به گزارش ایسنا، همچنین در تاریخ آمده است: سلیمان در حالی که بر باد و توفان سوار بود، از لانه چکاوکی گذشت که جوجههای چکاوک در آن لانه بودند، به توفان گفت بر لانه نَوزد و زمانی که فرود آمد، آن روز نوروز بود و چکاوک یا پرستو با منقار خویش قدری آب آورد و روی سلیمان پاشید و یک ران ملخ نیز به او هدیه داد. از اینجاست که مردم در نوروز به یکدیگر آب میپاشند و پیشکشها میدهند.
جواد انصافی - بازیگر و کارگردان تئاتر- در کتاب «نوید بهار» آورده است: تعبیر «ران ملخ هدیهای به سلیمان» و یا «برگ سبزی است تحفه درویش» در دوران گذشته از اینجاست که هرکس به نوع کارش هدیهای به شاهان و بزرگان میداده است. حتی کشورهای مختلف هدایای خود را برای پادشاهان میفرستادند. مثلا از هند فیل، طاووس، طوطی، مُشک و پوست، از چین و تبت مُشک، ابریشم و جامها، از روم دیباج فرستاده میشده است.
فرماندهان پیکان و نیزه، بزرگان عقاب، قوش و شاهین، حکیمان حکمت، شاعران شعر، گوهرفروشان گوهر، جنگاوران شمشیر و خنجر، پوستین سازان و جامه فروشان جامه زربفت و پوست خز، کشاورزان نارنج، ترنج، گلابی و سیب برای پیش کش میفرستادند.
عیدی دادن از آیین جالب و رسومی است که بین ایرانیان از گذشته تا امروز متداول بوده است. همهی مردم از گرفتن هدیه خوشحال میشوند. این رسم و آیین ایرانی از بُعد روانشناسی هم اهمیت زیادی دارد، چرا که دادن و گرفتن هدیه موجب پالایش، شادی روح و روان انسانها میشود و به جز شادی، جنبه آموزشی هم دارد.
در گذشته تخم مرغ پخته را با پوست پیاز یا رنگهای دیگر، رنگآمیزی میکردند و عیدی میدادند. در بین کودکان که تخممرغ عیدی میگرفتند بازی با آنها رایج بود. به این صورت که یک نفر تخم مرغ خود را در دست میگرفت و نفر بعد با نوک آن به تخم مرغ دیگری میزد، تخم مرغ هر کس که میشکست، آن شخص بازنده میشد و تخم مرغش را به برنده میداد. ممکن بود کسی ۱۰ تخم مرغ برنده شود و درپایان بازی آنها را وسط میگذاشت بین یکدیگر به طور مساوی تقسیم میکردند و با این کار روحیه گذشت، جوانمردی و کمک به دیگران تقویت میشد.
امروزه، بزرگترها به جوانان و کودکان، نوعروسان و تازه دامادان پول نقد و اسکناس نو عیدی میدهند در حالی که در گذشته رسم بود شیرینی، میوه، پارچه، حنا، کله قند و... را در طبق یا خنچهای بگذارند و به عنوان عیدی برای تازه عروسان و دامادها ببرند.
انتهای پیام
نظرات