به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، فاروق رحمانی درباره جشنوارههای موسیقی نواحی و اقوام بیان کرد: به نظرم برای بررسی و نقد امور باید هم نکات مثبت و امیدوارکننده را دید و هم نقاط ضعف را، در همین راستا باید به این نکته اشاره کرد که در جشنوارهها با موسیقی بلوچی برخورد خوبی صورت میگیرد و این برنامهها چه از لحاظ احترام و حفظ حرمت هنرمند و چه از بعد توجه به کیفیت کار اعم از کیفیت مطلوب ضبط اجراها به شکل قابل قبولی اجرا میشود، چرا که یکی از مشکلات اصلی حوزه موسیقی نواحی، کیفیت بد ضبط این نواهاست.
او ادامه داد: برخی از صدابرداران شناختی نسبت به سازهای ما ندارند و نمیدانند که صدای کدام یک از آنها بم و کدام بیس است و فردی معمولی پشت این دستگاه صوتی قرار میگیرد، البته شاید این شخص نسبت به میکسر و دستگاهی که با آن کار میکند آشنا باشد، اما مطمئناً باید یک آگاهیهای همگانی هم نسبت به کارکرد سازها داشته باشد.
این نوازنده رباب با بیان اینکه بیتوجهی به این نگرانی هنرمندان ناراحتکننده است، افزود: چرا که یک هنرمند و یا یک گروه هنری مدتها مشغول تمرین بوده است تا اثر را به بهترین شکل ارائه دهد، اما با شرایطی روبرو میشوند که محیط اختصاص یافته، اصلاً درخور اجرا نیست و در بسیاری از موارد نوازنده ناچار است در حضور تماشاچیان و بینندگان ساز را کوک کند و چاره این مسئله نیازمند دقت و همت مسئولان است و امیدوارم سروسامان یابد تا هنرمندان مناطق گوناگون، وابسته و دلبستۀ سالنهای خارج کشور نشوند.
رحمانی با بیان اینکه چارهگری برای این موضوع سخت و پیچیده نیست، گفت: این کار تنها نیازمند افزایش توانمندی صدابرداران است تا علاوه بر هنرمند، به شنونده هم بیاحترامی نشود. چرا که گاهی شنوندگان تنها صدای سوت میشنوند. این چالش ضبط بهقدری جدی است که در اجرایی که در جایی با هنرمندان کردستان داشتیم ناچار به حذف ساز تنبورک از اجرا شدم، زیرا صدابرداران قادر به ضبط صدای این ساز با کیفیت خوب نبود و به همین دلیل ما ناچار شدیم عطای کار را به لقایش ببخشیم، درصورتی که وجود گروه حرفهای صدابرداری این مشکلات را مرتفع میکند.
موضوعی که فشار روانی مضاعف به هنرمند وارد میکند
او با اشاره به انباشت برنامهها در جشنوارهها و شتابزدگی در اجراها، اظهار کرد: این مسئله فشار روانی مضاعفی را به هنرمندان وارد میکند و خود بهخود کار مخدوش، اجرا میشود به ویژه که نوازندگان به دلیل حضور فلان مسئول، باید با شتاب کارشان را انجام دهند درصورتی که ممکن است ساز ناکوک باشد و در این شرایط محترمانهترین کار این است که هنرمند سازش را کوک کند و بیتوجهی به این زمینه بزرگترین بیحرمتی به مخاطب است، پیش آمدی که به دلیل کمبود زمان و صدابرداری بد با آن درگیر هستیم.
این پژوهشگر موسیقی اقوام اشراف داوران به موسیقی مناطق را یکی دیگر از مسائلی دانست که باید در جشنوارهها مدنظر قرار گیرد و اضافه کرد: افرادی که مسئولیت ارزیابی آثار را عهده دارند باید روی این موسیقی کارکرده باشند تا بتوانند درباره هنرمندان آن منطقه نظر بدهند. بهعنوان نمونه سال پیش دو جشنواره در استان ما برگزار شد که بسیار دلسرد کننده بود، زیرا داور ارجمندی که برای داوری کارها معرفیشده بود، حتی نام سازهای این منطقه را درست تلفظ نمیکرد و برخوردش با هنرمندان محترمانه نبود.
رحمانی ادامه داد: این داور در میان اجرای هنرمندان با لحن ناخوشایندی از آنها میخواست که اجرایشان را به پایان برسانند، همین رفتارها باعث شد که هنرمندان گلهمند و دلخور شوند، بنابراین درخواست ما این است که برای داوری آثار از پیشکسوتان استان خودمان یا از استادانی مانند محمدرضا درویشی دعوت کنند که صاحبنظر هم هستند و آثار آنها در این حوزه قابل استناد است.
او افزود: داوری که در جشنواره آواها و نواهای وحدت حضور داشت نظرات غیر کارشناسانه میداد و بهعنوان نمونه خطاب به یک گروه ساربانی گفت که سازهای شما زهی هستند و عدم بهکارگیری قیچک برای شما نمره منفی دارد. من در پاسخ گفتم شما موسیقیای که در حال اجراست را میشناسید؟ این موسیقی پیوند دار با بخش مرزی سراوان و پاکستان است که یکسری با ساز قیچک ناآشنا هستند و این ساز در موسیقی آن منطقه هیچ کاربردی ندارد، بنابراین شما بهعنوان یک کارشناس باید در این باره آگاه باشید.
این نوازنده اضافه کرد: به گروه دیگری گفتند که تحریرهای شما هندی است و همین اظهارنظر نشان داد که نه تنها موسیقی سیستان و بلوچستان را نمیشناسد، بلکه با موسیقی هند نیز آشنا نیست. البته گروهی نیز با سهتار حضور یافته بودند و به آنها ایراد گرفت که مگر این ساز بلوچی است که به این جشنواره آمدهاید. این اظهارنظر درست و اظهر من الشمس بود، چون بیشتر افراد و حتی کسانی که با موسیقی هم آشنا نیستند میدانند که این ساز بلوچی نیست، بنابراین درخواست ما از مسئولان این است که به این موارد توجه کنند کما اینکه در سال ۸۰ همه شرکتکنندگان از داوری هنرمندی چون آقای محمدرضا درویشی خوشنود بودند.
برخورد رئیس انجمن موسیقی یک استان با ناداوری
رحمانی با بیان اینکه این انتقادات باید باهدف پیشرفت جایگاه هنر و هنرمند مطرح شود، اعلام کرد: البته من در همین جشنواره که دو اجرای هنرمندان توسط داور متوقف شد به رئیس انجمن موسیقی استانمان مراجعه کردم و خواستم پشت تریبون بروم و نکتههایی را درباره داوری و نارواییها مطرح کنم اما مسوول مربوطه با استدلال اینکه ممکن است این کار باعث شکل گیری حواشی شود مانع این اقدام شد و من در پاسخ به این مسئول گفتم که روزی ما از سوی خداوند است.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود به ارزیابی کیفی دهمین جشنواره که تیر ماه سال پیش در کرمان برگزار شد، پرداخت و اظهار کرد: همواره از مجریان برپایی جشنواره سال ۹۱، ۹۲ و ۹۴ که جشنوارههای بسیار خوبی را برگزار کردند قدردان هستم و از آنها به نیکی یاد میکنم. قصد ما دیدن نیمهخالی لیوان نیست و قدردان عزت و احترام مسئولان هستیم، اما موضوع این است که درصد بالایی از برنامهها در بدترین وضعیت ممکن برگزار میشوند و به جزئیات ساده هم دقت نمیکنند.
او بیان کرد: بهطورکلی جشنواره دهم نکات مثبت زیادی داشت. صدابرداری در بخش رقابتی بسیار خوب بود اما این کیفیت در اجراهای پارک مادر لحاظ نشده بود. شرایط اسکان و ایاب و ذهاب میهمانان هم بسیار خوب بود و دستمزد در پایان جشنواره به موقع، به هنرمندان پرداخت شد و رفتارشان بسیار محترمانه بود. البته توجه به زمینه مادیات در زندگی هنرمندانی که به ویژه از این راه گذران زندگی میکنند، باارزش است، اما همه ما خواهان برخورد محترمانه هستیم. درصورتی که برخی تنها در اندیشه برپایی جشنواره هستند و حال و هوای میهمانان را در نظر ندارند آقای صدری به این موضوع توجه داشت و همه ما قدردان او هستیم.
وضعیت موسیقی اصیل بلوچ
به گفته رحمانی، در حال حاضر موسیقی اصیل بلوچی بسیار کمرنگ شده و تنها در روستاها شنیده میشود درحالیکه ده ـ دوازده سال پیش در اجراهای صحنهای و جشنوارهای بهترین گونه موسیقی بلوچی، موردتوجه بود.
این نوازنده همچنین گفت: دیگر کسی دلبستگیای به شنیدن سرود، تنبورک و رَباب ندارد. مگر در برخی از روستاهای سراوان و سرباز که بسیار پایبند به موسیقی بلوچی هستند، گرچه این روند در شهرهایی مانند زاهدان، ایرانشهر و زابل منسوخشده است و با دریغ دیگر نمیتوان موسیقی بلوچستانی و سیستانی شنید.
او عدم آشنایی درباره موسیقی نواحی را ازجمله دلایل این بیرغبتی دانست و بیان کرد: اگرچه در این میان نقش رسانهها را نیز نمیتوان نادیده گرفت چراکه از پخش سنجیده این آهنگها در رسانهها پرهیز دارند و نتیجه این میشود که خود به خود موسیقیهای گوناگون از دل خیزابهای ماهوارهای بهسادگی خود را به گوش مردم رسانده و عادات و رفتار دیگری را سامان میدهند.
رحمانی درباره اینکه برخی دشواری آموختن شیوه نواختن سازهای بلوچی را دلیل این کم اقبالی میدانند، گفت: درگذشته بسیاری علاقهمند به یادگیری نواختن این سازها بودند. در حالیکه اکنون در سایه به میدان آمدن گونههای جورواجور سازهای غربی، گرایش جوانان برای آموزش سازی مانند سرود، رَباب و سرنا بسیار کم شده است. هرچند شنیدن این موسیقیهای ریشهدار بسیار لذتبخش است و کمتر نوا و سرودی میتواند جایگزین آن باشد. شاید رسانههای دیداری برای اینکه بخواهند رویارویی با هجوم ماهوارهها داشته باشند، لازم باشد در برنامهریزیهای خود تجدیدنظرهایی داشته باشند.
انتهای پیام
نظرات