به گزارش ایسنا، هجدهمین جشنواره بینالمللی تحقیقاتی رویان پزشکی تولید مثل-سلولهای بنیادی ۸ تا ۱۰ شهریورماه در محل سالن همایشهای برج میلاد برگزار میشود.
محورهای این جشنواره در حوزه تولیدمثل شامل پزشکی مبتنی بر فرد در ناباروری، غدههای جنسی مصنوعی و زیستشناسی سلولهای بنیادی، شکست در روشهای درمانی کمک باروری، آندومتریوز، نتایج سیکلهای ART، آنتیاکسیدانها و باروری، حفظ باروری در بیماران سرطانی و بیوتکنولوژی جانوری است.
همچنین فناوری سلولهای بنیادی، پزشکی بازساختی، فناوری سلولهای پرتوان انسانی، مهندسی بافت، مدلسازی بیماری، پزشکی مبتنی بر فرد، سلولهای بنیادی سرطانی و فرآوردههای درمانی پیشرفته محورهای کنگره بینالمللی سلولهای بنیادی است.
تعداد ۲۳۹ طرح تحقیقاتی از ۴۵ کشور جهان جهت شرکت در این جشنواره ارسال شده است که بیشترین طرحهای تحقیقاتی از کشورهای هند (۲۴)، ایتالیا (۲۰)، چین (۲۰)، امریکا (۱۹)، ژاپن (۱۴)، آلمان (۱۲)، ایران (۱۱)، انگلستان (۱۱)، اسپانیا (۹) و استرالیا (۹) به جشنواره رویان بوده است.
به طور کلی ۱۳۱ طرح تحقیقاتی برای حوزه پزشکی تولید مثل و ۱۰۸ طرح تحقیقاتی برای حوزه سلولهای بنیادی بوده است.
همچنین تعداد کل مقالات دریافتی در مجموع ۳۹۴ مقاله بوده است که از این تعداد ۱۱۹ مقاله برای کنگره سلولهای بنیادی، ۲۴۳ مقاله برای کنگره پزشکی تولید مثل و ۳۲ مقاله نیز برای سمینار مامایی و پرستاری است.
تعداد مقالات خارجی نیز ۹۱ مقاله از کشورهای امریکا، چین، انگلستان، هند، ایتالیا، لبنان، هلند، فرانسه، کانادا، مصر، بلژیک، مالزی، ترکیه و عراق است.
طبق روال گذشته در خلل این رویداد از محققان خارجی و داخلی که در بررسیهای هیات داوران توانستهاند برترین طرح تحقیقاتی را داشته باشند تقدیر به عمل میآید که در رویداد امسال نیز از ۵ محقق داخلی و ۵ محقق خارجی به عنوان برندگان جشنواره تقدیر خواهد شد.
از طرفی اعطای «جایزه دکتر کاظمی آشتیانی»، موسس و رئیس فقید پژوهشگاه رویان نیز طی برگزاری این جشنواره به یکی از دانشمندان برتر در حوزه سلولهای بنیادی رواج داشت که امسال به دلیل محدودیت زمانی اعلام شد فرد برنده نمیتواند در زمان برگزاری کنگره به ایران بیاید.
به گزارش ایسنا، خلاصهای از طرحهای تحقیقاتی برتر محققان ایرانی به شرح زیر است:
دکتر مهناز اشرفی برای پژوهش در طرح تحقیقاتی "آیا میتوان از مقدار هورمون آنتی مولرین در خون برای پیشبینی میزان موفقیت روشهای کمک باروری در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پرکیست استفاده کرد؟" به عنوان برنده جشنواره معرفی شده است.
طبق آنچه که در این پژوهش عنوان شده، یکی از بیماریهای زنان که معمولا منجر به اختلال در باروری میشود، سندرم تخمدان پرکیست است. در این بیماری تخمدانها بزرگتر از حد عادی و محتوی تعداد زیادی کیست کوچک هستند. از نشانههای این بیماری میتوان به اختلالات قاعدگی، آکنه و ریزش مو اشاره کرد. این بیماری تقریبا در ۶ تا ۱۰ درصد همه زنانی که در سنین باروری هستند، دیده میشود. علت بیماری مزبور مشخص نیست، اما محققان بر این باورند که عوامل ارثی و دیابت در ظهور آن نقش دارند.
در یک مطالعه مقطعی که توسط دکتر اشرفی و همکارانش بین ژوئن ۲۰۱۲ تا ژانویه ۲۰۱۴ در پژوهشگاه رویان انجام گرفت، تمام زنان مبتلا به سندرم تخمدان پرکیست (PCOS) که برای انجام اولین درمان لقاح آزمایشگاهی (IVF) یا تزریق اسپرم درون سیتوپلاسم تخمک (ICSI) در طول بازه زمانی مورد نظر به این مرکز مراجعه کرده بودند، ثبت نام شدند.
در مرحله بعد مبتلایان به اندومتریوزیس، هایدرو سالپنکس، عوامل رحمی بیمارانی که بالای ۴۰ سال داشتند یا ذخیره تخمدانی آنان اندک بود (AMH<۱NG/ML.FSH>۱۲IU/۱) و همچنین زنانی که همسرانشان نیز دچار مشکلات باروری جدی بودند، از مطالعه کنار گذاشته شدند.
تنها بیمارانی که همسرانشان دچار مشکلات متوسط و یا دچار ناهنجاریهای مربوط به لولههای تخمدانی بودند، در مطالعه نگه داشته شدند. در همین راستا سیگاریها و مبتلایان به دیابت از مطالعه خارج شدند. بر اساس علائم، مبتلایان به سندرم مورد نظر به چهار گروه تقسیم شدند. نتایج IVF و ICSI در مبتلایان به انواع مختلف PCOS در مقایسه با گروه کنترل بررسی شد. سطح سرمی آنتی مولرین نیز با یافتههای فوق مطابقت داده شد.
در کل ۳۸۶ بیمار مبتلا به PCOS و ۳۵۰ بیمار برای عامل ناباروری مردانه در طول مدت پژوهش ثبتنام شدند.
به نظر میرسد در این بیماران هم زمانی هیپراندروژنیسم و عدم تخمکگذاری مزمن تاثیر منفی بر نسبت بارداری بالینی دارد. نتایج این تحقیق نشان میدهد سطح هورمون آنتی مولرین با فنوتیپ تخمدان پرکیست مرتبط است، اما برای نسبت بارداری بالینی و نسبت تولید زنده پیشبینی کننده نیست.
طبق اعلام هیات داوران این طرح دارای پنج مقاله با ضریب نفوذ ۲.۵ بوده است.
ارائه راهکاری برای بهبود نتایج IVF
دکتر مهدی شیخ برای پژوهش "تزریق زیر جلدی عامل تحریککننده کلونی گرانولوسیتها و بهبود نتایج IVF " مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
طبق این طرح، مطالعات اخیر نشان داده است که عامل تحریککننده کلونی گرانولویستها (GCSF) نقش کلیدی در لانهگزینی جنین و ادامه بارداری دارد، همچنین برخی پژوهشها نشان دادهاند که تزریق این عامل به رحم بیماران تحت درمان با لقاح آزمایشگاهی (IVF) میزان موفقیت این روش را افزایش میدهد.
در پژوهش دکتر مهدی شیخ و همکارانش ۱۱۲ زن نابارور با تکرار ناموفق IVF انتخاب شدند. به ۵ تن از این زنان ۳۰۰ میلی گرم از GCSF به صورت زیرجلدی تزریق شد و ۵۶ تن دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. تعداد لانهگزینی (تعداد جنینهای لانه گزینی کرده نسبت به تعداد کل جنینهای انتقال یافته بارداری شیمیایی (میزان HCG در سرم خون) و بارداری بالینی (جنین هایی که ضربان قلبشان قابل تشخیص است) در دو گروه بررسی و مقایسه شد.
نتایج این پژوهش نشان داد تعداد لانهگزینی (۱۸ در برابر ۷.۲درصد) بارداری شیمیایی (۴۴.۶ در برابر ۱۹.۶ درصد) و بارداری بالینی (۳۷.۵ در برابر ۱۴.۳ درصد) در زنان دریافت کننده GCSF بیشتر از گروه کنترل بوده است.
پس از یکسانسازی دادهها بر اساس سن شرکتکنندگان در پژوهش قطر رحم، کیفیت تخمک، تعداد جنینهای انتقال یافته و سطح هورمون آنتی مولرین همچنان تزریق GCSF به شکل معنیداری باعث افزایش موفقیت IVF شده بود.
بر اساس نتایج این پژوهش یک بار تزریق زیر جلدی GCSF در بیماران تحت درمان با IVF میزان لانهگزینی بارداری شیمیایی و بارداری بالینی را به شکل معنیداری افزایش میدهد.
این طرح دارای یک مقاله با ضریب نفوذ ۳.۱۸ بوده است.
تمایز سلولهای بنیادی جنینی به سلولهای تپنده قلبی
دکتر حسین قنبریان، محقق ایرانی دیگری است که برای تحقیق در طرح "RNAهای کوچک غیر کدکننده و تمایز سلولهای بنیادی جنینی به سلولهای تپنده قلبی" به عنوان برگزیده جشنواره انتخاب شده است.
بر اساس این پروژه، اپیژنتیک، به تغییرات روی ساختار ژن گفته می شود که بیان ژنها را در بدن تنظیم میکند. همین تغییرات اپی ژنتیک هستند که در زمان تکوین یک فرد از یک سلول تخم باعث ایجاد انواع مختلف سلولهای بدن میشود.
اپی ژنتیکی در مراحل ابتدایی تکوین جنین که بیان ژن را تنظیم میکنند، از سوالات مهم علم ژنتیک هستند. نخستین واقعه سلولی در دوران جنینی که می توان معادلش را در شرایط آزمایشگاهی بازآفرینی کرد، تشکیل سلولهای قلبی (کاردیومایوسیتها) است؛ سلولهای تپندهای که در شرایط آزمایشگاهی قابل تولید هستند.
قنبریان و همکارانش پیشتر گزارش داده بودند که وارد کردن RNAهای کوچک غیر کدکننده به درون سلولها منجر به تغییرات اپی ژنتیک میشود که باعث فعال شدن رونویسی از برخی ژنهای خاص خواهد شد، این گروه با تعدیل بیان یک ژن مهم در تکوین سلولهای قلبی (CDK۹) در شرایط آزمایشگاهی سلولهای بنیادی را به سمت سلولهای قلبی تمایز دادند.
سپس در یک سیستم کشت بسته کوشیدند تا نقش RNA های کوچک غیر کدکننده را در تنظیم بیان ژن CDK۹ بررسی کنند. این گروه پژوهشی از واکنش زنجیرهای پلیمراز وسترن بلات و رسوب ایمنی کروماتین برای بررسی کارکرد سلولهای تمایز یافته استفاده کردند.
نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از RNA کوچک غیر کدکننده برای ژن CDK۹ در شرایط آزمایشگاهی منجر به تولید کاردیومایوسیتها میشود، همچنین اگر این RNA های کوچک غیر کدکننده به درون سلولهای بنیادی جنینی ریز، تزریق و سلولهای مذکور به درون بلاستوسیست موش وارد شوند، سلولهای وارد شده در بدن موش در حال تکوین به کاردیومایوسیت تبدیل خواهند شد. نتایج این پژوهش این فرضیه را تایید میکند که وارد کردن RNA های کوچک غیر کدکننده به درون سلولها منجر به تغییرات اپیژنتیکی میشود که باعث فعال شدن رونویسی از برخی ژنهای خاص خواهد شد.
طبق اعلام هیات داوران این طرح دارای چهار مقاله با ضریب نفوذ ۹.۳۳ بوده است.
ارائه روشی برای بهبود نتایج تمایز
دکتر فرشته اسفندیاری نیز برای پژوهش "تولید سلولهای زایای جنسی از سلولهای بنیادی پرتوان" به عنوان برگزیده جشنواره بینالمللی رویان مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
طبق این طرح تحقیقاتی، برخی از ناباروریها به علت نبود سلول مناسب در غدد جنسی ایجاد میشود یا عارضه ثانویه درمانهایی مانند شیمی درمانی است که سلولهای زایای جنسی را نیز مانند سلولهای سرطانی از بین میبرد. درمان این افراد مستلزم یافتن راهی است که تولید سلول جنسی از سلولهای بنیادی را امکانپذیر کند.
تا کنون تلاشهای فراوانی برای انجام این مهم صورت گرفته است. اما مهمترین مسئله در این راه تولید سلولهای زایای جنسی است که توان تقسیم میوز (تقسیمی که با نصف شدن تعداد کروموزومها همراه است و تنها در سلولهای جنسی روی میدهد) را داشته باشند.
به منظور بهبود بخشیدن به روشهای موجود دکتر فرشته اسفندیاری و همکارانش در پژوهشگاه رویان آزمایشی را طراحی کردند که طی آن عامل القا کننده مهم مسیر تمایزی از سلول بنیادی پرتوان به سلول زایای جنسی (BMP۴) داخل ریزذرههایی از جنس آلژینات سولفات قرار گرفت.
ذرات در میان کرههای حاصل از تجمع سلولهای پرتوان بنیادی که قرار بود به سلولهای زایای جنسی تمایز یابند، قرار گرفتند. این طراحی امکان رسیدن عامل القاکننده تمایز به سلولهای زایای جنسی را حدود دو برابر افزایش داد. همچنین میزان بیان ژنهای مربوط به تقسیم میوز در سلولهای تمایز یافته با این روش به شکل معنیداری بیشتر از سلولهای تمایز یافته با روش فاقد ریز ذرات بود.
این پژوهش نشان داد استفاده از روش قرار دادن عامل القا کننده درون ریز ذرات آلژینات سولفات داخل کرههای سلولی القا کننده میتواند اثر معنیداری در بهبود نتایج تمایز داشته باشد. پژوهشهای بیشتری لازم است تا با رفع نقایص این روش تحقیقاتی امکان استفاده از آن در بخش درمانی فراهم شود.
این طرح دارای دو مقاله با ضریب نفوذ ۳.۶۸ بوده است.
روشی جدید برای بررسی اسپرمزایی در مردان نابارور
دکتر کامبیز گیلانی دیگر محقق برگزیده جشنواره برای طرح "بررسی مشخصات متابولیک در مبتلایان به فقدان اسپرم غیر انسدادی: روشی جدید برای بررسی اسپرمزایی در مردان نابارور" است.
بر اساس آنچه که در این طرح مورد تاکید قرار گرفته، نیمی از ناباروریها علت مردانه دارند. با وجود تحقیقات گسترده در خصوص ناباروری مردان و راههای تشخیص و درمان آن همچنان سوالات برجستهای در این حوزه بیجواب مانده است.
به همین دلیل پیشنهاد شده که برای شناخت بهتر مشکلات ناباروری مردان بررسیهای متابولومیکس در این خصوص انجام گیرد؛ متابولومیکس به بررسی علمی روندهایی گفته میشود که در متابولیسم دخالت دارند.
با وجود گذشت بیش از یک دهه از رواج مطالعات متابولیکی، تحقیقات اندکی در این حوزه مرتبط با ناباروری مردان صورت پذیرفته است، ۶ تا ۱۰ درصد از مردان نابارور دچار فقدان اسپرم غیر انسدادی هستند. "noa" یعنی به علت مشکلات عملکردی بیضهها در مایع انزالی اسپرمی وجود ندارد.
در پژوهش برتر حوزه اندرولوژی، دکتر گیلانی و همکارانش به بررسی متابومیکسی مایع منی در مردان مبتلا به noa با روش کروماتوگرافی گازی و روشهای پیشرفته شیمیو متری پرداختهاند.
در این پژوهش مایع منی مردان بارور و مردان مبتلا به noa جمعآوری شد. متابولوم آنان جدا و با روشهای پیشرفته ذکر شده بررسی و مقایسه شد.
نتایج این بررسی نشان داد ۳۶ تفاوت متابولیتی در دو گروه مورد بررسی وجود دارد، این متابولیتها میتوانند به عنوان زیست نشانگرهای انواع متفاوت noa در نظر گرفته شوند.
این پژوهش نشان داد میتوان از مشخصات متابولیکی برای تشخیص بیماری noa استفاده کرد. علاوه بر این ۳۶ پروتئین شناسایی شد که برای تفاوت قائل شدن میان انواع مختلف noa قابل استفاده هستند.
همچنین نشان داده شد میتوان از مشخصات متابولیکی به عنوان یک روش جایگزین غیرتهاجمی برای بررسی اسپرمسازی در بیماران noa استفاده کرد.
این طرح دارای دو مقاله با ضریب نفوذ ۱.۷ بوده است.
به گزارش ایسنا، خلاصهای از طرحهای تحقیقاتی برتر محققان خارجی نیز به شرح زیر است:
پروفسور "توماس براون" از کشور آلمان برنده گروه سلولهای بنیادی برای طرح تحقیقاتی "نقش تراکم کروماتین در سلولهای بنیادی عضلانی در میزان فعالیت این سلولها" است.
طبق این طرح، سلولهای بنیادی عضلانی برای رشد عضلات پس از تولد، تعادل و بازسازی این بافت ضروری هستند. کاهش فعالیت یا از بین رفتن سلولهای بنیادی عضلانی باعث از بین رفتن توده عضلانی بدن میشود. ضعف در فعالیت عضلات اثرات منفی بر متابولیسم دارد؛ حرکت را محدود میکند و اغلب منجر به شرایط تهدیدکننده حیات خواهد شد.
سلولهای بنیادی عضلانی بیشتر در حالت غیر فعال قرار دارند که با پیچ خوردن و غیر قابل رونویسی شدن ماده ژنتیکی همراه است. تا کنون دانش ما در خصوص ارتباط ایجاد هتروکروماتین و غیر فعال شدن سلولهای بنیادی و عضلانی نسبتا اندک بوده است.
در این پژوهش که توسط "توماس براون" و همکارانش انجام گرفته، از رنگآمیزیهای خاص و تهیه تصاویر میکروسکوپ الکترونی استفاده شده تا محدوده ایجاد کروماتین در سلولهای بنیادی عضلانی مشخص شود.
همچنین از غیر فعال کردن هدفمند آنزیمهای تغییر دهنده وضعیت هیستون (هیستون متیل ترانسفراز) موش استفاده شده تا نشان داده شود اثرات تغییر پروتئین بستهبندی کننده ماده ژنتیک بر خاموش بودن سلولهای بنیادی عضلانی چقدر است و همچنین بازسازی بافت عضلانی پس از ایجاد یک موش چند جهشی به منظور بررسی بر هم کنشهای ژنتیکی بررسی شده است. از سویی تاثیر از بین رفتن خاموش سلولهای بنیادی بر بازسازی عضلات اسکلتی آسیب دیده پس از القای کوتاه مدت و بلند مدت به این بافت توسط ماده شیمیایی مخرب، بررسی شد.
بررسی ساختار کروماتین در سلولهای بنیادی عضلانی خاموش و فعال و همچنین لولههای عضلانی نشان داد که سلولهای بنیادی عضلانی خاموش حجم زیادی از ماده ژنتیکی غیر فعال دائمی دارند. فعال شدن دائمی سلولهای بنیادی عضلانی منجر به از بین رفتن ذخیره این سلولها خواهد شد و اثر آن در دراز مدت نقص ترمیم عضله است.
یافتههای این محقق نشان میدهد یک محور اپیژنتیکی وجود دارد که به طور فعال حالت خاموش سلولهای بنیادی عضلانی را با ایجاد هتروکروماتین تنظیم کرده و از ذخیره سلولهای بنیادی عضلانی در طول زندگی محافظت میکند. این طرح دارای پنج مقاله است که بالاترین آن با ضریب نفوذ ۲۲.۳۸ بوده است.
بررسی علل بروز سرطان روده
پروفسور "ریکاردو فاد" از کشور هلند (برنده گروه پزشکی بازساختی) برگزیده دیگر جشنواره برای پژوهش "رژیم غذایی، التهاب سلولهای بنیادی: چه چیز باعث سرطان روده میشود؟" است.
بر اساس آنچه که در این طرح تحقیقاتی عنوان شده است، مباحث اخیر در خصوص اهمیت عوامل محیطی در مقایسه با عوامل درونی سرطان، باعث بروز نگرانیهایی در عموم جامعه شده است؛ چرا که کارایی روشهای پیشگیری از سرطان را به چالش میکشد.
بیشتر موارد سرطان را میتوان با افزایش میزان تقسیم سلولهای بنیادی در بافت درگیر بیماری، توضیح داد. در واقع این افزایش تعداد تقسیم، شانس تجمع جهش در ژنهای مرتبط با سرطان را افزایش میدهد.
با وجود این، پژوهشهای مستقل نشان دادهاند که قرار گرفتن در معرض عوامل خطر محیطی برای ابتلا به سرطان ضروری است؛ نتیجهای کاملا متفاوت با آنچه پیشتر تصور میشد. در اینجا نکتهای است که باید به آن توجه کرد.
افزایش تقسیم سلولهای بنیادی و عوامل محیطی ایجاد کننده سرطان را نمیتوان به عنوان دو عامل مستقل بررسی کرد؛ چرا که عوامل محیطی هموستازی سلولهای بنیادی را تحت تاثیر قرار میدهند. به عنوان مثال، در سرطان کولون که در پرتقسیمترین بافت بدن اتفاق میافتد، ثابت شده است که التهابات ایجاد شده در بافت و سبک زندگی غربی از مهمترین عوامل ایجاد بیماری هستند. بر این اساس فرضیهای مطرح میشود که التهاب و نوع تغذیه باعث تاثیر بر سلولهای بنیادی کولون شده، از نظر کمی و کیفی محیط آنان را تغییر داده، باعث میشود گروهی از این سلولها از کنترل خارج شده و سرطان کولون را ایجاد کنند.
برای اثبات این فرضیه "فاد" و همکارانش، در دو مدل آزمایشگاهی متفاوت سرطان کولون استفاده کردند. در مدل اول تغذیهای مشابه سبک زندگی غربی برای موشها استفاده شد و در مدل دوم عامل التهابزایی به آب آشامدینی موشها اضافه شد. سپس در دو گروه سلولهای بنیادی کولون و کنام فراگیرنده آنان مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج این پژوهش نشان داد در گروهی که رژیم غذایی مشابه سبک زندگی غربی دریافت کرده بودند، فعالیت گروهی از سلولهای بنیادی (+lgr۵) دچار اختلال شد. در گروهی که التهاب در آنان القاء شده بود، هم تقسیم همان گروه از سلولهای بنیادی و هم کارکرد آنان دچار اختلال شد.
در گروه رژیم غذایی فعالیت تمام سلولهای پانت اتفاق افتاده بود. عامل کلیدی در التهاب و سرطان سلولهای بنیادی رودهای فسفولیپازی است که در محیط آنان ترشح میشود.
در شرایط ذکر شده اختلالات متابولیکی در سلولهای بنیادی رودهای این پژوهش نشان داد در بافت رودهای بالغ عوامل غذایی و التهابی، سلولهای مختلف روده را تحت تاثیر قرار میدهند و در نتیجه منجر به افزایش فعالیت سلولهای آن به منظور ترمیم آسیبهای ایجادشده، میشود. گر چه این فعالیت، ترمیم را در روده القاء میکند، اما با افزایش سرعت تکثیر آنان منجر به بروز سرطان روده خواهد شد.
این طرح دارای سه مقاله است که بالاترین آن با ضریب نفوذ ۳۸.۱۳ بوده است.
ارائه روشی برای افزایش موفقیت در لانهگزینی
دکتر "دیوید گرینینگ" از کشور استرالیا (برنده گروه جنینشناسی) برای طرح تحقیقاتی "اگزوزوم: عامل جدید در برهمکنشهای مادر و جنین برای لانهگزینی موفق" به عنوان برگزیده جشنواره انتخاب شده است.
طبق این پژوهش، لانهگزینی جنین در بخش پذیرنده اندومتریوم (لایه داخلی رحم) نیازمند همکاری جنین (در زمان لانهگزینی جنین چند سلولی است و به آن بلاستوسیست میگویند) و اندومتر است و بدون این همکاری حاملگی به وقوع نخواهد پیوست.
در پژوهش برنده بخش جنینشناسی، دکتر "گرینینگ" و همکارانش برای نخستین بار به بررسی جزئیات وقایع لانهگزینی مانند تغییرات سلولی و ترشحی و همچنین به نقش اگزوزومها (بستههای کوچک حاوی ساختارهای مولکولی نظیر پروتئینها و RNA که از سلولها آزاد میشوند) در تنظیم این ریز محیط پرداخته شد و همچنین ترکیبی از مدلهای سلولی تیمارهای هدفمند فیزیولوژیک، پروتئومیکس کمی و بررسیهای همزمان عملکرد در سلولهای اپیتلیال اندومتر رحم انجام گرفت تا تغییر در شرح پروتئین این سلولها در پاسخ به هورمونهای استروئیدی تخمدان که منجر به پذیرنده شدن دیواره رحم برای جنین میشود، بررسی شود.
بررسی مشابهی نیز بر روی این سلولها انجام گرفت تا اثر هورمونهای ترشح شده از بلاستوسیستها و گنادوتروپین جفت انسان (HCG) که منجر به تغییر سلولهای اندوتلیال و آماده شدن آنان برای لانهگزینی میشوند، مشخص شود.
در این پژوهش همچنین پروتئوم حاصل از اگزوزومهای برداشتشده از سلولهای اپیتلیال اندومتر مورد بررسی قرار گرفت تا تغییرات آن در طول چرخه جنسی و تحت اثر هورمونهای استروژن، استروژن+ پروژسترون سنجیده شود و توانایی آنها در تحت تاثیر قراردادن کارکرد تروفوبلاست ارزیابی شود.
نتایج این پژوهش تغییرات سلولی همراه با اثر آن بر تغییرات غشای پایه و اتصالات سلولی، تقسیم و تمایز آنان را مشخص کرد. همچنین بررسی سکروتوم ( پروتئینهایی که توسط سلول ترشح میشوند) سلولها، پروتئینهایی را معرفی کرد که چسبندگی سلولی ترکیب ماتریکس خارج سلولی ترشح عوامل رشد و پیامرسانی بین سلولی را تنظیم میکنند.
همچنین یافتههای این پژوهش نشان داد اگزوزومهایی که توسط سلولهای اپیتلیال اندومتر ترشح میشوند، ترکیبات مهمی هستند که در برهم کنش مادر و جنین برای لانهگزینی موفق موثرند.
بررسی دقیق پروتئوم اگزوزومها، تغییرات پروتئینی آنها را در طول تغییرات هورمونی چرخه جنسی و تغییراتی که در اتصالات سلولی مهاجرت تهاجم و ماتریکس خارج سلولی ایجاد میکنند، آشکار کرد.
اگزوزومهای ترشح شدهای که وارد سلولهای تروفوبلاست جنین میشوند، ظرفیت چسبندگی آنان را تحت تاثیر قرار میدهند که حاصل فعال شدن آنزیمهای القا کننده اتصالات بین سلولی در محل دریافت اگزوزمهاست.
بر اساس نتایج این پژوهش، تغییرات فعال درون سلولی و تغییر در پروتئینهای ترشحی در سلولهای اندمتر رحم و جنین پیش از لانهگزینی و همچنین مشارکت فعال اگزوزومها محیط رحم را به نحوی تنظیم میکند که امکان حاملگی موفق فراهم میشود.
این طرح دارای سه مقاله با ضریب نفوذ ۳.۸۶ بوده است.
نقش میکرو RNAها در بروز بیماری اندومتریوزیس
دکتر "کایی ناسو" از کشور ژاپن (برنده گروه ژنتیک) نیز برای طرح تحقیقاتی "نقش میکرو RNA ها در بروز بیماری اندومتریوزیس" مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
طبق آنچه که در این طرح عنوان شده است، شواهد به دست آمده از پژوهشهای گوناگون نشان داده اختلالات اپی ژنتیکی نقش مهمی در بروز بیماری اندومتریوزیس دارد. اندومترویوزیس نوعی از بیماری است که در آن بافت ناحیه داخلی رحم در محلی غیر از رحم و به صورت پراکنده درون حفره شکمی دیده میشود.
یکی از تنظیمکنندههای اپی ژنتیکی که طی چند ساله اخیر شناسایی شده است، RNA غیر کد کننده تک رشتهای کوچک و درونزادی است که micro RNAs نام دارد.
هدف از مطالعهای که توسط دکتر "ناسو" و همکارانش انجام گرفت، شناسایی میکرو RNAهایی است که توسط سلولهای تازه کشت داده شده کیستهای اندومتریوز انسانی ECSCs و مقایسه آن با میکرو RNA هایی است که توسط سلولهای سالم اندومتریوم رحم NESCs در محیط کشت بیان میشوند تا نقش میکرو RNA ها در بروز بیماری اندومتریوزیس مشخص شود.
برای انجام این پژوهش سلولهای ECSCs و NESCs از بافتهای مرتبط جداسازی و کشت داده شدند. سپس میکرو RNA های بیان شده توسط این سلولها با تکنیک میکرو اری (Microarray) شناسایی و ارزیابی شد.
نتایج این پژوهش نشان داد در سلولهای بیمار نسبت به سلولهای سالم بیان ۸ میکرو RNA کاهش یافته و بیان ۴ میکرو RNA افزایش یافته است. در میان این عوامل mir-۱۹۶b مستقیما تقسیم سلولی را مهار کرده و باعث القای مرگ برنامهریزی شده سلول (آپوپتوز) میشود. mir-۵۰۳ منجر به توقف چرخه در مرحله g۰/g۱ و القای آپوپتوز و تقسیم سلولی شده و بیان عامل رشد سلولی اندوتلیال VEGF را مهار کرده و منجر به انقباض ماتریکس خارجی سلول میشود.
در این پژوهش میکرو RNA هایی که به عنوان بخشی از سیستم اپی ژنتیکی در بروز بیماری اندومترویوزس موثر هستند، شناسایی و معرفی شدند. این پژوهش نشان داد بینظمی میکرو RNA ها در سلولهای ECSCs باعث اختلالات سلولی و بروز ویژگیهای بیماری میشود.
این طرح دارای پنج مقاله با ضریب نفوذ ۵.۵ بوده است.
ارائه روشی برای درمان ناباروری در زنان مبتلا به اندومتریوزیس
دکتر "خالق خان" از کشور ژاپن (برنده گروه ناباروری زنان) دیگر برگزیده جشنواره بوده که برای طرح تحقیقاتی "آیا زنان مبتلا به اندومتریوزیس بیشتر در معرض عفونتهای باکتریایی رحم و تخمدان هستند؟" مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
اندومتریوزیس نوعی بیماری است که در آن بافت لایه داخلی رحم (اندومتریوم) در نواحی غیر از رحم مانند عضلات داخلی ناحیه لگن و تخمدان پراکنده است. به وسیله روشهای تکثیر باکتری نشان داده شده است که زنان مبتلا به این بیماری بیشتر در معرض عفونتهای میکروبی هستند. در پژوهشی که توسط دکتر "خالق خان" و همکارانش انجام گرفت، با رویکردهای مولکولی باکتریهای موجود در رحم و مایعات زنان مبتلا و غیر مبتلا به اندومتریوزیس بررسی و مقایسه شد.
در این پژوهش، ۳۲ زن مبتلا و ۳۲ زن غیر مبتلا به اندومتریوزیس ثبت نام شدند. در هر گروه به ۱۶ نفر داروی مشابه آزادکننده گنادوتروپین GnRHa داده شد. نمونه میکروبی از رحم و مایع سیستیک هر دو گروه جمعآوری شده و به وسیله واکنش زنجیره پلیمراز pcr بررسی شد.
نتاج این پژوهش وجود شمار قابل توجهی از باکتریها را در رحم و مایع سیستیک مبتلایان به اندومتریوزیس تایید کرد. نتایج نشان داد در زنان مبتلا به اندومتریوزیس دریافت کننده GnRHa نسبت لاکتوباکترها به شکل معنیداری کاهش و استرپتوکوکوس، استافیلو کوکوس و انتروباکترها به شکل معنیداری افزایش داشته است.
همچنین مشخص شد که در مایع سیستیک مبتلایان به اندومتریوزیس درصد بالاتری از استرپتوکوکها و استافیلوکوکها نسبت به افراد غیر مبتلا وجود دارد.
این پژوهش نشان داد در محیط درون رحمی و مایع سیستیک مبتلایان به اندومتریوزیس، عفونتهای باکتریایی همچنین افزایش عفونتهای خاموش رحم و تخمدان باید به عنوان یکی از عوارض جانبی مصرف GnRHa در نظر گرفته شود.
یافتههای این پژوهش میتواند پتانسیل درمانی جدیدی را برای درمان ناباروری در زنان مبتلا به اندومتریوزیس ایجاد کند.
این طرح دارای ۵ مقاله با ضریب نفوذ ۴.۵ بوده است.
انتهای پیام
نظرات