به گزارش ایسنا، مسیح مهاجری در سرمقاله یکشنبه روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «فرمانروایی بر قلبها، موفقترین نوع مدیریت کشورهاست. به این اصل که پشت کنید، چارهای غیر از توسل به تبلیغات نادرست، تزویر، چهرهسازیهای جعلی، دروغ، نفاق و در نهایت زور و قلدری نخواهید داشت.
قبل از اختراع رادیو و تلویزیون، این کارها با ابزارهای متداول آن زمان که مطبوعات، سخنرانیها و محافل سیاسی حزبی بودند انجام میشد. اثرگذاری تبلیغات با پیدایش رادیو و تلویزیون بسیار وسیعتر شد و با به صحنه آمدن فضای مجازی و امکانات ارتباطات جدید، دامنه اثرگذاری تبلیغات در مقیاسی غیر قابل باور و مقایسه با گذشته وسیعتر شد.
نکته مهم این است که رقابت شدید گروههای قدرت در عرصه سیاسی کشورها و منطقه و جهان از طریق فضای مجازی و امکانات ارتباطی جدید بسیار پردامنه و حتی بیانتهاست و چون از طریق این ابزارها امکان جعل و تزویر و دروغ، بسیار زیاد است، ارزش فرمانروایی بر قلبها بیش از هر زمان دیگری نمایانتر میشود. علت این است که مردم از تبلیغات نادرست بسیار زود خسته میشوند و هیچکس و هیچ گروه هر قدر هم که از امکانات بالای تبلیغاتی برخوردار باشد، نمیتواند مردم را برای مدت زیادی فریب بدهد و در اختیار خود داشته باشد. در نهایت، برنده آن کسی است که بر واقعیتها تکیه کند و با قلبها ارتباط برقرار کند. فرمانروایی بر قلبها به این معنی نیست که او میخواهد فرمانروا باشد، بلکه به این معناست که قلبها متوجه او میشوند و درصدد برمیآیند خواستههای او را پیدا کنند و به آنها جامه عمل بپوشانند، بدون این که خود او تلاشی در این زمینه کند.
در یک جامعه دینی مثل ایران امروز که با نظام حکومتی اسلامی اداره میشود، فرمانروایی بر قلبها ضروریترین اهرمی است که حاکمان باید در اختیار داشته باشند. توسل به عناصری که تملق میگویند، معجزهسازیهای مضحک میکنند، به عوامالناس میگویند عزاداری تاسوعا و عاشورای آینده را در حسینیه کاخ سفید واشنگتن برگزار میکنیم، مسئولین دولت را آدمهای آمریکا میدانند که آمریکا برای ترور نشدن آنها حاضر است پول خرج کند و برای کوبیدن شخصیتهای بزرگ انقلابی و دینی تئوریبافیهای خلاف قرآن میکنند، راه به جایی نمیبرد. اینها همچون کپسولهای آنتیبیوتیک ممکن است برای چند روزی چرکهای تولید شده از «حکمرانی بد» را خشک کنند ولی از ریشهکن شدن بیماری پدید آمده از آن عاجز خواهند بود.
امروز نظام جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری به وحدت جناحها و فعالان سیاسی نیازمند است. مسئولان، چه دولتی و چه غیر دولتی، نباید با اقدام یا سخن خود به راهی بروند که با فرمانروایی بر قلبها فاصله داشته باشد. ماندن جناح حاکم در قدرت اگر به قیمت یک دروغ یا یک تهمت یا یک فریب تمام شود، علاوه بر آن که پشیزی ارزش ندارد، لطمات شدیدی به اساس نظام حکومتی اسلامی که باید مبتنی بر اعتقاد مردم باشد، وارد میکند. تلاش جناح رقیب برای خارج ساختن قدرت از دست دولتمردان موجود نیز اگر با توسل به چیزی غیر از حق باشد، آن هم همین لطمه و ضربه را به اساس این نظام وارد میکند.
از میان ابزارهای تبلیغاتی امروز، هر چند فضای مجازی پیشتاز است، ولی رادیو و تلویزیون برای مردم و نظام جمهوری اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردارند. این امکان مهم تبلیغاتی اگر درست عمل کند، میتواند برای مسئولین نظام زمینه فرمانروایی بر قلبها را فراهم کند و اگر بر عکس عمل کند، اعتبار خود را از دست داده و نظام را از چنین ابزار مهمی محروم خواهد کرد. روش دوم، بسیار خطرناک است و نباید اتفاق بیفتد.
پنهان ساختن این واقعیت که رسانه ملی مدتی است به راهی میرود که خطرناک و نگرانکننده است، به نفع هیچکس نیست. مواردی از قبیل گزارش چگونگی فروش نفت به چین، مصاحبه با برادر شهید رکنآبادی علیه مسئولین سازمان حج و زیارت، پخش مجموعهها یا مستندهای بشدت اختلافبرانگیز و خلاف واقع، یکطرفه عمل کردن در پخش اخبار و استفاده از عناصر کماطلاع، سطحی و افراطی برای نقد عملکرد بزرگان انقلاب و نظام با نظریهبافیهای فاقد پشتوانه علمی، در ماهها و هفتههای اخیر، رسانه ملی را بشدت بیاعتبار کرده است. اگر فکری برای سامان دادن به این همه بیسروسامانی در رسانه ملی نشود، نمیتوان به فرمانروایی بر قلبها امیدی داشت.»
انتهای پیام
نظرات