به گزارش ایسنا، به نقل از انجمن فرهنگی افراز؛ روز گذشته چهارشنبه 14 تیر همزمان با برگزاری همایش تیرگان ــ با عنوانِ فرعیِ جشن آب و پاسداشت مرزها در فرهنگ ایرانی ــ که توسط سمنهای تهرانی و با مدیریت انجمن فرهنگی افراز در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برگزار شد، با حضور رجبعلی خسروآبادی مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران، درخواستهایی که از مدتی پیش توسط کارگروه میراث فرهنگی شبکهی سمنهای میراثی استان تهران با هدف استفاده از «ظرفیتهای نهادهای مدنی فعال در حوزه میراث فرهنگی» و «سفارش تصدیها به نهادهای مدنی» به آن اداره کل پیشنهاد شده بود در قالب تفاهمنامهای میان خسروآبادی و علیرضا افشاری، دبیرکل شبکه، به امضاء رسید.
بر این اساس، عناوینِ مشارکت نهادهای مدنی عضو «شبکه سمنهای میراثی استان تهران» با «اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران» در تفاهمنامه مواردی مانند دیدبانی، مشاوره، ترویج، اطلاعرسانی و آموزش، تسهیلگری، تهیه گزارش، نقشه، بانک اطلاعات، مستندسازی و تولید محتوا، کارگزاری حاکمیتی، برگزاری رویدادها، ارائه خدمات حقوقی، عضویت در محافل تصمیمگیری و تدوین پیشنویس مصوبات مطرح شده است.
از سوی دیگر در این همایش بیانیهای صادر شد که در آن با درخواست برای ثبت ملی جشنهای ملی مانند تیرگان و تلاش برای همبستگی فرهنگی بیشتر کشورهای منطقه، که با توجه به وضعیت خشن کنونی نیاز به چنین کاری بیش از پیش حس میشود، عنوان شده بود: اما نمیتوان از سازمان میراث فرهنگی توقع چنین مدیریت مدبرانه و تأثیرگذاری را داشت، مگر آنکه در آن ثبات مدیریتی ایجاد شود تا در زیر سایهی چنین مدیریتی شاهد تغییراتی پایهای در آن، همسو با چنین اهداف و نیازهایی، باشیم. امید که ریاست محترم جمهور در این راه ما و فرهنگِ ایرانی را یاری کند.
متن کامل بیانیه به شرح زیر است: «همایش «تیرگان» (جشن آب و پاسداشت مرزها در فرهنگ ایرانی) عصر چهارشنبه، چهاردهم تیرماه 1396 خورشیدی که در تالار نمایش «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» برگزار شد. «- شبکهی سمنهای میراثی استان تهران مراتب سپاسگزاری خود را از ادارهکل استانِ تهرانِ سازمان یادشده برای همکاریهای انجامشده و همچنین از «انجمن فرهنگی افراز» و انجمنهای همکار برای مدیریت و برپایی این شادروز کهن اعلام میکند.
- روز تیر از ماه تیر که تیرگان میخوانیمش در واقع بهانهای است برای شادمانی در آغاز فصلی نو، که روزگار را امیدوارانهتر بپیماییم؛ «شادمانی»، که امروز به دانش حقوق نیز راه پیدا کرده و چند صباحی است از آن به عنوان «حق شادی» یاد میشود، بهویژه برای ما هنگامی معنادارتر میشود که نخستین فرمانها و سخنان پادشاهانِ هزاران سال پیشِ سرزمینمان آراسته به چنین اندیشهای است؛ اندیشهای که شادی را مهم میبیند و آن را برای مردمان خواستار است. سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۲ میلادی به این امید روز نخست سالِ خورشیدی یعنی اول فروردین/ بیستم مارس را به عنوان «روز جهانی شادمانی» نامگذاری کرد که دستیابی به شادمانی، میتواند هدف اصلی انسانها باشد و با معرفی این روز به عنوان روز جهانی شادمانی از اعضای خود دعوت نمود که شرایط دستیابی مردمانشان به شادمانی را فراهم کنند؛ کاری که با رشد اقتصادی، ریشهکن کردن فقر، توسعهی پایدار، گسترش امنیت و رفع خشونت در هر شکلی میسر میشود.
در واقع انتخاب شادی و شادمانی، که معیاری واقعی و عینی نسبت به خوشبختی و سعادت است و میتواند نشانگری درست برای آن باشد، گزینشی بسیار خردمندانه است. جشن تیرگان تنها یکی از چندین جشن ایرانی است که هر کدام بهگونهای تبلوریافتهی جهانبینیِ انسانی و شادیآفرینِ ایرانیان، و دارای آداب و رسومی ویژهی خود هستند.
از اینرو، همایش، خواستار تبلیغ و گسترش این جشنها به یاری نهادهای فرهنگی است و در عین حال از سازمانهای دولتی خواستار آن است که از این شادروزهای باستانی به نحوی شایسته پاسداری کنند چرا که چنین سنتهایی ریشهدار، اتحاد ملی تیرههای ایرانی را بیش از پیش محکم مینمایند. با نگاهی به رخدادهای فرهنگی چندسالهی اخیر در حوزهی فرهنگ ایرانی، شایسته است در گام نخست «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» نسبت به ثبت ملی جشن تیرگان به عنوان میراثی فرهنگی و معنوی اقدام نماید که با توجه به نماد اسطورهای این روز، آرش کمانگیر، میتوان آن را به مناسبی همچون «پاسداشت مرزها در فرهنگ ایرانی» نیز آراست.
-صد البته نمیتوان از ایران و فرهنگ ایرانی سخن گفت و از سرزمینهایی که با ما در این میراث گرانقدر تاریخی شریک هستند غافل بود. همچنانکه نیمسالی پیش در بیانیهی پایانی جشنِ آیینیِ شب چله (یلدا)، که در همین تالار برگزار شد، عنوان کردیم.
به گمان ما، انجمنهای میراثی استان تهران، سنتهایی همچون تیرگان و مهرگان در کنار جشن بزرگِ نوروز مجموعهای را میسازند که به نزدیکسازی و شناختِ مردمانِ این منطقهی بزرگ به یکدیگر بیش از پیش یاری میرساند. از اینرو جای آنان نخست در ثبت ملی و سپس همچون جشنِ شب چله در ثبت جهانیِ ارجمند و چندملیتیِ نوروز خالی است؛ و فراموش نکنیم این ثبتها در اکنونِ تاریخ، نه موضوعی نمایشی برای پر کردن پیشینهی کاری سازمانی همچون «میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» میبایست باشد، که تا کنون بوده، و نه زمینهای است برای افزایش رقابتهای ناخردمندانه میانِ مردمانی همفرهنگ، که آن نیز بسیار رخ داده، بلکه با توجه به گسترش بیسابقهی خشونت در این منطقه، ضرورتی تاریخی و انسانی است برای نزدیکسازیِ این مردمان، که به جدّ میبایست پیگیری شود و امید که با شکلگیری اتحادیهی نوروز و فراگیری فرهنگ نوروزی در منطقه شاهد رخت بربستن این ستیزهای غیرانسانی باشیم. ایران، به مثابه مرکز و مهمترین کشور این حوزه که به خاطر حفظ پیوندهایش با تاریخِ کهن این حوزهی مشترک مسؤولیت بیشتری هم بر دوش دارد، میبایست بهوسیلهی سازمان «میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» هر چه زودتر بانی چنین حرکتی شود.
- اما نمیتوان از سازمان میراث فرهنگی توقع چنین مدیریت مدبرانه و تأثیرگذاری را داشت، مگر آنکه در آن ثبات مدیریتی ایجاد شود تا در زیر سایهی چنین مدیریتی شاهد تغییراتی پایهای در آن، همسو با چنین اهداف و نیازهایی، باشیم. امید که ریاست محترم جمهور در این راه ما و فرهنگِ ایرانی را یاری کند.»
انتهای پیام
نظرات