به گزارش ایسنا، خبر کوتاه بود، سازندهی آثاری چون «اتوبوس»، «دمرل»،«ایستگاه»، «ساوالان»، «آپارتمان شماره ۱۳»، «دو نفر و نصفی»، «معجزه خنده»، «سارای»، «بانوی من»، «شهرآشوب» در سن ۶۶ سالگی بر اثر عوارض ناشی از بیماری کبدی از دنیا رفت.
یدالله صمدی از سال ۱۳۹۰ بنا داشت تا پروژهای کمدی موزیکال به نام «مشتی عباد» را بسازد اما خود دو سال بعد از آن با وجود تلاشهایی که برای ساخت این پروژه انجام داده بود، در گفتوگویی با ایسنا اظهار کرده بود که سرمایه تولید این اثر را نتوانسته فراهم کند.
صمدی در سال ۹۲ دربارهی سرانجام ساخت این پروژه که داستان مرد ۶۰ سالهای را روایت میکند که میخواهد با دختر جوانی ازدواج کند اظهار کرده بود که در صورت فراهم شدن شرایط، این فیلم کمدی- موزیکال را جلوی دوربین خواهد برد اما واقعیت این است که ساخت چنین فیلمی سرمایه زیادی میخواهد که او شخصا آن را در اختیار نداشته.
این کارگردان معتقد بود که جای یک فیلم کمدی- موزیکالی در ایران بسیار خالی است و فیلمنامه این کارتایید شده و مشکلی ندارد و فقط منتظر است به شکلی، مسائل مالی آن برطرف شود. البته مذاکراتی را هم با برخی هنرمندان و مسئولان کشور آذربایجان برای ساخت این اثر انجام داده و آنها قول همکاریهای غیرنقدی را داده بودند.
او در ادامه این گفتوگو بیان کرده بود: در نظر دارم بخشی از این فیلم را در آذربایجان بسازم. البته این فیلم حدود ۵۰ سال قبل هم ساخته شده ولی براساس بضاعت آن زمان بوده و امیدوارم با شرایط متفاوتتری بتوانم آن را بسازم.
در همان ایام بود که پروانه ساخت فیلم سینمایی «پدر آن دیگری» در سال ۹۲ صادر شد اما آن را هم به دلیل مسائل مالی نتوانسته بود بسازد اما سرانجام یک سال بعد توانست آن را بسازد.
یدالله صمدی در سال ۹۴ هم به ایسنا گفته بود: برای ساخت فیلم «مشدی عباد» پروانه ساخت گرفتهام اما فعلا سرمایهگذار ندارم. با اینکه میدانم این فیلم چند برابر سرمایهاش فروش خواهد داشت چون در فضایی مانند «اشکها و لبخندها» ساخته میشود و بیشتر دیالوگهایش با شعر و آواز و موسیقی است و به عنوان یک گله باید بگویم که در وهله اول از همشهریهای آذری خود گله دارم که معتقدند فیلمسازی ریسک است و حاضر به همکاری نیستند. هر چند کار فیلمسازی ریسک است، اما مطمئنم این فیلم حتما سرمایهاش را برمیگرداند و جای پشیمانی نمیگذارد. به همین دلیل امیدوارم سرمایهگذاری پیدا کنم تا با ما همراه شود چون وزارت ارشاد و بنیاد سینمایی فارابی هم فقط میتوانند رقمی جزئی کمک کنند و بیش از آن امکان کمک ندارند.
این فیلمساز با سابقه در گفتوگوی تفصیلی که با ایسنا در سال ۹۴ انجام داد، از دلایل وقفه چندین ساله در فیلمسازیاش، وضعیت دشوار ساخت فیلمهای کودک و نوجوان، کم شمار بودن فیلمنامههای اقتباسی، دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر در زندگیهای امروزین سخن گفته بود.
این سینماگر که آخرین اثر سینمایی خود را با اقتباس از رمان «پدر آن دیگری» ساخته بود، درباره کم بودن آثار اقتباسی در سینمای ایران معتقد بود: اصلیترین دلیلش تنبلی است چون اهالی سینما باید برای این کار جستوجو کنند و رمان بخوانند. از سوی دیگر نهادی هم نداریم که پیگیر این موضوع باشند. بارها پیشنهاد دادهام کارگروهی برای رمانخوانی تشکیل شود تا اعضای آن با برگزاری جلسات متعدد به بحث و تبادل با یکدیگر بپردازند و مشخص کنند چه رمانهایی با توجه به ممیزیها، بودجه، شرایط اجتماعی ما و ... امکان فیلم شدن در ایران را دارند. اعضای این کارگروه در گام بعدی میتوانند فیلمساز مناسب را هم جستوجو کنند و پیشنهاد ساخت را به او بدهند. این پروسه خیلی هم زمانبر نخواهد بود. در حالی که گاه فیلمنامههای ما ماهها در بنیاد سینمایی فارابی معطل میماند. با این شیوه میتوان سالانه دست کم ۱۲ فیلم اقتباسی ساخت. ضمن اینکه میتوانیم تمام ارگانهای درگیر مانند کانون پرورش فکری، حوزه هنری، انجمن سینمای دفاع مقدس و ... را نیز وارد کار کنیم. ضمن اینکه علاوه بر رمانهای داخلی میتوانیم از رمانهای خارجی هم استفاده کنیم.
او معتقد بود که این فیلم و دیگر فیلمهای خانوادگی مشابه آن، شعاری برای بدنه سینما خواهند بود با این مضمون که " با دیدن فیلمهای خانوادگی، با خانواده آشتی کنید!". بر همین اساس بیان میکرد که نگاهی گذرا به وضعیت جوامع گوناگون نشان میدهد که چگونه جنایات افراد به دلیل نواقص و ایراداتی است در دوره کودکی آنان اتفاق میافتد. اگر به شرایط کودکی افرادی که خلافکار و تحت تعقیب هستند نگاهی بکنیم، میبینیم ریشه این مشکلات به دوره کودکیشان برمیگردد. بنابراین دوره کودکی خیلی مهم است و باید درباره آن کار کنیم.
صمدی با تاکید بر اینکه "باید فیلمهای نجیب در سینمای ایران ساخته شود تا خانواده در کنار هم بتوانند به تماشای یک اثر بنشینند" گفته بود: فیلم دیدن در سالن سینما و به صورت دسته جمعی اتفاق بسیار قشنگی است زیرا اجتماعی زیبا شکل میگیرد و نباید خانوادهها احساس کنند وقتشان را تلف نکردهاند ضمن اینکه به مسائل خانوادگی خودشان هم میاندیشند.
این فیلمساز که همواره دغدغه خود را در زمینه سینمای کودک و نوجوان نشان داده، با تأکید بر اینکه چنین فیلمهایی برای بدنه سینما بسیار لازم است، درباره کمتوجهی به سینمای کودک و نوجوان هم میگفت: رفتاری که با همین فیلم (پدر آن دیگری) من کردند که آن را از بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر کنار گذاشتند و باعث پایمال شدن سهم عوامل سازنده آن شدند، رفتاری که گرچه مغرضانه و خصمانه نیست ولی نشان میدهد که گاهی مدیران غافل میشوند و مسائلی از این دست باعث میشود که فیلمسازها کمتر به ساخت فیلم درباره کودک و نوجوان رغبت داشته باشند. این پرسشی جدی است که چرا کانون پرورش فکری برای ساخت فیلمها بودجه ندارد؟! در حالی که بچهها نیاز دارند تا برایشان فیلم ساخته شود. این روزها کودکان ما این نیاز خود را با دی وی دی کارتونهای خارجی پاسخ میگویند در حالی که در سالهای گذشته فیلمهای متعددی برای بچهها ساخته میشد.
یادی از بزرگداشت یدالله صمدی در سال ۸۵
در سال ۸۵ همزمان با بیست و پنجمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر بزرگداشتی برای یدالله صمدی برگزار شد.
یدالله صمدی نیز با اشاره به دیالوگی در فیلم «بانوی من» در آن مراسم گفته بود: آنجا آقای پرستویی در نقشاش میگوید «چقدر زود پیر میشویم» میخواستم بگویم چقدر زود، زود میشود.
کمال تبریزی نیز در بزرگداشت یدالله صمدی که با حضور علیرضا رضاداد (دبیر فیلم فجر) برگزار شد، میگفت: یدالله صمدی از جمله فیلمسازانی است که در اوایل انقلاب فیلمهایی ساخت که راه این تحول را باز کرد و نوید داد که راه تازهای دارد باز میشود. ایشان به عنوان یک فیلم ساز اهل آذربایجان ، فرهنگ فولکلور آذربایجان را مطرح کرد و وظیفه من و دوستان بنده که اهل آن خطه هستیم این است که از ایشان یاد بگیریم.
انتهای پیام
نظرات