به گزارش ایسنا، بکر بودن این نقاط باعث ایجاد نوعی عطش دانستن در خصوص این محیطها شده است و گروههای حرفهای غارنورد به صورت مکرر و اصولی و البته دغدغهمندانه این محیطها را در مینوردند و از ساختار دستنخورده غارها لذت میبرند و حتی در مقابل تخریب دیگران مقاومت میکنند.
در کنار غارهای صعبالعبور که برای درنوردیدن آنها باید به دانش و فن لازم مسلح بود، هستند غارهایی که دسترسی به آنها سهلالوصولتر است و همین امر باعث رهسپار شدن خیل عظیمی از اقشار مختلف جامعه به سمت این نقاط شده است و همین حضورهای توام با تفریح و به دور از آگاهی خسارتهایی را به این نقاط زده است.
وضعیت نامناسب غارهای در دسترس/قندیلها با کلنگ شکسته است
یکی از فعالان محیط زیست در گفتوگو با ایسنا، بیان کرد: غارها محیطهای خاصی هستند که با گذر از آنها میتوان به بخش های مهمی از تاریخ دست یافت. خوشبختانه غارهایی که امکان دسترسی به آنها ساده نیست و باید با تجهیزات و علم غارنوردی و کوهنوردی به آنها وارد شد، کمتر دستخوش تغییرات دست بشر شدهاند.
محمد نجاری با تاکید بر اینکه دغدغهمندی کوهنوردان و غارنوردان باعث شده است تخریب خاصی در غارها صورت نگیرد، گفت: متاسفانه در غارهایی که دسترسی به آنها ساده است به وفور میتوان خسارت و تخریبهای وارد شده را دید که نشان از عدم اعمال نظارت دارد.
وی تصریح کرد: غار آسلی انجدان یکی از غارهای اطراف اراک و قابل دسترسی برای اقشار مختلف است، بارها تجربه غارنوردی این منطقه را دارم، اما هیچگاه به این شدت شاهد کثیفی و تخریب محیط نبودم.
نجاری با اشاره به حضور گردشگران و مردم عادی که از سر تفریح وارد این منطقه و محیط میشوند، افزود: متاسفانه با نگاهی به وضعیت غار به چشم میتوان شکسته شدن قندیلها را مشاهده کرد که حتی برخی با کلنگ شسکته شدهاند و کنده شدن سنگها در محل تلاقی دالان اول و دوم و آثار روشن شدن آتش را دید؛ به چه علت نمیدانم، اما در این غار روی زمین پر از خرده های شیشه است و ظاهرا تعدادی لیوان شکسته است.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه محیط غار تاریک و ارتفاع سقف کوتاه است، باید نشسته حرکت کرد به همین دلیل لازم است که دستها روی زمین قرار گیرد و وجود قطعات و ذرات شیشه بر روی زمین خطرات بسیاری را به همراه دارد. متاسفانه مردم خرده شیشههی حاصل از شکستن لیوان هایشان را جمع نکرده بودند.
این غارنورد با اشاره به ابتدای ورودی غار که به محل تجمع بطری و انواع پلاستیک و زباله تبدیل شده است، گفت: شرایط کنونی شایسته این منطقه و روستای انجدان که روستای نمونه گردشگری است و توریستهای بسیاری را به خود جذب میکند، نیست. ظاهرا غارها نیز گرفتار معضل تعدد متولیان هستند و وجود چند متولی در حوزه غار باعث شده است که کسی برای این مناطق و حفظ و نگهداری آنها تلاشی نکند.
تخریب غارهای در دسترس بیشتر است /"نخ شیرینی" ابزار مسیریابی!
دبیر کمیته غار هیات کوهنوردی استان مرکزی نیز با اشاره به اینکه نمونههای بسیاری از غارهای در دسترس مردم وجود دارد، گفت: غارنوردی در غارهایی مانند غارهای آسلی و کبودران به دلیل افقی بودن آنها، نیاز به ابزار ندارد و همین امر باعث شده است که افراد عادی و اقشار مختلف جامعه از آنها بازدید داشته باشد و همین امر میزان خسارت، زباله و آسیب را افزایش میدهد.
پاکپور افزود: با مشاهده نخهای شیرینی و ریختن گچ روی زمین جهت مسیریابی میتوان به بیاطلاعی بازدیدکنندگان پی برد، اما نمیتوان کاری کرد، اتفاقی است که صورت میگیرد و افرادی که ذهنیت و اطلاعی از غار و جغرافیای این مناطق ندارند، تخریبهای خود را بر جای میگذارند.
وی یکی از تخریبهای عمیق و مشهود را شکستن سنگهای غار دانست و گفت: متاسفانه ناآگاهی بازدیدکنندگان غار باعث شده است سنگهایی که سالها برای شکلگیری آنها زمان گذشته و عامل زیبایی غار محسوب میشود، بشکنند و این اتفاق تلخ را بیشتر غارهای در دسترس شاهد هستیم.
پاکپور بیان کرد: غارهای در دسترس که نظارت و نگهبان و حراستی برای ورود ندارند، دچار تخریبهای بسیاری شدهاند، اما در همین بین غارهای خاص استان مانند چال نخجیر هم متحمل خسارت شده است و حتی این خسارت ناشی از عملکرد مدیران و تصمیمسازان بوده است.
فاجعه در نخجیر
وی افزود: حدود سه تا 4 سال پیش به جهت باز شدن انتهای غار چال نخجیر انفجاری در انتهای آن انجام گرفت که با توجه به اکوسیستم و ویژگیهای خاص این منطقه فاجعه بود. علت این انفجار باز شدن انتهای غار جهت ایجاد خروجی بود تا بازدیدکنندگان از یک سمت وارد و از سمت دیگر خارج شوند و در هنگام رفت و آمد تداخلی پیش نیاید که این کار نتیجه نداد.
این غارنورد تصریح کرد: ساختار غار چال نخجیر دلیجان به شکلی است که جریان هوا در آن آسیبزاست و گلسنگها و قندیلها را خرد میکند، اما مسئولان نسبت به این امر توجهی نداشتند و تصمیم بر این انفجار گرفتند در حالی که این غار و غارهای دیگر ذخیرگاه هستند و نمیتوان به سادگی فضای آنها را دستخوش تغییرات کرد و نسبت به وضعیت نظارت نداشت. متاسفانه با توجه به اینکه مباحث مالی در غار چال نخجیر مطرح است و سازمان میراث فرهنگی در صدد افزایش شمار گردشگران و بازدیدکنندگان از منطقه است همین امر باعث حفاظت و نظارت کمتر نسبت به این غار بینظیر شده است.
پاکپور با اشاره به پاکسازی غارها از زباله به صورت دستی توسط غارنوردان، بیان کرد: هیات کوهنوردان و کمیته غارها با توجه به تخریبها و آسیب در غارها و وجود زباله، به صورت مستمر پاکسازی این مناطق را دنبال میکنند و حتی غار کهک که در محدوده استان مرکزی نیست را بارها پاکسازی کردهاند و برخی از این غارها که در دسترس عموم نیست و توسط هیات اکتشاف و نقشهبرداری شده است توسط کوهنوردان و غارنوردان حرفهای تحت مراقبت است تا تخریبی در آنها صورت نگیرد.
فقط نخجیر زیر نظر میراثفرهنگی است
مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با اشاره به اینکه تنها غار تحت نظر و مدیریت میراث فرهنگی استان غار چال نخجیر است، به ایسنا گفت: غار نخچیر غاری است که در معرض تخریب جدی قرار داشته است و زمانی که میراث فرهنگی آن را تحویل نگرفته بود تعداد قابل توجهی از قندیل ها شکسته شده و حتی در 300 نقطه غار دیوارنویسی انجام شده بود و گروههای مختلف رسمی و غیررسمی با ورود به منطقه صدمات جدی به آن وارد کرده بودند.
سیدمحمد حسینی عنوان کرد: با تحویل این غار به میراثفرهنگی ابعاد حفاظتی منطقه قوت گرفت و طرح زیستمحیطی مصوب سازمان محیط زیست در خصوص شیوه بهرهبرداری و نگهداری در اختیار است و کاملا با محیط زیست هماهنگ هستیم. اخیرا نیز جلسهای در این سازمان برگزار شد و هماهنگیهای لازم صورت گرفت.
وی افزود: استانداردهای مورد نظر محیط زیست در حفاظت از غار در حال انجام است و از این نظر مشکلی وجود ندارد.
انفجار در نخجیر با نظارت محیط زیست انجام شد
حسینی در خصوص انفجار صورت گرفته در انتهای غار در سالهای اخیر گفت: انفجار و تمام مسائل مربوط به آن با نظارت محیط زیست و با توجه به طرحهای زیستمحیطی انجام شده است، اما با احترام به نظر غارنوردان، کار در غار چال نخجیر بواسطه ارزش و اهمیت آن به صورت نظاممند و قانونمند انجام میشود و هر اقدامی در منطقه با هماهنگی محیط زیست صورت می گیرد.
مدیرکل میراث فرهنگی استان مرکزی تصریح کرد: ما به عنوان متولی غار، نسبت به کوهنوردان و غارنوردان دغدغه بیشتری در این خصوص داریم و دلسوز منطقهایم و قطعا در حفاظت این منابع ارزشمند ملی از محیط زیست هم دلسوزتر و مراقبتتر هستیم.
به گزارش ایسنا، غارها به دلیل ساختار و شکل خود گنجینهای از تاریخ و تمدن یک جغرافیا محسوب می شوند، جغرافیایی که آنها را در طول قرون متمادی در خود پرورش داده و حفظ کرده است و میتوان اطلاعات بسیاری را از آنها دریافت کرد، اما این پدیده های طبیعی ارزشمند در معرض آسیب هستند. در مجموع محیط زیست و طبیعت ایران زخمهای کاری بسیاری را بی توجهی مسئولان و ناآگاهی مردم خورده است که شاید برخی از این زخمها تا همیشه ماندگار باشند؛ در این شرایط تنها کاری که می توان انجام داد این است که اجازه آسیبهای جدید را نداد.
مسلما تعداد غارها در استان مرکزی به دلیل اقلیم کوهستانی آن بسیار زیاد است و برخی از آنها به دلیل نوع دسترسی خاص خود در معرض تخریب و آسیب هستند، اما نکته اینجاست سازمان محیط زیست هیچگاه و در هیچ نقطهای از ایران امکان و توان حراست و حفاظت دائم و لحظه ای از ذخایر طبیعی را ندارد و قاطعا این انتظار که در هر غار ایران چند مامور حفاظت مستقر شوند قطعا نابجاست و اینجاست که بحث فرهنگ و مسئولیت اجتماعی و اهمیت آن مطرح میشود.
سازمان محیط زیست نیروی لازم برای حراست همیشگی از تمامی غارها و حتی غارهای در دسترس را ندارد و از طرفی امکانی هم برای بستن غارها موجود نیست به همین دلیل باید گردشگرانی که برای سفرهای تفریحی خود بازدید از غار را انتخاب میکنند ارزش این ذخایر را بدانند و حداقل این یک نقطه طبیعی را از گزند آسیبها و تخریبها حفظ کنند.
البته این مسئله نافی مسئولیت سازمان محیط زیست در حفاظت از این ذخایر ارزشمند طبیعی نیست و قطعا می توان با آموزش و فرهنگ سازی از طریق تعامل محیط زیست و آموزش و پرورش و برگزاری رویدادهای اجتماعی آموزشی توسط این سازمان، ساخت و پخش برنامه های آموزشی جذاب توسط صدا و سیما و این قبیل اقدامات این کمبود نیرو را جبران کرده و مسئولیت حفاظت از منابع سرشار طبیعی و تاریخ طبیعی کشور را به مردم سپرد.
در این میان سازمان میراث فرهنگی نیز که برخی از غارها را به عنوان جاذبه گردشگری تحت نظارت دارد نیز باید دقیقا پذیرای همین مسئولیت ها بوده و آگاهی اجتماعی درخصوص این اماکن را بالا ببرد، هرچند بسیاری از فعالان محیط زیست در کل با تبدیل کردن غارها به اماکن گردشگری مخالفند و انرا زمینه ساز از بین رفتن میراث طبیعی چند میلیون ساله می دانند و شواهد و قرائن نشان می دهد که براساس آنچه تاکنون در ایران رخ داده به نظر، پر بیراه هم نمی گویند.
انتهای پیام
نظرات