اینها بخشی از دیدگاههای رامین صدیقی - ناشر و تهیهکننده موسیقی - است که در گفتوگو با ایسنا با محوریت اطلاعرسانی و تبلیغ برای کنسرتها، بویژه کنسرتهای هنرمندان و گروههای خارجی در ایران مطرح کرد.
صدیقی در اینباره معتقد است: البته همیشه اینگونه نیست که اطلاعات کافی برای انتخاب، به دست مخاطب نرسد؛ اما اگر این اتفاق رخ دهد، برگزارکننده کنسرت بیشترین ضرر را خواهد دید.
او ادامه داد: سالنهایی که در تهران برای برگزاری کنسرت وجود دارند، گرچه محدودند، اما همیشه پر هستند و این باعث میشود مخاطب حق انتخاب داشته باشد. وقتی مردم درباره رویدادی اطلاعات کافی نداشته باشند، بعید است هزینه زیادی برای رفتن به کنسرتی که چیزی از آن نمیدانند، صرف کنند. این کوتاهی و بیتجربگی از سمت برگزارکننده است و ضرر آن را خودش میبیند. از سوی دیگر، اگر اطلاعرسانی به خوبی انجام شود، مردم میدانند قرار است چه چیزی را ببینند و مخاطب بیشتری هم جذب میشود.
صدیقی با تاکید بر اینکه برگزارکننده کنسرت باید در محافلی که مخاطبان در آنها بهدنبال کسب اطلاعات مربوط به حوزه موسیقی هستند، تزریق اطلاعاتی انجام دهد، گفت: من در سایتهای بلیتفروشی دیدهام که بلیت فلان گروه را میفروشند؛ اما نه نام هنرمند را در آنجا نوشتهاند و نه نمونه کاری از او وجود دارد. احتمالا توقع برگزارکننده این است که مخاطب، هر اسمی را میبیند، وقت بگذارد و درباره آن در اینترنت جستوجو کند. این موضوع ممکن است از کمآشنایی برگزارکننده باشد و صرف اینکه هنرمند خارجی بیاورد و امیدوار باشد مردم کنجکاو، کنسرت هنرمند خارجی را ببیند، برایش کافی است.
این برگزارکننده کنسرتهای موسیقی همچنین اظهار کرد: بسیاری از موزیسینهای خارجی که من آنها را به ایران آوردهام، شناختهشده نبودند. ممکن است آنها هنرمندان قابل و طراز اولی باشند، اما در میان مخاطبان موسیقی در ایران، پیشینهای دربارهشان وجود ندارد. به همین دلیل، ما از سه - چهار ماه قبل از هر مدیومی که بتوانیم، برای معرفی و تبلیغ آنها استفاده میکنیم.
او درباره تمایل نداشتن برخی برگزارکنندگان برای انتشار اطلاعات مربوط به اجراها بهدلیل وجود برخی حساسیتها نیز تصریح کرد: دهههاست ما از موضوعی رنج میبریم و آن این است که بنگاههای موازی زیاد داریم که دغدغه یا مسئولیتشان فرهنگ است. اینها اصولا با هم همخوان نیستند و خیلی از آنها، آگاه هم نیستند. مثلا بسیاری از موسیقیهای بیکلام که از صداوسیما پخش میشود، اثر جرج مایکل است.
صدیقی ادامه داد: گاهی وقتی چیزی بیان میشود، همه روی آن حساس میشوند. در این موارد، من یاد گیتهای فلزیاب میافتم و میگویم اگر کسی از جلوی این گیتها رد شد و بوق نزد، چرا دوباره او را بازرسی میکنند؟! این اختلاف سلیقهها وجود دارد و بیراه نیست که برخی تهیهکنندگان نگران این حساسیتها هستند و رغبت ندارند اطلاعات بدهند؛ اما وقتی هنرمند مشکلی ندارد و نوع موسیقی او تمام مراحل قانونی را طی کرده است، نباید حساسیت اضافه وجود داشته باشند.
او تاکید کرد: ما جواب خیلی از مسائل را میدانیم، اما به دلایل مختلف، آنها را انجام نمیدهیم. خیلی واضح است که باید اطلاعات کافی در اختیار مخاطب قرار بگیرد و برگزارکننده باید بداند با آوردن یک هنرمند خارجی به ایران بهدنبال چه چیزی است؛ یا برگزارکننده کنسرت صرفا قصد برپایی یک برنامه تفریحی و پر کردن اوقات فراغت مردم را دارد، یا دنبال مخاطب خاصی است تا کیفیت مطلوبی از موسیقی را که در خارج از کشور برگزار میشود، به او معرفی کند یا در حالت سوم، طبق اهداف بلندمدتتر میخواهد ذائقه جدیدی را در مخاطب ایرانی بهوجود آورد. در هر سه حالت، برگزارکننده باید بهعنوان «واسطه» درباره آن موسیقی اطلاعات داشته باشد.
این تهیهکننده موسیقی ادامه داد: اگر این اطلاعات وجود داشته باشد، برگزارکننده میتواند مکان مناسبی را برای اجرای آن نوع موسیقی انتخاب کند. ما گروههایی را داریم که به اشتباه به تالار وحدت، فرهنگسرای نیاوران یا برج میلاد میروند. ما موسیقیایهایی را داریم که هنرمندانشان، در ذات نمیتواند بیشتر از ۳۰۰ - ۴۰۰ نفر مخاطب داشته باشند، زیرا ذات موسیقی آنها، فضای صمیمانهتری را میطلبد. وقتی برگزارکننده این آشنایی را داشته باشد، تمهیدات زیرساختی مناسب آن را فراهم میکند.
صدیقی قدم بعدی را معرفی و تبلیغ کار دانست و گفت: وقتی برگزارکننده مجوز اجرا را گرفت و همه کارهای لازم را انجام داد، باید کار را معرفی کند. رسانهها هم برای معرفی کردن هستند. اغلب هنرمندان لینکهای ویدیویی و صوتی، سایت و صفحههای مجازی مانند اینستاگرام دارند. برگزارکننده میتواند به اندازه کافی از آنها متریال بگیرد و تبلیغ کند.
او همچنین در اینباره توضیح داد: یک راه تبلیغ این است که مدتی مانده به زمان اجرا، چند رسانه با هنرمند یک گفتوگوی ویدیویی اینترنتی بگیرند. بهطور کلی تبلیغات میتواند شامل موسیقی هنرمند و معرفی او باشد. همچنین در فرصت چند روزهای که پیش از کنسرت وجود دارد، امکان برگزاری کنفرانس رسانهای و کارگاههای آموزشی با حضور هنرمندان وجود دارد. اگر برگزارکننده با وسواس کارش را انجام دهد به راحتی میتواند دو - سه ماه پیش از اجرا، برای تبلیغ وقت بگذارد.
او در ادامه اظهار کرد: اگر کار تبلیغات، از ابتدا درست پیش برود، مخاطب هم میتواند این اطلاعات را بگیرد و برای آسایش خاطر خودش، تحقیق هم کند.
صدیقی با بیان اینکه این موضوع فقط به اجراهای خارجی محدود نمیشود، توضیح داد: برخی اجراهای داخلی نیز حتی یک بنر تبلیغاتی ندارند، یعنی فقط نام گروه اعلام میشود. من بهعنوان یک مخاطب علاقهمند، با یک نام به چه چیزی میرسم؟ حتی یک بیوگرافی یا نمونه صوتی و تصویری از آن گروه موسیقی وجود ندارد. این در حالی است که شاید بسیاری از این گروهها که جدید هم هستند، گروههای خوبی باشند. من بهعنوان فردی که پیگیر موسیقی است، اول خبرگزاریها را چک نمیکنم، بلکه به سراغ سایتهای بلیتفروشی میروم. منِ مخاطب چقدر باید کنجکاو باشم و این داستان من را قلقلک بدهد که در اینترنت جستوجو کنم و ببینم چه اطلاعاتی درباره این گروه موسیقی وجود دارد؟
او در پاسخ به این پرسش که آیا انتشار اینگونه اطلاعات جزو وظایف سایتهای بلیتفروشی است؟ گفت: وقتی خود برگزارکننده این کار را انجام نمیدهد، نمیتوان از سایتهای بلیتفروشی انتظاری داشت؛ اما اگر من صاحب یک سامانه بلیتفروشی بودم، قطعا برای پرستیژ سایتم شرط میکردم که اگر گروهی میخواهد بلیتفروشی کنسرتش را در سایت انجام دهد، باید حتما پنج خط بیوگرافی، یک نمونه تصویری و صوتی و ... داشته باشد.
این تهیهکننده موسیقی درباره تبلیغات ماهوارهای برخی کنسرتها نیز اظهار کرد: کانالهای ماهوارهای خلاف قوانین و شئونات کشور ما کار میکنند و تبلیغ در آنها همیشه با شماتت همراه است. ما این موضوع را در حوزه فیلم هم دیدهایم؛ ولی اگر تهیهکننده ویترین مناسبی برای کار در اختیارش قرار نگیرد، ناگزیر میشود به تبلیغات ماهوارهای رو بیاورد. این داستان نباید اینگونه ادامه پیدا کند، وقتی برخورد سلبی میشود، آدمها به دنبال راه حلهای جایگزین میروند، در حالی که اگر شرایط را لطیفتر کنیم، نهتنها پول از کشور خارج نمیشود، بلکه آدمها میتوانند برای رونق کارشان امیدوارتر باشند.
انتهای پیام
نظرات