به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین قاسمیان در دومین شب از مراسم عزاداری حضرت ابا عبدالله حسین (ع) که با حضور دانشجویان و مردم در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد با بیان این مطلب که خیلی از ما بالاخره نفهمیدهایم که دین فردی است یا جمعی؟ اظهار کرد: دین آمد تا جامعه بشری را اصلاح کند یا دین آمد تا عبادات و اخلاق فردی را سروسامان بخشد؟ واقعیت این است که دین هم فردی است و هم جمعی! فردی است چون هریک از ما فرد فرد هستیم و مسئول اعمال خود. جمعی است چون ما افراد، در پیوند و ولایت جمع هستیم. در یادداشت قبلی، صحبت از تنها نصیحت خدا به بندگانش بود که فرمود: «برای خدا به صورت فردی و جمعی قیام کنید؛ سپس تفکرکنید. » نکتهای ناب اینجاست؛ بر خلاف تصور ما، که اندیشه را مقدمه حرکت میدانیم، قرآن کریم قیام را بر اندیشه مقدم میکند. گویا اندیشه انسان تا وقتی انسان حرکت نکند، درست کار نمیکند.
وی ادامه داد: در کتاب اصول کافی روایتی داریم از امام باقر(ع) که خداوند متعال فرمود:«لأعذّبنّ کلّ رعیّة فی الاسلام دانت بولایه کل امام جائر لیس من اللّه و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها برّة تقیّة». مضمون حدیث این است اگر سررشته نظام یک جامعه به دست انسانهای فاسد و ناباب و ستمگر و منحرف باشد، حرکات مؤمنانه افرادی که در این جامعه هستند، به جایی نمیرسد و اگر در آنچنان جامعهای کسانی تسلیم باشند و از آن ستمگران اطاعت کنند، خدا آنها را هم عذاب میکند. البته در همین حدیث، عکسش هم هست: «و لأعفونّ عن کلّ رعیّة فی الاسلام دانت بولایه کل امام عادل من اللّه و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها ظالمة مسیئه» میفرماید: هر مردمی که در اسلام ولایت جامعه را به دست امامی عادل از سوی خدا بسپارند میبخشم، هرچند در اعمال خودشان ظالم و بدکار باشند.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: فرض کنید یک قطار با سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرود. مسافری در راهروی قطار با سرعت ۴ کیلومتر بر ساعت، در خلاف جهت حرکت قطار قدم میزند. نتیجه چیست؟ مسافر با سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت، در جهت حرکت قطار حرکت کرده است. اعمال خوب ما در جامعه فاسد یا اعمال بد ما در جامعه نیکو به همین شکل است. آن فضای مسلط بر جامعه را همگی تنفس میکنیم و بر ما اثر دارد.
قاسمیان یادآور شد: پس از تشکیل حکومت اسلام در مدینه، پیامبر(ص) در امور مختلف مردم را شریک میکردند و حتی با قدم اشتباه آنها قدم برمیداشتند. ایشان در «احد» برای دفاع از مدینه، از مسلمانان مشورت گرفتند و با وجود اینکه با گروهی موافق بودندکه جنگیدن در داخل مدینه را درست میدانستند، نظر گروه دوم را پذیرفتند. با شکست مسلمانان در جنگ احد، عدهای آن را به پای «مشورت نظامی» که حضرت از اصحاب گرفته بودند، نوشتند و گفتند از این به بعد هرچه پیامبر گفت همان را انجام دهیم. وحی آمد که؛ "و شاورهم فی الامر" و پیامبر عزیز اسلام را به ادامه همین مسیر تشویق کرد.
وی گفت: در جریان غصب خلافت، پس از بینتیجه بودن تلاش امیرالمومنین(ع) برای پای کار آوردن خواص، معلوم شد که توده مردم را نیز فعلا نمیتوان به صحنه آورد. لذا حضرت برای حفظ اسلام، خود را به دیگران تحمیل نکردند، تا آن که خود مردم فهمیدند که باید امیرالمؤمنین را هر جوری شده به حاکمیت برگردانند. در جریان قتل عثمان، علی(ع) تمامقد، مردم را به آرامش دعوت میکنند.
این کارشناس مسائل دینی ادامه داد: در زیارتی از زیارتهای امام حسین (علیهالسّلام) که در روز اربعین خوانده میشود، جملهای بسیار پُرمعنا وجود دارد و آن، این است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة». فلسفه فداکاری حسین بن علی (علیهالسّلام) در این جمله گنجانده شده است. زایر به خدای متعال عرض میکند که این بنده تو این حسین تو خون خود را نثار کرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. «و حیرة الضّلالة»؛ مردم را از سرگردانی و حیرتی که در گمراهی است، نجات بدهد. ببینید، این جمله چقدر پُرمغز و دارای چه مفهوم مترقی و پیشرفتهای است کار ائمه همین است.
وی در ادامه با توضیح ابن مطلب که یک ملت گاهی سالهای متمادی در مقابل منکر و ظلمی سکوت میکند و هیچ عکسالعملی از خود نشان نمیدهد؛ این هم یک گناه است گفت: شاید گناه دشوارتری هم باشد؛ این همان «انّ الله لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم» است؛ این همان گناهی است که نعمتهای بزرگ را زایل میکند؛ این همان گناهی است که بلاهای سخت را بر سر جماعتها و ملتهای گنهکار مسلط میکند. ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل الله نوری را بالای دار بکشند و دم نزدند؛ دیدند که او را با اینکه جزو بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اینکه با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند- پنجاه سال بعد چوبش را خوردند. در همین شهر تهران مجلس موسسانی تشکیل شد و در آنجا انتقال سلطنت و حکومت به رضا شاه را تصویب کردند. آنها یک عده آدم خاص نبودند؛ این یک گناه ملی و عمومی بود. «و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»؛ گاهی مجازات فقط شامل افرادی که مرتکب گناهی شدند، نمیشود؛ مجازات عمومی است؛ چون حرکت عمومی بوده؛ و لو همه افراد در آن شرکت مستقیم نداشتند.
وی گفت: همین ملت آن روزی که به خیابانها آمدند و سینهشان را مقابل تانکهای محمد رضا پهلوی سپر کردند و از مرگ نترسیدند؛ یعنی تحمل و صبر و سکوت گناه آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خدای متعال پاداش آنها را داد؛ حکومت ظلم ساقط شد، حکومت مردمی سر کار آمد وابستگی ننگآلود سیاسی از بین رفت، حرکت استقلال آغاز شد. خدای تبارک و تعالی تغییر نمیدهد، مگر اینکه ما خودمان تغییر بدهیم خودمان را.
انتهای پیام
نظرات