به گزارش ایسنا، پیشتر هجرت مجریان جوان تلویزیونی به عرصه بازیگری حرفهای، موضوعی عادی و حتی پُرتکرار بود؛ از معروفترین نمونههای این هجرت میتوان به شهاب حسینی و صابر ابر اشاره کرد که کار اجرا را از برنامههای عصرانه تلویزیون آغاز کردند و در ادامه وارد سینما شدند. حتی فرزاد حسنی و رضا رشیدپور نیز در مقطعی به صورت کوتاه در برخی فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی ایفای نقش کردند، ولی باز به حوزه اجرا بازگشتند.
اما مدتی است که این مسیر برعکس شده است و بازیگران به دلایل مختلفی از دستمزدهای بالا گرفته تا اصرار تهیهکنندگان و اسپانسرها، به اجرای برنامههای تلویزیونی روی آوردهاند. این موضوع اخیرا با افزایش حضور مجری بازیگرهایی چون دانیال عبادی، اکبر عبدی، اشکان خطیبی، محمدرضا گلزار، حمید گودرزی، کامران تفتی، سروش صحت، امیرحسین صدیق و ... با واکنشها و انتقادهایی از سوی کارشناسان و مجریهای پیشکسوت تلویزیونی مواجه شده است.
هرچند میتوان گفت که در ابتدا حضور بازیگران به عنوان مجری برای مخاطب جذاب بود؛ به عنوان مثال حدود ۱۰ سال پیش که رامبد جوان و اشکان خطیبی برنامهای را به صورت مشترک برای شبکه دو سیما اجرا میکردند، توانستند تا اندازهای سبک جدیدی از اجرا را در تلویزیون به نمایش بگذارند و مخاطبان جوانتر را جذب کنند. جوان و خطیبی نیم ساعت اول برنامه را که به صورت زنده راهی آنتن میشد، نمایش اجرا میکردند و بعد با مهمانان برنامه به گفتوگو مینشستند.
در سالهای بعد و به مرور، اجرای بازیگران در برنامههای تلویزیونی بیشتر شد، با حضور رامبد جوان به عنوان مجری برنامه «خندوانه» و مهران مدیری در برنامه «دورهی» رونق گرفت و در یک سال گذشته به اوج رسید؛ اما در این میان آنچه بیش از همه باعث طرح انتقادهایی از سوی رسانهها و کارشناسان شده است، رفتارهای هیجانی برخی مجریبازیگرها است. این افراد یا به انتخاب خودشان یا به پیشنهاد برنامهسازان و مدیران میانی تلویزیون برای جذب هرچه بیشتر مخاطب دست به کارهایی زدند و میزنند که نه در حرفه مجریگری قابل قبول است و نه از سوی مخاطبان!
در همین راستا بهروز تشکر، مجری تلویزیون در گفتوگویی با ایسنا درباره افزایش تعداد بازیگرانی که به اجرای برنامههای تلویزیونی روی آوردهاند، گفت: من مخالف این موضوع نیستم، اما هر چیزی حدی دارد و به نظر میآید این موضوع از حد خودش گذشته است. فکر میکنم در حق هنر اجرا و مجریان تلویزیونی ظلم میشود. اصلا قصد جسارت و بیاحترامی به هیچ کدام از عزیزان بازیگری که مجری شدهاند ندارم و امیدوارم کسانی که این مطلب را میخوانند عادلانه قضاوت کنند. مردم بسیاری از چهرههایی که امروز مجری شدهاند را دوست دارند، حتی خود ما نیز به آنها علاقهمندیم و با تعدادی از این چهرهها بزرگ شدهایم و بازیهای آنها را دوست داریم.
او یادآور شد که به شخصه معتقد است اگر کسی قابلیت اجرای حداقل نیم ساعت به صورت زنده را داشته باشد آنگاه میتواند مجری شود و دیگر فرقی نمیکند بازیگر باشد یا نه؛ اما اگر دقت کرده باشید هیچکدام از بازیگرانی که مجری شدهاند به صورت زنده اجرا ندارند.
مجری برنامه «تهران ۲۰» خاطرنشان کرد: از دلایل اصلی حضور بازیگران به عنوان مجری برنامههای تلویزیونی میتوان به بودجه صداوسیما و خزانه نامطمئنی که دارد و همچنین جذابیت دستمزد مجری ـ بازیگرها اشاره کرد. قطعا اجرا برای خود بازیگرها به لحاظ مختلف از جذابیت زیادی برخوردار است. به هر حال بازیگران در برنامههای تلویزیونی بیشتر از سینما دیده میشوند، دستمزد بسیار بیشتری را نیز دریافت میکنند و دیگر دردسرهای حضور در لوکیشنهای مختلف در سرما و گرما و تحمل گریمهای سخت را ندارند.
تشکر افزود: اگر به یکی از بازیگرانی که اجرا میکنند بگویید برای نیم ساعت به صورت زنده برنامهای را روی آنتن ببرد، نمیتواند این کار را انجام دهد. خیلی از این بازیگرهایی که امروز در حوزه اجرا فعال شدهاند در انتقال مفاهیم و احساسات به عنوان یک مجری مشکل دارند. درست است بازیگر هستند و در هر شرایطی میتوانند احساساتی شوند، ولی اغلب به عنوان مجری توان انتقال درست احساسات و مفاهیم را ندارند.
این مجری تلویزیونی اظهار کرد: باید به این نکته توجه کرد که داشتن پارامتر استاندارد اجرا مخصوص یک مجری حرفهای است و نه یک بازیگر و به همین دلیل است که علی رغم اینکه مردم بازیگران را دوست دارند، اما این بازیگران نه تنها نتوانستند در حوزه اجرا موفق شوند، بلکه در جذب مخاطب نیز عملکرد مناسبی نداشتهاند.
تشکر افزود: به طور کلی استثناءهایی در هر زمینهای وجود دارد. ممکن است بازیگری وارد حوزه اجرا شود و عملکرد خوبی هم داشته باشد یا بازیکن فوتبالی همانند پژمان جمشیدی وارد حوزه بازیگری شود؛ اما از میان چندین هزار بازیکن فوتبال تنها تعداد محدودی وارد حوزه بازیگری میشوند و این موضوع شامل اکثریت نمیشود؛ به عنوان مثال در میان مجریان نیز برخی به سراغ بازیگری رفتند. فرزاد حسنی و رضا رشیدپور در مقطعی به سراغ بازیگری رفتند و متوجه شدند که حضور در فیلم و سریالها نه تنها تاثیر مثبتی برایشان ندارد، بلکه میتواند آنها را از دنیای اجرا نیز دور کند.
تشکر در ادامه با اشاره به افزایش برنامههای اسپانسردار تلویزیون، گفت: به جای آنکه سیاست صداوسیما تعیین تکلیف برای تهیهکنندگان تلویزیونی باشد، بیشتر به تهیهکنندههایی برنامه میدهد که اسپانسر دارند و میتوانند برای تلویزیون پول بیاورند. از طرفی دیگر هم تهیهکنندگانی که با اسپانسر برنامه تولید میکنند، میتوانند هر کسی از بازیگر و خواننده گرفته تا کسانی که استندآپ کمدی اجرا میکنند را به عنوان مجری انتخاب کنند.
او همچنین درباره شناسایی استعدادهای جوان اجرا توسط تلویزیون در سالهای پیش، گفت: این موضوع مربوط به زمانی میشود که برنامههای تلویزیونی نیازی به اسپانسر نداشتند و تهیهکنندگان آنقدر پول داشتند که بتوانند برنامههای فاخر تولید کنند و به کسانی که جوان هستند و استعداد اجرای تلویزیونی دارند میدان بدهند. مجریانی همانند علی ضیاء و رضا رشیدپور از نمونههایی هستند که از آغاز جوانی کار اجرا را در تلویزیون آغاز کردند تا توانستند در سالهای بعد و به مرور برنامههای خوبی را در تلویزیون بر عهده بگیرند. من نیز از ۲۰ سالگی وارد عرصه اجرا شدم و اکنون ۲۷ سال سابقه اجرا دارم.
این مجری تلویزیونی با بیان اینکه «با این روش در آینده در حوزه اجرا به مشکل برمیخوریم»، اظهار کرد: بازیگرها برای یک اجرای ساده پول هنگفتی دریافت میکنند؛ به عنوان مثال ارزانترین دستمزد برای یک بازیگر ـ مجری در مقایسه با دستمزد من که برنامه «تهران ۲۰» را اجرا میکنم، ۵۰ برابر بیشتر است. طبیعی است که برای این بازیگر صرف میکند به جای آنکه در سینما و تلویزیون بازی کند، اجرای یک برنامه تلویزیونی را برعهده بگیرد که هم دستمزد بیشتری دارد و هم بیشتر دیده میشود. اما به ما مجریان، برنامههای زنده میدهند، حقوق کمتری پرداخت میکنند و میتوانند بسیار راحتتر بازخواستمان کنند.
تشکر یادآور شد: باید به این نکته توجه کرد که اجرا کار بسیار سختی است و بسیاری در این حرفه مو سفید کردهاند. شاید یک بازیگر بتواند «شومَن» خوبی باشد، اما نمیتواند به راحتی مجری خوبی شود. به عنوان مثال رامبد جوان کمدینی است که توانسته در برنامه ضبط شده «خندوانه» شومَن خوبی هم باشد. این در حالی است که بسیاری از بازیگران کمدی دیگر که در برنامه «خندوانه» حضور پیدا کردند، نتوانستند شومَن خوبی باشند. رامبد جوان هم همانند امیرحسین مدرس که توانست در سریال «حضرت یوسف» به خوبی نقش خود را ایفا کند، جزو استثناها محسوب میشود.
او همچنین با بیان اینکه «محتوای ضعیف برنامههای تلویزیونی پشت شهرت بازیگران پنهان میشود»، یادآور شد که امروز بسیاری از مجریان خوب خانه نشین شدهاند و عرصه برای استعدادهای جوان محدود شده است.
مجری برنامه «تهران ۲۰» خاطرنشان کرد: بسیاری از بایگرانی که امروز در حوزه اجرا فعال شدهاند، بازیگران محبوب و خوبی هستند، ولی آیا این دلیل میشود که مجریان خوبی نیز باشند؟ به عنوان مثال آقای اکبر عبدی برای همه ما اسطوره است، اما آیا اجرای او در برنامه «شبی با عبدی» واقعا قوی است و طرفدار دارد؟ همچنین مجید افشاری که در دور اول مسابقه «خندانندهشو» رتبه دوم را به دست آورد، در یک دوره مسابقه تا اندازهای نشان داد که شاید بتواند شومَن خوبی باشد، اما او سابقه اجرا را از کجا به دست آورد که یک برنامه تلویزیونی در اختیارش گذاشتند؟
تشکر تصریح کرد: اینها حرف دل ماست، ولی مسؤولان سازمان باید جواب این سوالات را بدهند. به هر حال ما بیکار نمیشویم و بیان این حرفها به دلیل ترس از بیکار شدن نیست؛ چراکه مطمئن هستیم هیچ کدام از این بازیگران امکان و احتمال اجرای یک برنامه زنده تلویزیونی را ندارند؛ اصلا سازمان به آنها برای اجرای یک برنامه زنده اعتماد نمیکند.
انتهای پیام
نظرات