به گزارش ایسنا، اگر هدایای قبلی را که در طول ۶ سفر قبلی رییس جمهور به سازمان ملل داده شده بود همراه با احتمالهایی که برای بازگشت الواح هخامنشی مطرح میشدند، کنار هم قرار دهیم، چشم انتظاری فعالان و دوستداران میراث فرهنگی برای بازگشت الواح هخامنشی که در طول چند سال گذشته به «الواح شیکاگو» معروف شده بود، انتظار بیجایی نبوده است.
البته زمانی حدسیات برای بازگشت الواح هخامنشی همراه با حسن روحانی و هیات همراه قوت گرفت که محمدحسن طالبیان – معاون میراث فرهنگی وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی – در نشست خبری ۳۱ شهریور که برای رونمایی از ۳۰۰ شیء تاریخی از راه رسیده از اسپانیا در موزه ملی ایران برگزار شد، اعلام کرد: «این دیپلماسی فعال فرهنگی (برگزاری نمایشگاههای بین موزهای بین ایران و کشورهای دیگر) باعث شده در حوزههای دیگر از جمله استرداد اموال فرهنگیتاریخی شاهد اتفاقات خوبی باشیم. در روزهای آینده نیز خبرهای خوشی از استرداد اموال تاریخی خواهیم شنید. بسیار خوشحالم که از طریق دیپلماسی فرهنگی شاهد اتفاقات بسیار خوب در کشور هستیم.»
۶ سال قبل، نخستین هدیهی تاریخی روحانی از آمریکاییها به خاک ایران رسید، «جام سیمین شیردال» که ششم مهر ماه ۱۳۹۲ بعد از پایان سفر روحانی به نیویورک و در فرودگاه مهرآباد رونمایی شد؛ هدیهای که هر چند بعد از آن صحبتهایی مبنی بر تقلبی بودناش مطرح شد، اما در زمان رونمایی از این اثر در فرودگاه مهرآباد اعلام شد که «شیردال تاریخی از سال ۲۰۰۳ نزد آمریکاییها بوده و قرار بر تحویلِ آن به ایران بود، اما تا آن تاریخ امکان این امر، فراهم نشده بود. اثری که گفته میشد متعلق به ۲۷۰۰ سال قبل است.
نقش برجسته سر سرباز هخامنشی که ۹۰ سال پیش در ایران کشف شد و حدود ۸۰ سال بعد به صورت غیرقانونی سر از کانادا و سپس آمریکا درآورد، دومین هدیهی تاریخی آمریکاییها به مردم ایران بود که سال قبل، با رایزنیهای بینالمللی و پیگیریهای حقوقی وزارت امور خارجه و میراث فرهنگی همراه با رییس جمهور که از مجمع عمومی سازمان ملل به کشور برمیگشت، به ایران برگردانده شد.
هدیهای که باز هم سیاستمداران و کارشناسان از ان به عنوان یک استرداد فرهنگی یاد کردند و آن را حاوی پیامهای مهمی دانستند. حتی به باور آنها در آن زمان، استرداد آثار تاریخی ایران در سالهای گذشته و استرداد این اثر متفاوت از رویکرد و موضع دولت آمریکا با همراهی و همدلی و ارتباط مجامع فرهنگی، علمی، کارشناسان خارجی و علاقهمندان به هنر و تاریخ ایران در خارج از کشور صورت گرفت که نشان از ظرفیت دیپلماسی فرهنگی، اهمیت زبان دیپلماسی و استفاده از آن در بازگرداندن دیگر آثار تاریخی کشورمان است.
روحانی نه تنها از آمریکاییها، بلکه از روسها نیز هدیهی تاریخی گرفته است. او در سفر مهر ماه سال ۱۳۹۳ خود به روسیه از پوتین یک سپر تاریخی به عنوان ابزار دفاعی هدیه گرفت که هر چند سیاسیون از آن تعابیر مختلفی داشتند، اما با دستور «ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین»، رئیس جمهور روسیه کارکنان کاخ کرملین آستاراخان (قلعه تاریخی تسیخ هاوس که در جنگ جهانی اول دژ و انبار مهمات بوده است) قابی را که درون آن سپری رزمی از قرن ۱۷ میلادی بود، به رییس جمهوری ایران هدیه دادند.
«سپر رزمی یکی از سربازان شاه عباس اول از جنس برنز و طلا، و مربوط به جنگی بوده که در آن دوره (۱۶۰۳ تا ۱۶۱۸ میلادی) میان ترکیه و ایران رخ داده است، سپری که قدری ضربه هم خورده است.»
اما میتوان گفت هدیههایی که در دولت روحانی به رَجُل سیاسی ایرانی داده شده، به جز چند مورد خاص که البته آن هم در دولت تدبیر و امید رخ داده، چندان مرسوم نبوده است. چون معمولا در این نوع از دیدارهای دیپلماتیک هدایایی در قالب صنایع دستی کشورها بین مسئولان کشورها رد وبدل میشود؛ نمونههایی از آنها را در موزههای شخصی روسای جمهور سابق ایران میتوان دید.
از مناسبات سیاسی و ارتباطهای دولتمردان آمریکا با ایران که بگذریم، حالا باز هم نوبت به الواح هخامنشی میرسد، کتیبهها یا همان تبلتهای تاریخی که حدود ۸۰ سال قبل با قرار مطالعه و بررسی از کشور خارج شدند تا بعد از مطالعه و خوانشِ کامل کتیبهها به کشور برگردانده شوند، اما این قول تا امروز یعنی چیزی حدود هشت دهه طول کشیده است.
حالا در کنار پیگیریهایی که حتما مسوولان وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دربارهی آخرین وضعیت الواح هخامنشی در شیکاگو و زمان برگشتاش به تهران انجام دادند اما از سه ماه قبل هیچ خبرِ جدیدی از آن منتشر نکردند، که بگذریم، یک امید هنوز باقی است، آنهم زمان برگشتِ محمدجواد ظریف - وزیر امورخارجه - به تهران. با توجه به زمانِ احتمالی بازگشت وی که در ۲۴ ساعت آینده انجام میشود، میتوان این امید را داشت که شاید او دستِ پر و با خبری از الواحِ هخامنشی به تهران برسد.
خبری که اگر وزیر امور خارجه حامل آن باشد، در کنار همهی اتفاقات و اما و اگرهای سیاسی رخ داده در طول سفر ۱۰ روزهی وی به نیویورک، میتواند بهترین خبر و اتفاقِ خوش فرهنگی و تاریخی در طول چند سال گذشته باشد که قدرت مجامع فرهنگی و علمی را نشان میدهد. آنهم در کنار همهی احتمالهایی که برای مصادرهی همیشگی الواح هخامنشی بعد از تحریمهای اتفاق افتاده توسط دولت آمریکا مطرح میشدند. همراهی و ارتباط مجامع فرهنگی، علمی و کارشناسان خارجی که میتواند نشان از ظرفیت دیپلماسی فرهنگی، اهمیت زبان دیپلماسی و استفاده از آن در بازگرداندن دیگر آثار تاریخی ایران به کشور باشد.
انتهای پیام
نظرات