به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه مستقل رأی الیوم در مقالهای نوشت: برگزاری این نشست میان سران روسیه و سوریه بعد از سیطره ارتش نظام بر شهر بوکمال، آخرین شهر تحت سیطره داعش مفاهیم زیادی دربردارد و به منزله جشن پایان مرحله کنونی و آغاز بازسازی است.
ولادیمیر پوتین، این مرد باهوش و بادرایت که کشتی بحران سوریه را به این ساحل سرنوشتساز رساند، برای او و همپیمانش اسد، قدرت رهبری و استراتژی خود را ثابت کرده و دشمنانش به ویژه در پادگان آمریکا را به دوست تبدیل کرد.
پوتین بحران را با درایت بسیار بالایی اداره کرد، سیاست خویشتنداری بالا را در پیش گرفت، ائتلافهای منطقهای و بینالمللی را با مهارت بالا درهم بافت، هیچگاه در مقابل بزرگان سرخم نکرده و به بازیچههای کوچکترها توجهی نکرد و اظهارات پوچشان را نادیده گرفت.
اتفاقی نیست که نشست دومی در سوچی شامل رهبران محور سه جانبهای که در این بحران پیروز شد، برگزار شود. این محور شامل رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، حسن روحانی، رئیسجمهور ایران و ولادیمیر پوتین است. این نشست که امروز (چهارشنبه) برگزار میشود فقط جشن و مراسم نیست بلکه نشستی برای ترتیب مجدد تمامی خاورمیانه به میل خودشان و به دور از هرگونه نقش آمریکا و اروپا و برای نخستین بار از زمان توافقنامههای سایکس پیکو است.
مخالفان سوریه که یک روزی در اندیشه این بودند که تنها چند گام برای رسیدن به کاخ المهاجرین در دمشق دارند امروز در ریاض گردهم آمدند اما این بار بدون حضور بسیاری از رهبرانشان از جمله ریاض حجاب. چرا که برای وی هیچ دعوتنامهای فرستاده نشده و بقیه نیز شرط حضورشان به موافقت با بازگشت به سوریه در زیر پرچم بشار اسد بستگی داشت.
نمیخواهیم وارد جزئیات شویم و زمان خود را با پرداختن به برخی مواضع تلف کنیم نه به این خاطر که ما از زمان آغاز بحران این کار را نکردیم بلکه به این خاطر که به خوبی میدانیم که نقش راه مطمئنی برای بحران سوریه وجود دارد. این نقشه راه را پوتین و تیمش با موافقت سه جانبه سوریه، ایران و ترکیه ایجاد کرده اما دیگران نقش زیادی ندارند و بگذارید هر چه میخواهند بگویند.
"سوریه جدید" از میان ویرانی و جنگ سربرآورده تا نقش رهبری و منطقهای خود را که برخی میخواستند به دلیل صلابت و پایداری دمشق در مقابل طرح آمریکا و اسرائیل و پیروزی بر آن بعد از دادن قربانیهای بسیار آن را از این کشور بگیرند، بازیابد. سوریه جنگ را انتخاب نکرد بلکه از طریق توطئهای که با اداره آمریکا و اسرائیل چیده شده بود همانطور که این توطئهها در عراق، لیبی و یمن وجود دارد، این جنگ بر سوریه تحمیل شد.
میخواستند عرب و مشخصا سوریه و عراق را به حاشیه بکشانند و آنها را به زانو درآورند اما اراده این ملتها و رهبران باهوششان توانست معادله را برعکس کند و این کشورها را به مرکز رهبری در چارچوب ائتلافها بازگرداند.
تحلیلها را به دیگران میگذاریم و به این سخن اکتفا میکنیم که این دستاورد بزرگی که پوتین تاکنون محقق کرده و سوریه و عراق و شاید منطقه را با هویت جدیدی به ساحل امن رسانده، جذب ترکیه و اردوغان به محور روسیه و دور کردنش از اروپا و آمریکا و پیمان ناتو و تأکید بر این بود که منافعش با ایران، سوریه، روسیه و عراق و بعدا قاهره است نه واشنگتن، لندن، پاریس و بروکسل.
پوتین همتای ترکیهای خود را بعد از این قانع کرد که به او فهماند برکناری بشار اسد اولا هرگز رخ نخواهد داد، ثانیا اگر رخ بدهد نتایج عکسی بر ترکیه و وحدت جغرافیایی آن خواهد گذاشت و ثالثا نقش کارآمد ترکیه در سیاستهای منطقه در آینده بااهمیتتر از برکناری نظام دمشق است، رابعا سوریه به پایگاهی برای تنش و آشوب تبدیل میشود و برگ برنده کردها خطرناکترین مساله علیه ترکیه در آینده خواهد بود.
نشست سه جانبه سوچی احتمالا تکرار همان نشستی است که بعد از جنگ جهانی دوم در "یالتا" برگزار شد و نقشه جدید منطقه را ترسیم کرد. درست است که بشار اسد هرگز در آن شرکت نخواهد کرد اما صندلیاش آنجاست و با قدرت در تمامی مناقشهها حاضر خواهد بود چراکه او شریک اصلی است.
نشست سوچی امروز سه جانبه است و مطمئنا بار بعدی چهارجانبه خواهد بود. در پایان میگوییم که این حق اسد است که بعد از هفت سال از عبوس بودن اکنون لبخند بزند و بخندد. چه کسی تصور میکرد با این حجم و قدرت ائتلافی که آمریکا برای برکنار کردن او به هم بافته بود، او در کاخش باقی بماند یا حتی زنده بماند؟
انتهای پیام
نظرات