به گزارش ایسنا، محمد تاج احمدی، پژوهشگر تاریخ، در روزنامه ایران نوشت: «منت خدای را عزّ وجلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت...»
این نخستین جملهای بود که «عباسعلی خان دنبلی» در روز ۲۷ اسفند سال ۱۲۳۶ هجری شمسی به عنوان نخستین پیام مخابره شده توسط تلگراف در ایران از مدرسه دارالفنون به کاخ ییلاقی ناصرالدین شاه ارسال کرد. اغراق نیست اگر بگوییم که ورود فناوری های مدرن ارتباطی به ایران، در هر دورهای نقش مهمی در شکل دهی به رخدادها و حوادث تاریخی ایفا کرده است. ورود تلگراف به ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود، هر چند که برخیها نظیر «میرزا ملکم خان» مدعی بودند که ایشان عامل اصلی ورود تلگراف به ایران بودند اما حقیقت آن است که میل شخص «ناصرالدین شاه» از یک سو و تمایل امپراطوری بریتانیا از سوی دیگر مهمترین عواملی بودند که باعث شدند حدود ۱۰ سال بعد از اتصال خطوط تلگراف در اروپا و آمریکا، پای این ابزار ارتباطی به ایران باز شود.
روزنامه وقایع اتفاقیه در روز ۲۷ اسفند و در شماره ۳۷۲ خود، از رویداد سیم کشی تلگراف در مدرسه دارالفنون و موفقیتآمیز بودن آن را خبر داد. پس از این اتفاق، قرار شد که از کاخ سلطنتی تا باغ لاله زار، سیم تلگراف متصل شود و پس از آن، نقاط دیگر نیز دارای تلگراف شدند.
از برقراری تلگراف در ایران، در مرحله اول انگلیسی ها سود بردند تا ایرانیان، چرا که آنان با اتصال خطوط مخابراتی هند و اروپا، نه تنها با مستعمره خود، هندوستان، ارتباط برقرار کردند و آن را سرعت بخشیدند، بلکه با ساختن تلگراف خانه هایی در ایران و فرستادن مأمور به کشور، نفوذ خود را روزبه روز در ایران، توسعه دادند.
عباسعلی خان دنبلی به عنوان نخستین ایرانیای بود که زبان مورس را آموخت و نخستین بار نسبت به ارسال پیام از طریق تلگراف اقدام کرد. او که بعدها رسماً به استخدام اداره پست و تلگراف درآمد برای ارسال پیام به ایستگاههای مختلف ارسال تلگراف در نقاط گوناگون کشور اعزام میشد.
یک سال بعد، یکی از معلمان اتریشی دارالفنون به نام «موسیو کرشش» با نظارت و اهتمام «علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه»، ریاست دارالفنون، عمارت گلستان را از طریق تلگراف به باغ لاله زار متصل کرد. اجرای این طرح آغاز پروژه توسعه خطوط تلگراف در ایران بود که دامنه آن به شهرهای مختلف ایران رسید. سلطانیه زنجان نخستین شهرستانی بود که از این امکان برخوردار شد.
هر چند که اتصال نقاط مختلف کشور از طریق تلگراف مورد اقبال حکومت قرار داشت اما این رخداد خالی از حساسیت هم نبود. در طول دوره قاجار چند مورد تلاش برای ایجاد مسیرهای خودسرانه تلگرافی با مخالفت صریح حکومت مواجه شد. به همین خاطر و برای قانونمند کردن روال توسعه خطوط تلگراف کتابچه و دستورالعمل رسمی برای تلگرافچیها منتشر شد و اعتضادالسلطنه جوانانی را برای یادگیری قواعد این کار به پاریس فرستاد. همچنین نخستین تیم تکنیسین تلگراف برای آموزش و یادگیری تعمیرات اولیه به تفلیس اعزام شدند. در سال ۱۲۷۷ نخستین محموله سیم و تجهیزات راهاندازی خطوط تلگراف با حمایت «امیرنظام گروسی» از پاریس و لندن خریداری شد. در طول دو سال بعد از این اتفاق، خطوط تلگرافی به گیلان هم رسید.
از سوی دیگر انگلستان نیز که به دلیل نیازهای سیاسی و اقتصادی از یکسو و شورش مردم هند از سوی دیگر به ارتباط تلگرافی با لندن نیاز مبرم داشت، پس از موافقت نکردن ایران با ایجاد خطوط مستقل تلگرافی سعی کرد تا به طور خودسرانه از امکانات ایران برای مخابره پیام استفاده کند. تلاش و لابی انگلستان سرانجام نتیجه داد و «ایستویک» کاردار سفارت انگلستان در سال ۱۲۷۹ موفق شد قراردادی در باب احداث خط تلگراف با ایران امضا کند.
بر اساس این قرارداد شش مادهای، ایران موظف شده بود که هزینه راهاندازی خطوط تلگراف خانقین – تهران و نیز تهران - بوشهر را بپردازد. اجرای پروژه به عهده دولت انگلستان گذاشته شد. طبق قرارداد، انگلیسیها مختار بودند که از این خطوط برای ارتباطات محرمانه و اختصاصی خودشان به طور رایگان استفاده کنند.
از طرفی روسها نیز برای عقب نماندن از قافله وارد عمل شده و در رقابت با انگلستان خطوط تلگراف نخجوان و ایروان به تبریز- جلفا را راهاندازی کردند.
در سال ۱۲۸۳ نیز پای شرکت زیمنس به توسعه خطوط تلگرافی در ایران باز شد و دریک توافق چندجانبه این شرکت متعهد شد که خط جدیدی برای اتصال آلمان – روسیه و ایران احداث کند.
قراردادهای تلگرافی بین ایران و روسیه با انقلاب اکتبر به حالت تعلیق درآمد. هر چند که توسعه خطوط تلگرافی در ایران با مشارکت کشورهای اروپایی و تمایل شاه با سرعتی قابل توجه انجام شد اما این روال مخالفانی نیز داشت.
«عبدالمجید میرزا عینالدوله» یکی از مهمترین و قدرتمندترین مخالفان توسعه خطوط تلگرافی در ایران بود. وی که به گفته میرزا ملکم خان مهمترین مانع توسعه خطوط تلگراف در ایران محسوب میشد معتقد بود: «اگر رعایا دارای تلگراف شوند، در ولایات و ایالات مملکت محروسه ایران، در جلوی تلگرافخانه تجمع میکنند و از احوال یکدیگر باخبر میشوند و علیه سلطنت آشوب میکنند.»هر چند که امثال وی هرگز نتوانستند مانع جریان غالب و مقتضای جدید شوند. از زمان تأسیس تلگرافخانه در ایران و پس از آن، القاب، عناوین و اعطای لقبهای جدیدی چون مخبرالدوله و مخبرالسلطان و مخبرالملک رونق زیادی گرفت.
در سال های آغازین قرن بیستم، امکانات تلگراف بیسیم نیز به ایران وارد شد.
نخستین بار در سال ۱۹۱۵ آلمانها برای رفع احتیاجات نظامی ایران، تلگراف بیسیم را راهاندازی کردند. هر چند که خرید بخش قابل توجهی از تجهیزات آن از طریق یک شرکت روسی انجام شد.
مردم نیز اگر چه ابتدا به راهاندازی خطوط تلگراف روی خوش نشان نمیدادند و گاه دکلها و سیمهای خطوط تلگراف را قطع میکردند، اما با وقوع انقلاب مشروطه متوجه اهمیت این وسیله شدند، هر چند که ارسال پیام تنها کارکرد تلگرافخانه در صدر مشروطه نبود و مردم معترض در آن ایام که امکان بست نشینی در سفارتخانهها را نداشتند برای تحصن به تلگرافخانههای اروپایی در ایران پناه می بردند. در غائله مشروطه خطوط تلگراف نقش مهمی در انتقال اخبار رویدادهای سیاسی داشت که بررسی آن خود فرصت جداگانهای میطلبد.»
انتهای پیام
نظرات