به گزارش ایسنا، گرچه در عهد ناصری روزنامهنگاری فارسی در ایران رونق گرفت و به شمار مطبوعات افزوده شد، اما همزمان توقیف برخی روزنامهها، دستگیری و استنطاق از روزنامهنگاران و تاسیس نخستین اداره سانسور مطبوعات در فضای رسانهای کشور باب شد و آنچنان رونق گرفت که همچنان نیز ادامه دارد.
توقیف در تاریخ مطبوعات کشورمان در دوران حکومت ناصرالدین شاه از «روزنامه ملتی» آغاز شد و در مجموع این شاه قاجار ۹ بار حکم توقیف صادر کرد؛ «زاهر یرادی باهارا» (اشعه روشنایی) ۲ بار، «روزنامه ملتی» ۲ بار، «لاپارتی» (مهین) یک بار برای همیشه، «شرف» یک بار، «اکودوپرس» (صدای ایران) ۲ بار و «سالنامه دولت علیه ایران» یک بار، روزنامههایی هستند که برای اولین بار حکم توقیف بر پیشانیشان خورد و سردمدار روزنامههایی شدند که برای بقا قلمهایشان را محدود کردند.
در روزگاری که روز به روز به شمار روزنامههای دولتی افزوده میشد و با محدود کردن روزنامههای خصوصی، انتشار شبنامهها افزایش مییافت، کافی بود مطلبی به مذاق شاه قاجار خوش نیاید تا روزنامهنگاری دستگیر و شکنجه و روزنامهای توقیف شود؛ البته باید به این نکته نیز توجه کرد که در عهد ناصری ادبیات تند و هتاکانه در برخی از روزنامهها و شبنامهها رواج یافت و همین ادبیات تند آنچنان تخم ترس را در دل ناصرالدین شاه کاشت که دیگر به سختی به نشریات خصوصی مجوز میداد و اگر هم گاهی به این امر رضایت میداد، خیلی زود پشیمان میشد.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ مطبوعات آغازگر استفاده ابزاری از مطبوعات و پایهگذار ادبیات دشنامنویسی و هتاکی را به میرزا ملکم نظامالدوله میدانند. او که منتقد برخی از سیاستهای سلطنت قاجار بود، با عبارت «میخواهم با روزنامهنویسی پدر دربیاورم» به خوبی نشان داد که دیدگاه متفاوتی به روزنامه و حرفه روزنامهنگاری دارد. رویکردی که بارها از سوی افراد مختلف در تاریخ مطبوعات کشورمان با افزایش آزادیهای مقطعی بیان و مطبوعات تکرار شد و همواره هم با نتایج عکسی همچون افزایش نظارتها و توقیف بسیاری از نشریات همراه بود.
با افزایش نظارتها بر مطبوعات کار بر روزنامهنگاران که تلاش میکردند گزارشهایشان با چاشنی نقد همراه باشد، سخت شد. در همین مقطع تاریخی بود که خودسانسوری گریبان روزنامهنگاران وطنی را گرفت و روز به روز از شهامت آنها کم کرد.
فرید قاسمی، پژوهشگر و روزنامهنگار در کتاب «تاریخ مطبوعات ایران» در این باره نوشته است که «در آن دوره دستگیری شبنامهنگاران، نویسندگان مطبوعات فارسی برونمرزی و موزعان این گونه نشریات در داخل کشور، استنطاق از روزنامهنگاران مطبوعات دولتی به خاطر درگیریهای خود در محل کار، تشکیل جلسه حل اختلاف مدیران مطبوعات دولتی، بازجویی، عزل و مجازات بعضی از نمایندگان فروش مطبوعات در شهرستانها و موزعانی که اخاذی میکردند، مرسوم شد.»
البته جای پای ناصرالدین شاه که گاه خود شخصا حکم توقیف روزنامهها و دستگیری روزنامهنگاران را میداد، در طول تاریخ مطبوعات ایران هیچگاه خالی نماند و آنچنان این میخ محکم کوبیده شد که تنها به فراخور مقاطع مختلف تاریخی، بایدها و نبایدهای روزنامهنگاران کم یا زیاد شد.
انتهای پیام
نظرات