به گزارش ایسنا؛ قرار بر بازدید وزیر بهداشت است؛ مقصد اول مجتمع بیمارستانی امام رضا(ع) و بازدید از بیمارستان در دست ساخت سوانح و سوختگی است؛ مقرر شده تا هفته دولت تعدادی تخت سوختگی، سیسییو، اتاق عمل و ... را به ظرفیت این مجموعه بیمارستانی اضافه شود تا بتواند علاوه بر رفع نیاز منطقه، در جذب توریسم بویژه از عراق نیز موثر باشد.
ظاهرا اوضاع روبراه است و تنها پیرزنی از نبود آبسردکن گلایه دارد و به وزیر شکایت میکند و دستور رسیدگی هم داده میشود.
"روانسر" و "پاوه" مقصدهای بعدی است؛ بعد از ادای احترام به مقام شهدای پاوه، نوبت افتتاح بیمارستانی است که بعد از ۱۲ سال چشمانتظاری، قرار بر راهاندازی آن است. ولولهای در حیاط بیمارستان قدس بر پاست؛ همه نامه به دست و خواهان حضور در سالن سخنرانی و ملاقات با آقای وزیر.
درخواستهایی برای "کار"، "انتقال" و "تبدیل وضعیت"
دربهای سالن را به زور بسته نگاه داشتهاند؛ از پشت در با فریاد میگوید: «من هشت سال جنگ بودم، مشکل دارم». همچنان با فریاد اعتراض میکند و میگوید که فرزندش در بیمارستان سرپل ذهاب مشغول خدمت است و هر روز باید مسیر طولانی پاوه تا سرپل را برود و بیاید و میخواهد که منتقل شود به بیمارستان تازه تاسیس پاوه.
جوانی از سوی دیگر صدا میزند: «بیکارم، نامه دارم، امام جمعه هم نامهام را امضا کرده...» جویای مشکلش که میشوم نامهاش را بالا میگیرد و ادامه میدهد: «پدر و مادرم پیر و ازکار افتادهاند؛ کاری ندارم، قبلا هم یک نامه از امام جمعه داشتم؛ میخواهم امام جمعه زیر این نامهام را هم امضا کند تا بلکه وزیر هم دستور دهد کاری در این بیمارستان برایم ردیف کنند.»
عدهای از جمعیت حاضر در حیاط بیمارستان یا از نیروهای بهداشتی – درمانی منطقه هستند و خواستار تبدیل وضعیت استخدامی و یا خواستار انتقالی به شهر خود؛ اما عده زیادی هم از وزیر بهداشت درخواست شغل دارند.
در هر حال بیمارستان قدس پاوه که به گفته نادری – نماینده این شهرستان در مجلس شورای اسلامی، ۱۲ سال کارش بر زمین مانده بود، افتتاح شد و وزیر بهداشت نیز بنا به درخواست مسوولان استان، برای تامین سی تی اسکن و همچنین تامین حدود ۵۰ نیروی پرستاری و پیراپزشکی و ...قول مساعد داد.
مقصد بعدی بیمارستانهای سرپل ذهاب و اسلام آبادغرب است که در زلزله ۹۶ تخریب شده و آسیب دیدند.
تمام و ناتمام بیمارستانهای زلزلهزده
کار مرمت بیمارستان سرپل ذهاب پایان یافته و خدمترسانی برقرار؛ اینجا هم مهمترین درخواست پرسنل پرداخت کارانهها و تبدیل وضعیت است. وزیر بهداشت در این باره به طلب وزارت بهداشت از تامین اجتماعی و پیگیریهای انجام شده برای وصول این مطالبات میگوید و در پاسخ به درخواست جذب نیروهای طرحی تاکید میکند: «قرار است این بچهها را حفظ کنیم؛ به دلیل این که این نیروها در شرایط سخت زلزله در کنار مردم بودند و ایام خوش در آینده را هم میخواهیم در کنار آنها طی کنیم.»
در سرکشی از بخشها هم شاید بتوان درخواست غذا و صندلی برای همراه را مهمترین مطالبه بیماران عنوان کرد و اغلب آنها در پاسخ به احوالپرسی وزیر و احتمال کم و کاستیهای روند درمانشان، الحمدالله میگویند و خدا را شکر میکنند.
بیمارستان اسلام آباد غرب اما هنوز کارش پیش نرفته و همچنان در گیر و دار تعمیر و مرمت است؛ مبحثی که مورد انتقاد وزیر بهداشت و دستور مجدد وی برای رسیدگی به این بیمارستان قرار میگیرد؛ به طوری که وی در جریان بازدید از روند ترمیم و مقامسازی این دو بیمارستان آسیبدیده به ایسنا میگوید: در بیمارستان سرپل ذهاب، اقدامات به خوبی پیش رفته و قطعا خدمات بهتر و مناسبتری در حال ارایه است. همچنین با توجه به تکمیل این بیمارستان در آینده، بهتر از این هم خواهد شد و در توسعه ارایه خدمات درمانی به مردم این منطقه موثر خواهد بود.
وزیر بهداشت میافزاید: اما متاسفانه پروژه ترمیم بیمارستان در اسلام آباد، بسیار کُند پیش میرود و با توجه به بازدیدی که داشتم و با این آهنگ، قطعا تا یک سال دیگر هم این کار به ثمر نخواهد رسید. علت نیز آن است که یکی از پیمانکارها به تعهداتش عمل نکرده و متاسفانه کار بر زمین مانده است. بر همین اساس قرار شد در خدمت همکاران در تهران جلسهای برای تسریع امور مرمت بیمارستان گذاشته و راهکاری برای آن پیدا کنیم و مسایل این بیمارستان را جمع و جور کنیم.
نمکی میگوید: پیش از این قرار بوده که سال گذشته مرمت این بیمارستان نهایی شود، اما به سرانجام نرسیده و فرصت شهریورماه امسال گذاشته شده که البته قطعا تا شهریورماه نیز عملی نخواهد شد. تلاش میکنم که با دعوت از همکاران و بسیج منابع، بتوانم اقدامات مربوط به این بیمارستان را تا پایان امسال نهایی کرده و به بهرهبرداری برسانم.
سرپل ذهاب همچنان در اسکان موقت
در مسیر بیمارستان شهدای سر پل ذهاب؛ کم کم کانکسهای زلزلهزدگان از دور نمایان میشوند؛ کانکسهایی که قرار بود اسکانی موقت را برای زلزلهزدگان فراهم کنند و حدود دو سال پس از زلزله هنوز تعدادی از آنها که البته کم هم نیستند، برقرارند.
تجمع این کانکسها در اطراف بیمارستان شهدای سرپل ذهاب بیشتر است؛ عدهای سختیهایشان آسان شده؛ ساختمانهایشان در حال ساخت است و اوضاعشان هم تقریبا رو به راه و شمارش معکوس برای خانه و زندگی جدیدشان آغاز شده.
عدهای دیگر اما همچنان ناتمام ماندهاند و بلاتکلیف؛ صدایشان بغض دارد و خندههایشان عادی نیست، اغلب آنها مستاجران زلزله هستند و زندگیشان خلاصه شده در کانکسهای چند متری و چند تکه اسباب و اثاثیه و دلواپس آینده، روزگار میگذرانند...
به یکی از کانکسهای اطراف بیمارستان شهدای سرپل ذهاب رفته و در میزنیم. خانم خانه بیرون میآید و در تعریف اوضاع و احوالشان، ساختمانهای چند طبقه تازهساز اما ناتمام روبرو را نشان میدهد و میگوید: «چرا دروغ بگویم، ما کلا نزدیکیهای ۲۰۰ میلیون وام گرفتیم و ۳۰۰ و خوردهای هم تا حالا کار کردهایم؛ تقریبا کار خانهمان تمام شده و فقط شیشه و راه پله مانده. یک دکتر زیر نظر دانشگاه خواجه نصیر طراحیاش کرده. اما صاحبکارها دیر به دیر میآیند و جای دیگر کار میگیرند؛ ولی چیزی نمانده از کار خانهمان.»
میپرسیم مشکل درمانی ندارید؟ در این بیمارستان پزشک و دارو برایتان هست؟ میگوید: «خوب است، میآیند سر میزنند و احوالی میپرسند؛ چند روز پیش آمدند فشار خونمان را گرفتند و پیام هم دادند که برویم دارو بگیریم، اما دیگر احتیاجی نشد و نرفتیم.»
بلاتکلیفی مستاجران زلزله
اوضاع اما در آن سوی بیمارستان فرق دارد؛ زن و مردی جوان با فرزندی حدود شش ساله ساکن کانکس هستند؛ پیش از زلزله مستاجر بودهاند و گویا همین موضوع هم علت بلاتکلیفی اکنونشان است. مرد خانه بیرون میآید و میگوید: «بعد از یکی دو سال هنوز تکلیفمان معلوم نیست. چند بار آمدهاند برق و آب اینجا را قطع کردهاند؛ با پا درمیانی بزرگان محل و شورا و ... دوباره وصلش کردند.»
میپرسم مگر مستاجر نبودید، چرا الان هم به مستاجری نمیروید؟ میگوید: «مستاجر هستم. کمک هزینه ساخت خانه ندادند، اما حدود دو میلیونی بلاعوض دادند و آن را هم در کانکسها خرج کردیم رفت پی کارش. الان همین طوری استرس داریم که فردا و پس فردا جمعمان میکنند.»
ادامه میدهد: «زمستان هم اینجا بودیم؛ سرما و بدبختی بود. فرمانداری و استانداری جلسه گذاشتند که باید بروید. گفتهاند باید بروید بیرون شهر، بیرون شهر همه شخصی است و خب زمینهای شخصی که نمیگذارند ما وارد شویم. زمین دولتی هم نیست که برویم داخلش. اینجا هم پارکینگ بیمارستان است و بیمارستان شکایت کرده که بروید. نیروی انتظامی هم میآید و میگوید بروید، استانداری میگوید بروید. آن خانهای که قبل از زلزله در آن مستاجر بودم را با ۱۰ میلیون تومان پول پیش و ۲۰۰هزار تومان اجاره گرفته بودم، الان زنگ زدم بهشان گفته که ۴۰ میلیون پیش و ماهی ۷۰۰ تومان اجاره؛ از کجا بیاورم؟»
جای بخیههای پایش را نشان میدهد و میگوید: «میخوام پلاتینم را درآورم؛ قبل از زلزله تصادف کردم و الان این پایم کامل لنگ است و نزدیک هشتاد سانتش پلاتین است. با این بچه و خانواده چه کار کنم؟ هزینه پلاتین مهم نیست یک دفترچه دولتی داریم؛ خودم به جهنم و خودم برای خودم مهم نیست؛ فردا پس فردا که آب و برق را دوباره قطع کنند چه کنم؟ پنج دقیقه این کولر خاموش شود، این کانکس تبدیل میشود به بخاری. اصلا نمیدانیم چه کار کنیم خداوکیلی بلا تکلیف ماندهایم.»
میپرسم به لحاظ دوا و درمان مشکل ندارید؟ میگوید: «نگاه کنید آن فاضلاب است، اما آنقدر مشکلات دیگر داریم که فاضلاب و بهداشت و درمان دیگر برایمان مهم نیست؛ ما گفتیم هیچ چیزی برایمان مهم نیست خدا وکیلی فقط یه جا داشته باشیم فقط اون برایمان مهم است و این هم وضعیتمان است...»
روایت آقای استاندار
در همین راستا مهندس بازوند – استاندار کرمانشاه درباره اسکان زلزلهزدگان و اقدامات انجام شده در این راستا، به ایسنا میگوید: « ۱۰۷هزار خانه در جریان زلزله کرمانشاه تخریب شد و آسیب دید. از این تعداد حدود ۴۰هزار خانه احداثی بوده که باید احداث میشد و ۶۷هزار خانه نیز تعمیراتی بوده است. اقدامات مربوط به تعمیراتیها تمام شده و از احداثیها نیز حدود ۳۱ هزار مورد به اتمام رسیده و باقیماندهها نیز به علت این که در داخل شهر بودهاند، کارشان زمانبر شده؛ چراکه در داخل شهرها در واقع در راستای فرصتسازی که مردم توانستند از این زلزله ایجاد کنند و ما هم موافقت کردیم، اگر کسی یک خانه یک طبقه داشت، الان پنج طبقه ساخته و پنج طبقه را نیز ما تسهیلات و وام در اختیارشان گذاشتیم؛ طبیعی است که مقداری زمان ببرد. ضمن اینکه زمان بازسازی در شهر مقداری دیرتر شروع شد. با همه این تفاسیر بازسازی زلزله کرمانشاه رکورد بینظیری است؛ به طوری که در کمتر از دو سال اقدامات ۶۷ هزار تعمیراتی انجام شد و ۳۱ هزار خانه هم تا کنون ساخته شده است. این موضوع را مقایسه کنید با مسکن مهر. به نظر من سرعت بینظیری بود و کار خوبی انجام شد و شاید یکی از دلایلش هم این بود که مردم مشارکت جدی داشتند.»
وی در پاسخ به سوال ایسنا درباره ساکنان مستقر در کانکسها، گفت: الان استقرار در چادر نداریم، اما یه تعدادی در خود سرپل ذهاب در کانکس هستند؛ آنها هم مستاجرینی هستند که خانههایشان خراب شده و مالکین خانه را ساختهاند و دیگر به آنها اجاره نمیدهند. ما در مقابل زلزله اگر خانهای از کسی خراب شده، باید درست کنیم. ولی با این وجود بنا داریم در دعوتی که از وزیر راه و شهرسازی داشتهایم برای افتتاح یک سری پروژه، از ایشان بخواهیم که موافقت کند که زمینی را برای ساخت و ساز به این مستاجرین بدهیم. اما مستاجرین هم باید بدانند با ۴۰ – ۵۰ میلیون تومان نمیتوان خانه را ساخت و نیازمند است که خودشان کمک هم کنند.»
وی درباره مسایل بهداشتی در محدوده کانکسها نیز میافزاید: «این مسایل کانکسها همان سه ماه اول حل شده و سرویس بهداشتی و حمام دارند و نزدیک بیش از یک سال و نیم است که دارند زندگی میکنند.»
بازوند همچنین درباره وضعیت بهداشتی و درمانی استان کرمانشاه به ایسنا میگوید: «با حضور وزیر بهداشت بیمارستان ۱۰۶ تختخوابی پاوه افتتاح شد که سالها بود منتظر راهاندازی بود. بیمارستان روانسر نیز عملیات اجراییاش شروع شده و علیرغم اینکه هفت سال پیش کلنگ خورده بود، اما سال پیش عملیات اجرایی آن شروع و با شارژ مالی مشکلش حل شده است. بیمارستان ثلاث باباجانی نیز مد نظر بود که برنامهمان آن است که آبان ماه ۹۸ تحویل دهیم. ضمن اینکه در مناطق زلزله زده ۷۸ خانه بهداشت و مرکز جامع سلامت تخریب شده بود که خوشبختانه در این مدت تقریبا ۹۰ درصدشان ساخته شده و مابقی هم تا دومین سالگرد زلزله ساخته میشود.»
انتهای پیام
نظرات