به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «کسی نمیداند تا به حال چند نفر لحظههای خوش زندگیشان را در قابی با پسزمینه سیوسهپل اصفهان ثبت کردهاند. تا به حال چقدر دوربینها آدمهای مختلف را در کنار این پل به تصویر کشیدهاند. تصویر این بنای میراثی و فرهنگی که بخش مهم و آشنایی از شهر اصفهان است قرار است دستخوش تغییراتی شود. چند سالی است صحبت از نردهکشی در سیوسه دهانه پلی است که اللهوردیخان در زمان صفوی ساخته. پلی که میگویند بیحفاظ ماندنش خطر دارد و باید با نردهای در تمام دهانههایش از سقوط ناگهانی مردم به پایین جلوگیری کرد. نردهکشیای که میتواند شکل و شمایل پل را عوض کند و بافت تاریخیاش را تحت تأثیر قرار دهد. اتفاقی که سالهاست مورد پیگیری شهرداری است و حالا بسیاری پیگیر به ثمر رسیدن آن هستند. چنانچه محسن مصلحی، مدیر کل سابق میراث فرهنگی اصفهان هم به ما میگوید نردهگذاری در سیوسهپل بحث جدیدی نیست و او در زمان ریاستش هم بارها با این طرح روبهرو شده و چند سالی است به دلیل برخی اتفاقها مانند سقوط از روی پل هنگام عکاسی که جراحتهای بسیار و حتی فوتی داشته، این مورد تشدید شده است. «مراجع زیربط قانونی فشار آوردهاند اما راهکار مواجهه با چنین اتفاقی این نیست که منظر یک بنای تاریخی را از بین ببریم. با نردهکشی جلوی حادثه را نمیگیریم.»
آب زایندهرود را که بستند؛ جسم سخت رودخانه ماند و چند پل به یادگار از روزگار رونق. روزهای پرآب رودخانه اصفهان که مردم با گذر از روی آنها دو سوی شهر را به هم وصل میکردند و چشمشان به خروش آب بود. بیآبی قامت پلها را خم نکرد؛ هر چند برخی از پژوهشگران حوزه میراث و کارشناسان زمینشناسی همان زمان گفتند پایه و فونداسیون این پل به گونهای طراحی شده که استحکام آن در رطوبت بیشتر است. بنابراین اگر خشکی رودخانه در بلندمدت ادامه یابد، امکان خطر برای سیوسهپل وجود دارد. این تنها خطر برای پل ٤٠٠ساله شهر نبود. انگار روحش رفتهرفته میرود و تنها شمایلی از جسمش باقی میماند.
ناراضیان
نه تنها طاهره که هیچکدام از اعضای خانوادهاش نمیخواهند سیوسهپل را با حفاظ ببینند. با نردههایی چوبی یا فلزی و حتی شیشهای که دیگر حسوحال سابق را ندارد. او معلم است و تصور سیوسهپل بدون زایندهرود هنوز هم برایش دشوار بوده، اما این سالها بدون رودخانه گذشته «میدانیم برای بچهها یا هر فرد دیگر میتواند خطر داشته باشد اما این دلیل خوبی برای نردهگذاری نیست. نمای بصری پل عوض میشود.»
فرهاد هم با طاهره همنظر است و پشت تلفن میگوید: «چه عجیب که کسی نظر مردم را هم پرسید اما چه فایده وقتی اثر ندارد.» او هم میگوید چطور در همان زمان ساخت پل و سالهای بعدش کسی به فکر نردهکشی نیفتاده و حالا میخواهند با کشیدن نرده امنیت را تضمین کنند؟
شهروندان اصفهانی میگویند از نصب حفاظ در دهانههای سیوسهپل ناراضیاند و آن را جفایی بر این اثر باستانی میدانند. اکرم خانم به تازگی ٧٠ساله شده و هیچ زمانی را مانند سالهای اخیر به یاد ندارد که برای زایندهرود غصه خورده باشد. «هیچ چیز با سابق قابل مقایسه نیست. عکسهای سالهای قبل را نمیشود کنار عکسهای امسال گذاشت. رودخانه آن سالها روان بود. حالا نیست و میگویند قرار است نرده بکشند که دیگر هیچ چیز مثل قبل نباشد.»
اما در این میان کسانی چون بابک با نصب نرده موافقاند: «من بچه دارم و هر وقت با پسرم از روی سیوسهپل رد میشوم، نگرانم که مبادا اتفاقی برایش بیفتد. باید امنیت جان مردم حفظ شود.» او مکانیک است و از سه هفته قبل که خبر مرگ دختربچه دوسالونیمه را شنیده، ناراحت است و تمام امیدش این است که هر چه زودتر نردههایی برای محافظت از جان مردم نصب کنند.
مهتاب هم با او همنظر است. او کارمند است و بیشترین نگرانیاش برای فرزندش است: «دخترم ١٢ساله است اما در تمام سالها این نگرانی را داشتم که مبادا هنگام گذر از روی پل اتفاقی بیفتد. به هر حال ممکن است یک لحظه حواس آدم پرت شود و اتفاقی بیفتد که دیگر نتوان آن را جبران کرد.»
آمار دقیقی از کسانی که از روی سیوسهپل به پایین پرت شدهاند، وجود ندارد. فقط گفته میشود هر ساله تعدادی بهخاطر سهلانگاری و نزدیک شدن به دیوارههای پل دچار جراحت شده یا جانشان را از دست دادهاند و پروندههایی در این باره باز است. شهرداری هم با استناد بر همین موارد برای نردهکشی اصرار دارد.
حسین جعفری، مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان میگوید: طرحهایی ارایه کردهاند که هنوز تصمیمی برای آن صادر نشده است: «ایمنسازی پلها در طی سالهای اخیر مطرح بوده و ما طرحهایی ارایه کردیم که یکی از آنها نصب نرده چوبی در دهانه پل بوده که به عنوان نمونه نصب شده است اما درنهایت مجموعه میراث فرهنگی باید نظر نهایی را بدهد.»
از سوی دیگر، میراث فرهنگی متولی اجرا را شهرداری میداند و میگوید طرحهای ارایه شده برای این پل مناسب نیستند و این در حالی است که هنوز برای اجرا برنامهای وجود ندارد. حسین اللهیاری، مدیر کل میراث فرهنگی اصفهان میگوید مجری و متولی اجرای طرح شهرداری است و میراث امیدوار است تا بتواند طرحی را به تصویب برساند که کمترین اثر مخرب در شکل بنا را داشته باشد. «قبل از انقلاب نردهگذاریهایی در پل خواجو انجام شد اما به شکلی بود که افراد غیر کارشناس احساس میکنند این نردهکاریها متعلق به دوره صفوی است.»
اللهیاری میگوید نظرات مختلفی در جلسات به بحث گذاشته شده که یکی از آنها استفاده از مصالح همگون با بافت اصلی بناست اما بسیاری از صاحبنظران معتقدند در بناهای تاریخی حسب نظر کاربریها ممکن است الحاقاتی به بنا اضافه شود ولی باید برای بیننده مشخص باشد که این مورد اضافه شده، چون در غیر این صورت تحریف در بافت اصلی است و صاحبنظران مرمت در حال حاضر معتقدند که مردم باید این تفاوت را تشخیص دهند و برای همین باید از اصول جدید مرمت استفاده کرد. استفاده از چوب، آجرکاری مشبک، سیمهای مفتولی، شیشه، فرفوژه و طرحهایی از این دست مواردیاند که هنوز مورد بررسی قرار دارند.
هر چند برای اللهیاری آموزش در اولویت طرحهای فعلی است اما او معتقد است از نیروی انسانی برای مهار چنین موردی نمیتوان استفاده کرد: «تعداد دهانههای پل بسیار زیاد است. از طرفی محافظ هم دایم نمیتواند حواسش به همه باشد. همانطور که شاهد بودیم لحظهای غفلت پدر و مادر آن کودک دو ساله باعث این اتفاق تلخ شد.»
این در حالی است که مصلحی، مدیر سابق میراث فرهنگی اصفهان هم معتقد است در بسیاری از کشورهای دنیا میراث تاریخی با مشکلاتی از این دست روبهرویند اما برای مواجهه با آن از تغییر در شکل بنا استفاده نمیکنند: «در حال حاضر تنها طرحهایی که ارایه شده فنی نیست و بنایی با قدمت بالا را دچار انواع نقصانها خواهد کرد. زیبایی پل خواجو و سیوسهپل به نوع معماری آن است که پشت هم تکرار شده و جلو رفته و نصب حفاظ میتواند این زیبایی را نابود کند.»
به گفته مصلحی این تغییر علاوه بر عوض کردن شکل ظاهری بنا، نمیتواند راهکار مناسبی هم باشد. در نهایت این نردهها محل تکیه دادن مردم و نشستن آنها میشود و همین هم بسیار خطرآفرین است و در طولانیمدت پیچومهرههایی که این چوبها را در محل نگه داشته، به بنا آسیبهای جبرانناپذیری وارد خواهد کرد و باید مانند بسیاری از کشورهای دنیا با تابلوی اطلاعرسانی یا حضور راهنما و مراقبان انسانی در طول مسیر پل از حادثه جلوگیری کرد: «شهرداری میتواند با فراهمکردن فضایی برای اطلاعرسانی و همینطور استفاده از مراقب در طول مسیر پل به جای نردهکشی کمک بزرگی به حل این مسأله کند.»
نادیده گرفتن نظرات کارشناسی
بسیاری از کارشناسان میراث فرهنگی هم با نردهگذاری در دهانههای سیوسهپل مخالفند. از نظر آنها تا جایی که ممکن است نباید دخالتی در منظر آثار تاریخی و طراحی معمار اولیه انجام گیرد. علیرضا بهرمان، عضو هیأت علمی حفاظت و مرمت آثار باستانی یکی از این کارشناسان است که میگوید در مجموع هر تغییری، دخل و تصرف است و نمیتوان آن را قبول کرد. هر چه میخواهد باشد. «در حدود یک ماه قبل مقابل ساختمان قدیمی مجلس و با دلیل ایجاد شرایط امنیتی دیوار کشیدند. این دیوارکشی لطمات جبرانناپذیری به ماهیت تاریخی این محدوده وارد میکند و باید هر چه زودتر مقابلش ایستاد. حالا این اتفاق به شکل دیگری در اصفهان میخواهد رخ دهد.»
بهرمان میگوید چرا حالا که زایندهرود خشک شده به این فکر افتادند که برای دهانههای پل نرده بگذارند. آن هم در پلی با این قدمت که گذاشتن نرده میتواند آسیب بسیاری به دیوارههای آن وارد کند. «البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که در دوران قدیم بازدید مردم از سیوسهپل به اندازه الان نبوده و حالا میزان جمعیت به اندازهای است که میتواند خطرآفرین باشد. اما سادهترین پاسخ به این ماجرا نردهکشی است.»
در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان از سیستمهای مدرن اعلام خطر برای مناطق تاریخی استفاده میکنند و این در حالی است که سیستمهای مدرن در ایران جایگاهی ندارند. «سیستمهای آلارم جدیدی وجود دارد که چنانچه از خط مشخصی عبور کنیم، صدا میخورد و اعلام خطر میکند. باید از چنین مواردی برای سیوسهپل استفاده کرد.
با توجه به این که سیوسه پل در تمام فصول سال شلوغ نیست و تنها در بعضی از فصلها شاهد جمعیت بالاییم، این سیستم میتواند پاسخگو باشد و در هنگام شلوغی هم میتوان با گذاشتن نگهبان از این جمعیت مراقبت کرد.
تورج سالکی، کارشناس میراث فرهنگی و احیای بناهای تاریخی هم با بهرمان موافق است و میگوید حفظ جان مردم از جمله اولویتهای ممکن است، اما به شرط آنکه حفظ بناهای تاریخی هم برایمان دارای اهمیت باشد: «در برج پیزا هم زمانی عدهای برای خودکشی میرفتند اما با تدابیر خاص مانند گماشتن افراد و... جلوی آن را تا حدی گرفتند. هر چند نمیتوان صددرصد آن را مهار کرد و باید بدانیم بهترین تدبیر آن است که در شکل اصلی بنا خللی ایجاد نکند و این مورد برای ساختمانهای معروفی که گردشگر زیادی دارد دارای اهمیت بیشتر است.»
سالکی میگوید نمیتوان سازمانهای مربوط را منع کرد که چرا میخواهند این کار را انجام دهند، ایجاد حفاظ تا حدی منطقی است اما این که بخواهیم یک اثر تاریخی را که از نظر فرم دارای یک ویژگی است، دگرگون کنیم بحث دیگری است: «گویا برای مدیرانمان این مسائل تعریف نشده و ما برای مرمت آثار باستانی تعریفی نداریم. در حوزه میراث فرهنگی میبینم بعضی از ساختمانها مرمت نمیشوند، چون نمیدانند چه شکلی بوده یا چه کاربردی داشته. افراد برای تغییر در پلی چون سیوسهپل باید به معماری دوره صفوی تسلط داشته باشند و ما از این دست افراد داریم اما در تصمیمگیریها دخالت داده نمیشوند.»
به گفته سالکی دخالت ندادن افراد متخصص از جمله مشکلات اصلی کشور است. او میگوید برای میلهگذاری هم احتمالا به شرکتی کنترات میدهند تا میلهکشی را انجام دهد و به این ترتیب افرادی که تخصص ندارند، وارد کار میشوند.
نکته دیگری که سالکی بر آن تأکید دارد تفاوت نگاه گذشتگان به ساختوساز است. او میگوید در گذشته خانهها، پلها و ساختمانهای بلند جانپناه نداشتند و افراد میدانستند اگر بر روی پشتبام بازی میکنند، نباید به لبه ساختمان نزدیک شوند. «گویا این فرهنگ بوده و برای همین هم در معماریهای قدیمی جانپناه نمیبینیم. حتی به یاد دارم در کودکی که بر روی پشتبام بازی میکردیم، به لبهها نزدیک نمیشدیم، چون میدانستیم آنجا خطر دارد.»
هر چند به گفته سالکی این نکته در فرهنگ ما وجود دارد و ممکن است در سایر فرهنگها آن را نبینیم و در نتیجه برای یک گردشگر که به ایران میآید، این مورد مشکل ایجاد کند. «ما فکر میکنیم روشهای مدرن نادیده گرفته شدهاند. حتی میتوان از روشهای دیگری که به شکل ظاهری پل آسیب نزند و تنها جنبه بازدارندگی داشته باشد، استفاده کرد. حتما ریسمانهایی را که به عنوان هشدار در برخی موزهها قرار داده شده، دیدهاید. این ریسمانها از نظر فیزیکی عنصر بازدارندگی ندارند، اما از نظر ذهنی بازدارندهاند و به افراد میگویند تا چه میزان امکان جلو رفتن دارند.»
انتهای پیام
نظرات