دکتر بیاتی در گفتو گو با ایسنا ضمن بیان این مطلب و با اشاره به فواید و مضرات طرح بومی گزینی با اشاره به اینکه نگاه دولت قبل نسبت به بومی گزینی دانشگاهها، به جای جنبه علمی بیشتر متوجه جنبه فرهنگی مهاجرت دانشجویان بود، افزود: مسئولان در دولتهای نهم و دهم تصور می کردند دلایلی مانند رفتن کسی به شهر دیگر منجر به بروز مسائل و مشکلات اخلاقی برای او خواهد شد. در نتیجه با این طرح میخواستند جلوی این آسیب ها را بگیرند،اما واقعیت این است که علت بروز مشکلات روحی و اخلاقی چنین مسائلی نیست و نمی توان گفت ریشه مسائل فرهنگی ما رفتن از این شهر به آن شهر است؛ بلکه ریشه این مسائل موضوعات اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی است که باید آنها را باید در جای دیگر جست و جو کنیم.
این مدرس دانشگاه با تأکید بر این که طرح بومی سازی موجب میشود که دانشگاهها، جایگاه علمیشان را از دست بدهند، اضافه کرد: جذب دانشجوی ضعیف در دانشگاههای معتبر و با اعتبار علمی بالا موجب میشضضود از اعتبار علمی اینگونه دانشگاهها کاسته شود. بنابراین در جذب دانشجویان دانشگاه باید بیشتر علم محور باشد تا اینکه بومی محوری مورد توجه قرار بگیرد و باید شرایطی ایجاد شود که هر کس که توانمندتر است وارد دانشگاه بهتر و هر کس ضعیف تر است وارد دانشگاه با سطح علمی متوسط شود.
بیاتی با انتقاد از اینکه چنین اجرای طرح هایی مانند بومی گزینی در کشور مبتنی بر تحقیقات علمی و گسترده نیستند و از آنجایی که بیشتر تصمیمات عجولانه و یک شبه اتخاذ می شوند تبعات منفی بسیاری هم به همراه دارند تآکید کرد: تنها راه حل برای امکان پذیر شدن طرح بومی گزینی این است که پیش از انجام آن همه دانشگاههای کشور را به سطح قابل قبولی برسانیم. به طوریکه همه آنها به لحاظ سطح علمی، اساتید، فضا و امکانات در یک مرتبه قرار بگیرند. در نتیجه همه دانشگاههای ما باید کارآمد و توانمند شوند .
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه افزایش آمار دانشجویان ارشد و دکتری تهدیدی برای سطح علمی دانشگاهها محسوب میشود، تصریح کرد: در حال حاضر اینگونه به نظر میرسد که ما دانشگاه را برای سرگرمی افراد گسترش دادهایم. یعنی چون فضای اشتغال ضعیف بود و نمی توانستیم پاسخگوی نیازهای دانشجویان دوره کارشناسی و دیپلم باشیم مجبور شدیم دانشگاه را به شکلی سازمان دهیم که اشتغال و ورود افراد به سطح اجتماع را به تعویق بیندازیم. اما باز هم برای آینده دانشجویان دکتری و اشتغال آنها برنامهای نداریم.
بیاتی در ادامه ضمن اشاره به این نکته که مسائل در جامعه ما به شکل یک زنجیره هستند و رشد نیافتن شهرها و دانشگاههای کشور تبدیل به عاملی برای مشکلات بعدی شده، گفت: اگر در شهرهای مختلف قدم بزنیم، به لحاظ سطح امکانات تفاوت چندانی بین آنها احساس نمیکنیم چرا که توسعهای در آنها نگرفته است. به همین دلیل اگر کسی بخواهد رشد کند و ارتباطاتش گسترده شود، چاره ای نمیبیند جز اینکه در شهرهای بزرگ درس بخواند؛ چرا که ما این امکانات، قابلیتها و گستردگی منابع را در شهرهای کوچک نداریم. بنابراین نمی توانیم انتظار داشته باشیم افرادی در شهرهای کوچک درس می خوانند موفق شوند و آینده روشنی داشته باشند. به همین دلیل جوانان ما میخواهند از این شرایط عبور کنند و در دانشگاه بزرگتر به آرزوهایشان برسند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر اینکه برای توانمندسازی دانشگاه های سراسر کشور می بایست هم استادان این مراکز را توانمند کرد و هم فضای دانشگاهی آنها را گسترش داد، افزود: این اقدامات به معنی تاسیس دانشگاههای جدید نیست. بلکه گسترش همان دانشگاههایی است که داریم. در حال حاضر ما دانشگاهی داریم که در آپارتمان است. برای مثال بخش زیادی از دانشگاه علمی کاربردی در ساختمان های استیجاری قرار دارد که اصلا قابلیت دانشگاه بودن را ندارند. به این ترتیب ما وارد دانشگاهی می شویم که هیچ شباهتی به دانشگاه ندارد؛ فقط سر در آن تابلویی به اسم دانشگاه وجود دارد .
وی با انتقاد از رشد قارچ گونه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بدون توجه به ساختارها و ظرفیتهای دانشگاهی ادامه داد: این اقدامات آسیب و در نتیجه کم اهمیت دادن به علم هستند. وقتی میگوییم دانشگاه یعنی حیاط و محوطه عمومی، امکانات علمی، ورزشی، کتابخانه، سایت و ... . اما در سال های اخیر با وجود افزایش تعداد دانشگاهها، استاندارهای ساخت آنها را رعایت نکردهایم. این مسأله گاهی در فضای دانشگاهای بزرگتر نیز قابل دیدن است و آنها نیز تبدیل به مجتمع شده اند. این اقدامات به علت آنکه استاندارد نیستند نمی توانند به نیازهای عاطفی روانی و روحی فردی که میخواهد تحصیل علم کند پاسخ دهند و در نتیجه فرد دچار ناهنجاری روانی می شود.
بیانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تجربه کشورهای دیگری همچون سوئد که به علت فضای اشتغال کارآمد، تنها 25 درصد افراد تمایل رفتن به دانشگاه را دارند افزود: در کشورهای دیگر افراد بعد از پایان تحصیلات متوسطه میتوانند وارد فضای اشتغال شوند. این نشان میدهند که آموزش و پرورش این کشورها به خوبی پیش بینی و برنامه ریزی شده است. به طوریکه فرد بعد از اخذ دیپلمهای مهارتی میتواند مشغول کار شود. از طرف دیگر بین فردی که با مدرک دیپلم کار میکند و کسی که استاد دانشگاه میشود به لحاظ اقتصادی تفاوت چندانی وجود ندارد و فاصله طبقاتی اندک است. به همین دلیل در کشورهای توسعه یافته، این میزان علاقه ای که در جوانان ما برای رفتن به دانشگاه وجود دارد دیده نمیشود. چرا که همه به یکدیگر احترام میگذارند و به مدرک دانشگاهی نگاه نمی کنند.
بیاتی با تأکید بر اینکه جوانان در کشور ما تصور مبهمی از آینده دارند و به علت ترس و ناامیدی که همراشان است ترجیح می دهند به دانشگاه بروند گفت: به دلیل این شرایط ظرفیت دانشگاهی ما هر ساله به سرعت پر میشود و در نتیجه مجبور به توسعه فیزیکی دانشگاه ها میشویم. در حالیکه در کشورهای دیگر به این میزان متقاضی تحصیلات دانشگاهی وجود ندارد. برای مثال اگر فردی تصمیم بگیرد به یکی از دانشگاههای حوزه اسکاندیناوی برود و ادامه تحصیل دهد به راحتی با یک پذیرش دانشگاهی و پرداخت مقداری هزینه میتواند وارد دانشگاه شود. به همین دلیل در این کشورها دانشگاه به لحاظ فیزیکی توسعه پیدا نمیکند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان در پاسخ به این سوال که در حال حاضر چه میزان گسترش متوازن جمعیت دانشجویی در کشور امکان پذیر است گفت: به علت اینکه سیستم دانشگاهی و امکانات ما متمرکز است، گسترش یکسان جمعیت دانشجویی در سراسر کشور انتظار درستی نیست. اگر میآییم در غرب یا شرق کشور دانشگاهی تأسیس میکنیم که میخواهیم جوانان آن منطقه در همانجا تحصیل کنند باید آن دانشگاه متناسب با نیازهای همان منطقه طراحی تأسیس شده باشد. برای مثال اگر جایی کشاورری بیشتر است دانشگاههای کشاورزی هم باید گسترش پیدا کنند و در نتیجه دانش آموزان هم گرایش پیدا میکنند تا در آن رشتهها تحصیل کنند و در نهایت در همان منطقه هم مشغول به کار شوند. اما به علت نداشتن برنامه ریزی برای فضای دانشگاهی و ناهمگونی در امکانات سیاست بومیگزینی تنها میتواند به فضای علمی کشور آسیب بزند.
انتهای پیام
نظرات