امیرحسین خرمشاهی در گفتوگو با ایسنا ضمن بیان مطالب بالا درباره اینکه آیا موافق ساخت برنامههایی مشابه نمونههای موفق خارجی است؟ بیان کرد: تأخر فرهنگی در برنامهسازی و رسانه ایجاد شده و مانند آفت دامن برنامهها را گرفته است. کلمه فرهنگ مهاجم را سالهاست میشنویم اما مشاهده نکردم که منطقی و کارشناسانه با افراد صاحب نظر گپ بزنیم و راه حل پیدا کنیم. اغلب برنامهسازان برنامههای خود را در ژانر مختلف از لحاظ دکور، مجری و داوران کپی میکنند؛ بنابراین میتوان گفت مولد نیستند و نمیتوانند با فرهنگشان مولد عمل کنند و بهروز باشند.
او ادامه داد: این در حالی است که یک برنامه ساز رسانه باید بتواند از فرهنگ حاضر خود برداشتی کند که عملکرد آن مولد باشد. مشکل ما با فرهنگ مهاجم این است که برخی مواقع به صورت دفاعی عمل میکنیم؛ برای مثال در زمینه فضای مجازی گویی تجاوز و فرهنگی اتفاق افتاده و باید جلوی آن را گرفت اما گاهی آنقدر گارد خود را باز میگذاریم که مهاجم سوار میشود و مولد برخورد نمیکنیم. فرهنگی که به سمت ما میآید برای جامعهای مناسب است که آن را تولید کرده است. آیا ما به عنوان برنامه ساز زمینهای برای دریافت آن فرهنگ در جامعه داریم یا صرفاً به ضربالمثل مرغ همسایه غاز است عمل میکنیم.
تهیهکننده برنامه «روزآمد» اظهار کرد: ما نمیخواهیم برای فکر کردن هزینه کنیم و برای مثال تعدادی ژورنالیست رسانهای، استاد ارتباطات، تهیه کننده و کارگردان قدیمی را دعوت کنیم تا بگویند الان سال ۱۳۹۸ است و برای تابستان چه فکری دارید؟ در حال حاضر زمانی که ۱۰ روز به تابستان باقی مانده است، تهیهکننده و کارگردان برنامههای مناسبتی مشخص میشوند و مدیران آمار میدهند که برای ماه رمضان این عوامل سازنده برنامه میسازند و آنها برای ساخت برنامه در بازه زمانی محدود قرار میگیرند بنابراین کارشان مانند سالهای گذشته میشود و تکرار و نشخوار فرهنگی ایجاد میشود و حتی این مسئله دلزدگی ایجاد میکند.
این برنامه ساز بیان کرد: شبکههایی مثل «من و تو» و «بی بی سی» درست است که دوست ما نیستند اما ذائقه مخاطب را حدس میزنند و به گونهای عمل میکنند که برنامههای سرگرمی تابستانشان را نمیتوان حدس زد زیرا از الان به پیش تولید میروند و فکر، پیشتولید و طراحی بین آنها حرمت دارد اما در ایران حرمت ندارد و بابت این مسائل پول پرداخت نمیشود. ما دچار روزمرگی شدهایم و برای مثال نمیتوانیم سفر کنیم و داستان زندگی مردم را بگوییم.
خرمشاهی در پاسخ به این پرسش که چرا برنامهسازان به سمت ساخت برنامههای مشابه میروند، ادامه داد: اگر ستاره و مربعها را از تلویزیون حذف کنید، برنامهها دیگر موفق نیستند. در حال حاضر شبکههای خارجی نمونه خارجی این نوع برنامهها را تهیه و به فارسی دوبله میکنند و ما میتوانیم آنها را ببینیم. ما طرحی نداریم که به شبکههای خودمان ارائه دهیم زیرا همه برنامهها به اپلیکیشنهای ستاره و مربع و سلبریتی محور تبدیل شده است.
او اضافه کرد: برنامهسازان را در ساخت برنامههای تکراری مقصر نمیدانم و سفارش دهنده و افرادی که در شورای طرح و برنامه چشم خود را میبندد را تقصیر کار میدانم زیرا آنها میپذیرند که بازار کار در این عرصه باشد و برای برنامهسازانی که دوست دارند همراه مردم باشند، برای کار بازار کمتری دارند اما به دلیل اینکه خرج زندگی دارند ناچار هستند که تن به این کارها بدهند.
این برنامهساز بیان کرد: ما در گذشته برنامه «شب ایرانی» را داشتیم که اسم برنامه برای آن هویت بود و مهمانان آن کاملاً مردمی و عمومی بودند؛ آیا مخاطب نداشت؟ در حال حاضر از این برنامهها تولید نمیشود چون فرهنگ مولد نداریم. آرزو میکنم سفارش دهندهها به داشتههای فرهنگی ما باور داشته باشند و با ایمان کامل از برنامه سازانی که دوست دارند مولد برخورد کنند، حمایت کنند. امیدوارم که ریشههای برنامه مشارکتی در تلویزیون جمهوری اسلامی کنده شود.
خرمشاهی درباره برنامه یک روز تازه که با شعار ۸۰ میلیون سلبریتی ایرانی از شبکه پنج سیما در حال پخش است، گفت: ما در این برنامه به مناطق ایران سفر میکنیم و مستندهای به کارگردانی رضا محمدیان میسازیم. گروه این برنامه که هفت یا هشت نفری هستند، مأموریتهای متفاوتی دارند و از فرهنگ، سنت، اقتصاد و اجتماع این مردم مستند میسازند. خدا را شکر بعد از بیست و دومین قسمتی که از این برنامه پخش شده است احساس بلوغ برنامه را درک میکنیم و افتخارم این است که تقلید نمیکنیم.
او بیان کرد: ما به دنبال روایت پر لیوان هستیم و اگر مشکلاتی را از یک منطقه روایت میکنیم، قطعاً یک مسئول به این فکر میافتد که چه جذابیت بصری در آن مناطق وجود دارد که رسانه مستند میسازد، در واقع این برنامه اثر روانی میگذارد. تأخر فرهنگی زمانی است که بهروز عمل نکردهایم و در برنامهای به سلبریتی خود ۲۰ یا ۳۰ میلیون میدهند تا مجری شود و این خیانت به مردم و فاجعه است. مردم و فرهنگ ما هزاران برنامه پر رنگ و لعاب و شیرین دارد اما فراموش کردیم و چشممان را بستیم. دلم می سوزد اما توان جنگیدن ندارم و به اندازه بضاعت خود تلاش میکنم. اگر شما شبکههای تلویزیونی را رصد کنید، اغلب برنامهها، گفت و گور محور است و مهمان و سوال آنها تکراری است. پس باید پرسید ما با وقت مردم چه میکنیم؟
انتهای پیام
نظرات