در همین راستا حمید شکری خانقاه ـ استاد علوم ارتباطات و کارشناس رسانه ـ در گفتوگویی با ایسنا با تاکید بر اینکه در انتشار اخبار حوادث حتما باید نگاه حرفهای داشت، یادآور شد: حرفهای بودن یعنی نگاه فرآیندی به اتفاقات و حوادث داشتن و غیرحرفهای بودن یعنی نگاه رویدادی داشتن؛ اینکه به محض اینکه اتفاقی رخ داد، تمام واقعیت را منتشر کنیم. این انتظار میرود زمانی که فردی حرفهای با حادثهای مواجه میشود، گام به گام اطلاعرسانی کند؛ اول باید هشدار داده شود، سپس جرم مورد نظر با تصاویری آرشیوی برای مخاطب توضیح داده شود و در گام آخر و زمانی که احساس شود مسوولان آنگونه که باید تحت تاثیر قرار نگرفتهاند باید مخاطب را در جریان واقعیت و اصل حادثه قرار داد.
او درباره عکسهای منتشرشده از تجاوز به کودکان پسر در شوشتر و تاثیراتی که انتشار این عکسها به دنبال دارد، و همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا انتشار این تصاویر در شبکههای اجتماعی اقدامی حرفهای محسوب میشود، اظهار کرد: نمیتوان از افراد غیرحرفهای انتظار عملکرد حرفهای داشت. شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر بستر گستردهای را فراهم کرده است و افراد آماتور، نیمهآماتور و حرفهای در کنار هم از این شبکهها استفاده میکنند.
شکریخانقاه ادامه داد: در واقع این بستر در اختیار همه گروههای جامعه قرار گرفته است و هر کسی به طبع و نظر خودش فکر میکند کاری که انجام میدهد درست است. در انتشار عکس کودکان شوشتری هم بیشک اگر این کار توسط یک خبرنگار حرفهای انجام میشد، اقدام او را نافی اخلاق حرفهای میدانستیم، اما چون توسط خبرنگار و رسانه حرفهای انجام نشده و توسط یک شخص آماتور انجام شده است، نمیتوانیم از او انتظار رفتار حرفهای داشته باشیم.
نویسنده کتاب «برنامهریزی راهبردی ارتباطی در روابط عمومی»، خاطرنشان کرد: معتقدم که انتشار حرفهای اخبار حوادث حتما باید قدم به قدم پیش برود. در این میان باید به این نکته نیز توجه کرد که در گام آخر که قرار است تمام واقعیتها به مخاطب داده شود، نباید به هیچ وجه تصاویر افراد قربانی همانند کودکان شوشتری که مورد ظلم واقع شدهاند، منتشر شود! در روایت حادثه کودکان شوشتری باید مراقب کلماتی که به کار میبریم هم باشیم، چه برسد به آنکه به خواهیم تصاویر آنها را حتی با وجود آنکه چشمشان پوشیده شده است، منتشر کنیم.
او اما با اعتقاد بر اینکه گاهی لازم است تصویر مجرمان منتشر شود، در این زمینه توضیح داد: به عنوان مثال اعدام برخی مجرمان در مکانهای عمومی صرفا برای تنبیه خود آنها نیست، بلکه این موضوع جنبه درس عبرت بودن را هم دربردارد. به نظرم انتشار عکس افراد خاطی هم از این جهت که هم اطلاعرسانی میشود و هم میتواند درس عبرتی برای سایرین باشد، مشکلی ندارد؛ اما انتشار تصاویر قربانیان نه تنها پیشبرنده نیست، بلکه تاثیر بازدارنده نیز دارد.
این کارشناس رسانه همچنین درباره تاثیر شبکههای اجتماعی بر رسانههای رسمی، با بیان اینکه «فضای مجازی باعث سردرگمی رسانهها شده است»، خاطرنشان کرد: در واقع میتوان گفت که رسانههای ما در واقعیت ارتباطی حالت تدافعی قرار گرفته، عقبنشینی کرده، فضا را در اختیار شبکههای اجتماعی قرار دادهاند و دچار نوعی استیصال شدهاند.
شکری خانقاه با بیان اینکه «رسانهها کارایی حرفهای خودشان را از دست دادهاند»، درباره علل این موضوع توضیح داد: در حال حاضر شبکههای اجتماعی مدیریت افکار عمومی را برعهده گرفتهاند و به نظرم راه گریز از این شرایط این است که خبرنگاران حرفهای باید به صورت گستردهای در شبکههای اجتماعی شروع به فعالیت کنند تا در آینده مجموع فعالیت آنها فضای شبکههای اجتماعی را تحت شعاع قرار دهد. در واقع با توجه به اینکه شبکههای اجتماعی روابط را به حالت فرد به فرد تغییر دادهاند، دیگر نمیتوان فضا را به صورت سازمان و فرد کنترل کرد و بر همین اساس هم بهتر است که افراد حرفهای به صورت فردی در شبکههای اجتماعی حضور به هم رسانند.
انتهای پیام
نظرات