذشته بر «حقوق شهروندان دارای معلولیت» قلم فراموشی کشید.
همانگونه که از نام «برنامههای فرهنگی قزوین» برمیآید انتظار این است که شهرداری همان اندازه که به دنبال کشاندن گروههای مختلف اجتماعی به برنامههای فرهنگی است به همان میزان نیز به استقبال شهروندان دارای معلولیت رفته و شرایط را برای حضور این گروه در تمام فضاها و برنامهها مهیا کند اما این امر تاکنون بهدرستی محقق نشده است.
شهرداری متولی امر مناسبسازی و دسترسپذیری شهری است و حضور اجتماعی معلولان ارتباط تنگاتنگی با این مقوله دارد، بااینحال شهر کماکان آماده حضور این افراد نیست و اهتمام جدی برای حضور معلولان در بطن جامعه دیده نمیشود.
در تعیین مکان برگزاری بسیاری از برنامههای فرهنگی قزوین احتمال حضور یک معلول هم نتوانست در چیدمان مبلمان برنامهها مداخلهگر باشد، بازهم شهروندان دارای معلولیت بدون آنکه بدانند و بخواهند از شرکت در چنین فضایی محروم شدند.
اگرچه با تلاش دستاندرکاران برخی از برنامههای فرهنگی قزوین از جمله «جشنواره طنز عبید زاکان» که یک معلول در آن موفق به کسب رتبه برتر شد؛ فضا نسبتاً مناسبسازی شده بود و شایسته قدردانی است اما این مناسبسازی اندک نیز کفایت نیاز طیف چند هزارنفره معلولان قزوینی نبوده و نیست، در همان برنامه مناسبسازی بهگونهای صورت گرفته بود که منتخب جشنواره به دلیل داشتن ویلچر نتوانست برای دریافت جایزه به روی صحنه برود.
«برگزاری نمایشگاه خوشنویسی» در محل نگارخانه سازمان فرهنگی- ورزشی شهرداری قزوین یکی از برنامههای فرهنگی هفته قزوین بود، نگارخانهای که در زیرزمین این سازمان قرار دارد و دستکم ۲۰ پله با شیب تند، طبقه همکف را به آن وصل میکند، این در حالی است که بیش از چهار ماه است دکمه انتخاب طبقه زیرزمین در صفحهکلید آسانسور این ساختمان غیرفعال شده است؛ علاوه بر آن برخورد تند مسئولان سازمان فرهنگی- ورزشی شهرداری قزوین با حق خواهی یک شهروند معلول درخصوص استفاده از آسانسور نمونه دیگر از بیتوجهی به مطالبات معلولان است.
وقتی ردپای عدم حضور اجتماعی معلولان را در دهههای گذشته دنبال کنیم بدون تردید از مقابل شهرداریها سر درمیآوری، جایی که ازقضا داعیهدار امر مناسبسازی است و برابر قانون وظیفه دارد شهر را بهگونهای آماده کند تا زمینه حضور و دسترسی برای آحاد جامعه فراهم شود.
عدم تعبیه مبلمان شهریِ متناسب با نیازهای معلولان، همواره به حضور کمرنگ این طیف دامن زده و درنتیجه موجب مغفول ماندن حقوق و قوانین آنان شده و حضور معلولان در بستر جامعه را به حاشیه رانده است، بهگونهای که حالا وقتی از حقوحقوق این افراد سخن میگوییم تعجب برخی از مدیران چاشنی بیتوجهیشان میشود.
دیدگاه مدیران در برگزاری همایشها این است که هرگز احتمال حضور حتی یک فرد معلول را نمیدهند و شرایط را برای افراد عادی پیشبینی میکنند، درنتیجه معلولان در اثر عدم دسترسی به فضاها یا اساساً مراجعه نمیکنند و یا در صورت مراجعه و عدم توانایی برای عبور از موانع سرخورده شده و مکان موردنظر را ترک میکنند.
از همین رو قوانینی که به احیای حقوق آنها مربوط میشوند کماکان خارج از دایره توجه باقی میماند و سالها بعد وقتی از حق مسلم معلولان در این زمینه صحبت به میان بیاید مانند این است که از مطلبی غیرعادی سخن گفته شده است.
انتهای پیام
نظرات